automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۶۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== متن آیه == | |||
{{قرآن بزرگ|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً | |||
| سوره = نساء | |||
| آیه = ۲۴ | |||
| ترجمه = و زنانى را كه از آنها تمتع مىگيريد واجب است كه مهرشان را بدهيد. | |||
}} | |||
== دلالت آیه بر متعه == | |||
به چند دلیل، آیه مذکور دلالت بر حلال بودن متعه دارد: | |||
دلیل اوّل: ساختار ادبی آیه شریفه: {{قرآن|فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه}} ضمیر (به) گویا به مدول «واحل لکم ماوراء ذالکم» یعنی رسیدن به مطلوب، یا مانند آن، برگردد و بنابراین «ما» برای بیان وقت بوده و (منهن) متعلق به کلمه «استمتعتم» میشود، یعنی: هر موقع از وصل آن زنان برخوردارشدید، واجب است، اجرتشان را بپردازید و ممکن است (ما) موصول باشد و (استمعتم) صله آن و ضمیر به موصول برگردد. و کلمه (منهن) بیان برای موصول باشد، و معنا اینطوری میشود: «و از هر کس از زنان برخوردار شدید..».}}<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ پنچم، ۱۴۰۳ه. ق، ج۴، ص۲۷۱.</ref> جمله (فما استمتعتم) به دلیل عاطفه بودن، فاء نتیجهای برای کلام قبل است؛ زیرا این قسمت یا جزیی از مطالب گذشته است، یا مصداقی برای آن؛ چون آیه «أن تتبغوا ما موالکم محصنین غیر مسافحین»، شامل نکاح و خرید کنیز هر دو میشود، پس تفریح «فما استمتتم به منهن فآتوهن اجورهنّ» به آن آیه، یا تفریع جزء و کل است، یا جزیی و کلی. این قبیل تفریع در قرآن مجید بسیار است، مانند {{قرآن|ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او علی سفر<ref>بقره/۱۸۴.</ref> و {{قرآن|فاذأ انتم فمن تمتع باعمره الی الحج}}<ref>بقره/۱۹۶.</ref> و {{قرآن|لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله…}}<ref>بقره/۲۵۶.</ref> و بدون شک مقصود از استمتاع (برخورداری) در آیه مبارکه هم، ازدواج موقت و متعه، میباشد، زیرا این آیه در سوره نساء و در مدینه نازل شده و آنطوری که بیشتر آیات آن نشان میدهد، در نیمه اوّل دوران پس از هجرت حضرت رسول ـ صلی ال له علیه وآله ـ میباشد. در نتیجه اینگونه نکاح (یعنی متعه) در آن وقت تا مدتی بین مسلمین رواج داشته ـ و اخبار در این معنا متفق هستند. چه بگوئیم اسلام آن را آورده یا آنکه قبلاً وجود داشته است. به هرحال این عمل در مقابل دیدگان پیغمبر(ص) و به اطلّاع وی بوده و همین نام، نامیده میشده است. پس مانعی ندارد که «ما استعتم» هم حمل بر این معنا شود، همانطور که در سایر آداب و سنتی که در موقع نزول آیات رایج بوده، وقتی آیهای نازل میشد و حکمی بر آن ـ رد یا قبول و امضاء ـ میآورده است، چارهای بجز حمل آن اسماء به معنی متداول روز نبود و هیچگاه آن کلمات قرآن را به مبانی لغوی آن حمل نمیکردهاند. مانند حج، بیع، ربا غنیمت و امثال آنها، که کسی نمیتواند مدعی شود معنی مقصود از حج (قصد) است و همینطور در عناوینی که پیغمبر ـ صلی ال له علیه وآله ـ از موضوعات شرعی بیان فرموده و کمکم به آن اسامی معروف شدهاند، مثل صلاه، صوم، زکات، و حج تمتع، جا ندارد که پس از آنکه این الفاظ حقیقت شرعیه یا متشرّعه شده باشند در قرآن آنها را حمل بر معنای لغوی اصلی بکنیم.<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، پیشین.