۲٬۱۵۱
ویرایش
(اصلاحات ویرایشی و اضافه کردن یک یادداشت) |
(←اجماع) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== اجماع == | == اجماع == | ||
جمع کثیری از علماء چه مخالف و چه موافق متعه، معتقدند که حکم متعه، در اسلام بوده و در آن تردید نیست، حتّی خود [[عمربنخطاب]] در خطبه خود تصدیق به وجود متعه در اسلام نموده است.<ref>«متعان کانتا علی عهد رسول الله ـ صلی ال له علیه وآله ـ و انا انهن عنهما واعاقب علیها متعذ الحج و متعتد النساء».</ref> واضح است که هیچگاه آیات قرآن نمیتواند به دستور افردی غیر از رسول خدا نسخ شود. قائلین به نسخ آیه متعه<ref>ابی نحاس مراد مصری، صاحب تفسیر انسفی ـ ابوالحسن قاضی القضات بصره ـ موسی جارالله، صاحب کتاب اوشیعه ـ امین صاحب کتاب فجر الاسلام ـ یوسف جابر امحمدیه، در کتاب المتعه، چاپ اوّل، ص۱۱۳ ـ برگرفته از کتاب: شفایی، محسن، متعه، چاپ حیدری، ص۸۰.</ref> به چند آیه از قرآن از جمله آیه پنج و شش سوره مومنون اشاره میکنند. با این بیان که: از لوازم زوجیت، ارث بردن زوجین از همدیگر است و چون در متعه از یکدیگر ارث نمیبرند، پس متعه زوجیت شناخته نمیشود. این کلام مردود است؛ زیرا لازمه زوجیت ارث بردن نمیباشد و چه بسا زوجیت هست و ازدواج هم دائمی است، ولی ارث بردن بین زوجین نیست، مانند زنی که شوهرش را بکشد از او ارث نمییرد؛ بنابراین، تلازمی بین زوجیت و ارث بردن نیست. علاوه بر این، آیه متعه در سوره نساء وارد شده که مدنی است و سوره مؤمنون مکّی میباشد. پس معقول نیست که ناسخ قبل از منسوخ باشد. | جمع کثیری از علماء چه مخالف و چه موافق متعه، معتقدند که حکم متعه، در اسلام بوده و در آن تردید نیست، حتّی خود [[عمربنخطاب]] در خطبه خود تصدیق به وجود متعه در اسلام نموده است.<ref>«متعان کانتا علی عهد رسول الله ـ صلی ال له علیه وآله ـ و انا انهن عنهما واعاقب علیها متعذ الحج و متعتد النساء».</ref> واضح است که هیچگاه آیات قرآن نمیتواند به دستور افردی غیر از رسول خدا [[نسخ]] شود. قائلین به نسخ آیه متعه<ref>ابی نحاس مراد مصری، صاحب تفسیر انسفی ـ ابوالحسن قاضی القضات بصره ـ موسی جارالله، صاحب کتاب اوشیعه ـ امین صاحب کتاب فجر الاسلام ـ یوسف جابر امحمدیه، در کتاب المتعه، چاپ اوّل، ص۱۱۳ ـ برگرفته از کتاب: شفایی، محسن، متعه، چاپ حیدری، ص۸۰.</ref> به چند آیه از قرآن از جمله آیه پنج و شش سوره مومنون اشاره میکنند. با این بیان که: از لوازم زوجیت، ارث بردن زوجین از همدیگر است و چون در متعه از یکدیگر ارث نمیبرند، پس متعه زوجیت شناخته نمیشود. این کلام مردود است؛ زیرا لازمه زوجیت ارث بردن نمیباشد و چه بسا زوجیت هست و ازدواج هم دائمی است، ولی ارث بردن بین زوجین نیست، مانند زنی که شوهرش را بکشد از او ارث نمییرد؛ بنابراین، تلازمی بین زوجیت و ارث بردن نیست. علاوه بر این، آیه متعه در سوره نساء وارد شده که مدنی است و سوره مؤمنون مکّی میباشد. پس معقول نیست که ناسخ قبل از منسوخ باشد. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |
ویرایش