automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۶۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
=== ساختار ادبی آیه شریفه === | === ساختار ادبی آیه شریفه === | ||
ضمیر (به) گویا به مدول «واحل لکم ماوراء ذالکم» یعنی رسیدن به مطلوب، یا مانند آن، برگردد و بنابراین «ما» برای بیان وقت بوده و (منهن) متعلق به کلمه «استمتعتم» میشود، یعنی: هر موقع از وصل آن زنان برخوردارشدید، واجب است، اجرتشان را بپردازید و ممکن است (ما) موصول باشد و (استمعتم) صله آن و ضمیر به موصول برگردد. و کلمه (منهن) بیان برای موصول باشد، و معنا اینطوری میشود: «و از هر کس از زنان برخوردار شدید..».< | ضمیر (به) گویا به مدول «واحل لکم ماوراء ذالکم» یعنی رسیدن به مطلوب، یا مانند آن، برگردد و بنابراین «ما» برای بیان وقت بوده و (منهن) متعلق به کلمه «استمتعتم» میشود، یعنی: هر موقع از وصل آن زنان برخوردارشدید، واجب است، اجرتشان را بپردازید و ممکن است (ما) موصول باشد و (استمعتم) صله آن و ضمیر به موصول برگردد. و کلمه (منهن) بیان برای موصول باشد، و معنا اینطوری میشود: «و از هر کس از زنان برخوردار شدید..».<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ پنچم، ۱۴۰۳ه. ق، ج۴، ص۲۷۱.</ref>جمله (فما استمتعتم) به دلیل عاطفه بودن، فاء نتیجهای برای کلام قبل است؛ زیرا این قسمت یا جزیی از مطالب گذشته است، یا مصداقی برای آن؛ چون آیه «أن تتبغوا ما موالکم محصنین غیر مسافحین»، شامل نکاح و خرید کنیز هر دو میشود، پس تفریح «فما استمتتم به منهن فآتوهن اجورهنّ» به آن آیه، یا تفریع جزء و کل است، یا جزیی و کلی. این قبیل تفریع در قرآن مجید بسیار است، مانند <nowiki>{{قرآن|ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او علی سفر}}</nowiki><ref>بقره/۱۸۴.</ref> و {{قرآن|فاذأ انتم فمن تمتع باعمره الی الحج}}<ref>بقره/۱۹۶.</ref> و {{قرآن|لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله…}}<ref>بقره/۲۵۶.</ref> و بدون شک مقصود از استمتاع (برخورداری) در آیه مبارکه هم، ازدواج موقت و متعه، میباشد، زیرا این آیه در سوره نساء و در مدینه نازل شده و آنطوری که بیشتر آیات آن نشان میدهد، در نیمه اوّل دوران پس از هجرت حضرت رسول ـ صلی ال له علیه وآله ـ میباشد. در نتیجه اینگونه نکاح (یعنی متعه) در آن وقت تا مدتی بین مسلمین رواج داشته ـ و اخبار در این معنا متفق هستند. چه بگوئیم اسلام آن را آورده یا آنکه قبلاً وجود داشته است. به هرحال این عمل در مقابل دیدگان پیغمبر(ص) و به اطلّاع وی بوده و همین نام، نامیده میشده است. پس مانعی ندارد که «ما استعتم» هم حمل بر این معنا شود، همانطور که در سایر آداب و سنتی که در موقع نزول آیات رایج بوده، وقتی آیهای نازل میشد و حکمی بر آن ـ رد یا قبول و امضاء ـ میآورده است، چارهای بجز حمل آن اسماء به معنی متداول روز نبود و هیچگاه آن کلمات قرآن را به مبانی لغوی آن حمل نمیکردهاند. مانند حج، بیع، ربا غنیمت و امثال آنها، که کسی نمیتواند مدعی شود معنی مقصود از حج (قصد) است و همینطور در عناوینی که پیغمبر ـ صلی ال له علیه وآله ـ از موضوعات شرعی بیان فرموده و کمکم به آن اسامی معروف شدهاند، مثل صلاه، صوم، زکات، و حج تمتع، جا ندارد که پس از آنکه این الفاظ حقیقت شرعیه یا متشرّعه شده باشند در قرآن آنها را حمل بر معنای لغوی اصلی بکنیم.<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، پیشین.</ref> | ||
=== شواهد عقلی، منطقی و اصولی === | === شواهد عقلی، منطقی و اصولی === |