</ref> | دلیل اوّل: ساختار ادبی آیه شریفه: {{قرآن|فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه}} ضمیر (به) گویا به مدول «واحل لکم ماوراء ذالکم» یعنی رسیدن به مطلوب، یا مانند آن، برگردد و بنابراین «ما» برای بیان وقت بوده و (منهن) متعلق به کلمه «استمتعتم» میشود، یعنی: هر موقع از وصل آن زنان برخوردارشدید، واجب است، اجرتشان را بپردازید و ممکن است (ما) موصول باشد و (استمعتم) صله آن و ضمیر به موصول برگردد. و کلمه (منهن) بیان برای موصول باشد، و معنا اینطوری میشود: «و از هر کس از زنان برخوردار شدید..».}}<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ پنچم، ۱۴۰۳ه. ق، ج۴، ص۲۷۱.</ref> جمله (فما استمتعتم) به دلیل عاطفه بودن، فاء نتیجهای برای کلام قبل است؛ زیرا این قسمت یا جزیی از مطالب گذشته است، یا مصداقی برای آن؛ چون آیه «أن تتبغوا ما موالکم محصنین غیر مسافحین»، شامل نکاح و خرید کنیز هر دو میشود، پس تفریح «فما استمتتم به منهن فآتوهن اجورهنّ» به آن آیه، یا تفریع جزء و کل است، یا جزیی و کلی. این قبیل تفریع در قرآن مجید بسیار است، مانند {{قرآن|ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او علی سفر<ref>بقره/۱۸۴.</ref> و {{قرآن|فاذأ انتم فمن تمتع باعمره الی الحج}}<ref>بقره/۱۹۶.</ref> و {{قرآن|لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله…}}<ref>بقره/۲۵۶.</ref> و بدون شک مقصود از استمتاع (برخورداری) در آیه مبارکه هم، ازدواج موقت و متعه، میباشد، زیرا این آیه در سوره نساء و در مدینه نازل شده و آنطوری که بیشتر آیات آن نشان میدهد، در نیمه اوّل دوران پس از هجرت حضرت رسول ـ صلی ال له علیه وآله ـ میباشد. در نتیجه اینگونه نکاح (یعنی متعه) در آن وقت تا مدتی بین مسلمین رواج داشته ـ و اخبار در این معنا متفق هستند. چه بگوئیم اسلام آن را آورده یا آنکه قبلاً وجود داشته است. به هرحال این عمل در مقابل دیدگان پیغمبر(ص) و به اطلّاع وی بوده و همین نام، نامیده میشده است. پس مانعی ندارد که «ما استعتم» هم حمل بر این معنا شود، همانطور که در سایر آداب و سنتی که در موقع نزول آیات رایج بوده، وقتی آیهای نازل میشد و حکمی بر آن ـ رد یا قبول و امضاء ـ میآورده است، چارهای بجز حمل آن اسماء به معنی متداول روز نبود و هیچگاه آن کلمات قرآن را به مبانی لغوی آن حمل نمیکردهاند. مانند حج، بیع، ربا غنیمت و امثال آنها، که کسی نمیتواند مدعی شود معنی مقصود از حج (قصد) است و همینطور در عناوینی که پیغمبر ـ صلی ال له علیه وآله ـ از موضوعات شرعی بیان فرموده و کمکم به آن اسامی معروف شدهاند، مثل صلاه، صوم، زکات، و حج تمتع، جا ندارد که پس از آنکه این الفاظ حقیقت شرعیه یا متشرّعه شده باشند در قرآن آنها را حمل بر معنای لغوی اصلی بکنیم.<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، پیشین.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۲۱: | ||
