احادیث کراهت پنیر

سؤال

آیا روایت معتبری ناظر بر کراهت خوردن پنیر داریم؟ آیا توصیه‌ای داریم که همراه آن گردو تناول شود؟


روایتی ناظر به کراهت خوردن پنیر در صبحانه نه دیگر وقت‌ها وجود دارد و توصیه شده است با گردو خورده شود، اما هیچ‌کدام معتبر نیستند.

حدیث اول

«شَيْئَانِ صَالِحَانِ لَمْ يَدْخُلاَ جَوْفَ وَاحِدٍ قَطُّ فَاسِداً إِلاَّ أَصْلَحَاهُ وَ شَيْئَانِ فَاسِدَانِ لَمْ يَدْخُلاَ جَوْفاً قَطُّ صَالِحاً إِلاَّ أَفْسَدَاهُ فَالصَّالِحَانِ اَلرُّمَّانُ وَ اَلْمَاءُ اَلْفَاتِرُ وَ اَلْفَاسِدَانِ اَلْجُبُنُّ وَ اَلْقَدِيدُ.»[۱]
دو چیز سودمند است که وقتی وارد بدن مریضی می‌شوند، آن را سالم می‌کنند: آب نیم گرم و انار. دو چیز مضرّ وجود دارد که وقتی وارد بدن سالم می‌شوند، آن را بیمار می‌کنند: پنیر و گوشت خشک کرده.

سند

این روایت در کتاب‌های حدیثیِ محاسن و کافی، از امام صادق(ع)‌ روایت شده است. سلسه سند این روایت مرفوعه است؛ بنابراین از نظر سند معتبر نیست.[۱]

حدیث دوم

«إِنَّ اَلْجَوْزَ وَ اَلْجُبُنَّ إِذَا اِجْتَمَعَا كَانَا دَوَاءً وَ إِذَا اِفْتَرَقَا كَانَا دَاءً»[۲]
اگر پنیر و گردو با هم خورده شوند، برای بدن دارو خواهند شد؛ ولی اگر جدای از هم خورده شوند، موجب مریضی بدن می‌شوند.

سند

این روایت را شیخ کلینی در کتاب کافی، از محمد بن یحیی، از احمد بن محمد، از ادریس بن حسن، از عُبَیْد بن زُراره، از پدرش، از امام صادق(ع)‌ روایت کرده است.[۲]

این روایت ضعیف است؛ زیرا عبد العزیز عبدی یکی از راویان این حدیث، ضعیف است.[۳] علامه مجلسی نیز این روایت را مجهول و ناشناخته دانسته است.[۴]

حدیث سوم

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، ...قَالَ: «هُوَ [الجبن] ضَارٌّ بِالْغَدَاةِ، نَافِعٌ بِالْعَشِيِّ، وَ يَزِيدُ فِي مَاءِ الظَّهْرِ».»[۵]
پنیر در صبح مضر و در شب سودمند است و منی را زیاد می‌کند.

حدیث متعارض

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ رک: برقی، احمد، المحاسن، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۴۶۳؛ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۳۱۴، حدیث۵.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۴۰.
  3. رک: رجال النجاشی، ص۲۴۴؛ رجال الطوسی، ص۲۴۵؛ رجال ابن داوود، ص۴۷۵؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۲۴۰.
  4. مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۲۲، ص۱۷۴.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱۲، ص۵۱۱.