دلیل سوم، اجماع: جمع کثیری از علماء چه مخالف و چه موافق متعه، معتقدند که حکم متعه، در اسلام بوده و در آن تردید نیست، حتّی خود عمربنخطاب در خطبه خود تصدیق به وجود متعه در اسلام نموده است.<ref>«متعان کانتا علی عهد رسول الله ـ صلی ال له علیه وآله ـ و انا انهن عنهما واعاقب علیها متعذ الحج و متعتد النساء».</ref> و واضح است که در عصر نبوی چیزی بر خلاف قرآن حلال یا حرام اعلام نشده است. هیچگاه آیات قرآن با خبر یا روایت نمیتواند نسخ شود. قائلین<ref>ابی نحاس مراد مصری، صاحب تفسیر انسفی ـ ابوالحسن قاضی القضات بصره ـ موسی جارالله، صاحب کتاب اوشیعه ـ امین صاحب کتاب فجر الاسلام ـ یوسف جابر امحمدیه، در کتاب المتعه، چاپ اوّل، ص۱۱۳ ـ برگرفته از کتاب: شفایی، محسن، متعه، چاپ حیدری، ص۸۰.</ref> به نسخ آیه متعه به چند آیه از قرآن اشاره میکنند، که از جمله آنها آیه پنج و شش سوره مومنون است. با این بیان که: از لوازم زوجیت، توریث زوجین است، و چون در متعه از یکدیگر ارث نمیبرند، پس متعه زوجیت شناخته نمیشود. یا این کلام مردود است؛ زیرا لازمه زوجیت ارث بردن نمیباشد. و چه بسا آنکه زوجیت هست و زوجه هم دائمه میباشد، ولی توریث بین زوجین نیست، و زوجه از زوج خود ارث نمیبرد. مانندـ زوجه ذمیه دائمه و زوجه قاتله؛ بنابراین، تلازمی بین زوجیت و ارث بردن نیست. در ضمن آیه متعه در سوره نساء وارد شده، و سوره نساء مدنی است. و سوره مؤمنون مکّی میباشد. و آیه متعه مسبوق بر آن آیه است. پس معقول نیست که ناسخ قبل از منسوخ باشد. | دلیل سوم، اجماع: جمع کثیری از علماء چه مخالف و چه موافق متعه، معتقدند که حکم متعه، در اسلام بوده و در آن تردید نیست، حتّی خود عمربنخطاب در خطبه خود تصدیق به وجود متعه در اسلام نموده است.<ref>«متعان کانتا علی عهد رسول الله ـ صلی ال له علیه وآله ـ و انا انهن عنهما واعاقب علیها متعذ الحج و متعتد النساء».</ref> و واضح است که در عصر نبوی چیزی بر خلاف قرآن حلال یا حرام اعلام نشده است. هیچگاه آیات قرآن با خبر یا روایت نمیتواند نسخ شود. قائلین<ref>ابی نحاس مراد مصری، صاحب تفسیر انسفی ـ ابوالحسن قاضی القضات بصره ـ موسی جارالله، صاحب کتاب اوشیعه ـ امین صاحب کتاب فجر الاسلام ـ یوسف جابر امحمدیه، در کتاب المتعه، چاپ اوّل، ص۱۱۳ ـ برگرفته از کتاب: شفایی، محسن، متعه، چاپ حیدری، ص۸۰.</ref> به نسخ آیه متعه به چند آیه از قرآن اشاره میکنند، که از جمله آنها آیه پنج و شش سوره مومنون است. با این بیان که: از لوازم زوجیت، توریث زوجین است، و چون در متعه از یکدیگر ارث نمیبرند، پس متعه زوجیت شناخته نمیشود. یا این کلام مردود است؛ زیرا لازمه زوجیت ارث بردن نمیباشد. و چه بسا آنکه زوجیت هست و زوجه هم دائمه میباشد، ولی توریث بین زوجین نیست، و زوجه از زوج خود ارث نمیبرد. مانندـ زوجه ذمیه دائمه و زوجه قاتله؛ بنابراین، تلازمی بین زوجیت و ارث بردن نیست. در ضمن آیه متعه در سوره نساء وارد شده، و سوره نساء مدنی است. و سوره مؤمنون مکّی میباشد. و آیه متعه مسبوق بر آن آیه است. پس معقول نیست که ناسخ قبل از منسوخ باشد. | ||
== مخالفان == | |||
منکرین وجود آیه در قرآن در مورد متعه، معتقدند، که در قرآن آیهای برای حلیت متعه نیامده است. و با تمسک به اصالت العدم یا انکار به وجود حکم متعه در اسلام، آیه ۲۴ سوره نساء که در آن خداوند فرموده است: {{قرآن|فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه}}<ref>نساء/۲۴.</ref> را راجع به متعه نمیدانند. و با تردید به این آیه مینگرند. و میگویند، این آیه راجع به نکاح دایم است که از پرچمداران این فرقه، میتوان از ابینحاس مراد مصری و ابوالحسن قاضی القضات بصره و موسی جارله و دکتر امین، صاحب کتاب فجر الاسلام را نام برد. اما باید گفت: | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |