ابلیس و شیطان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
 
(ابرابزار)
 
(۳۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}قرآن درباره شیطان چه گفته است؟
شیطان کیست؟ کسب و کار او چیست؟ و هدف از خلقتش چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
یکی از موجوداتی که از دیده‌ها پنهان است، اما دارای وجود خارجی است؛ شیطان می‌باشد.
'''شیطان''' در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و… هم می‌شود.


واژهٔ «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود. اعم از، انسان، جن یا جنبندگان دیگر. پس شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما "ابلیس}}<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که حضرت آدم را سجده نکرد واکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{قرآن|و کذالک جعلنا لکل نبی عَدُوّاً شیاطین الانس و الجنّ<ref>انعام/۱۱۲.</ref> «بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.»
شیطان امر خداوند را گردن ننهاد و همراه با فرشتگان به انسان سجده نکرد. از این رو از درگاه مقربان الهی رانده شد و از خداوند مهلت خواست تا انسان‌ها را گمراه سازد و خداوند به او این مهلت را داد. ابلیس قسم خورد همه بندگان جز انسان‌های مخلص را گمراه سازد. بیشتر مفسران ابلیس را از جن و برخی او را از فرشتگان می‌دانند. قرآن ابلیس را ملعون، [[رجیم]]، دشمن انسان و گمراه‌کننده معرفی می‌کند.


واژهٔ «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است. ماهیّت شیطان همانند جنیان ازآتش است به عبارت ساده می‌توان گفت: شیطان نیز از نسل جنیان می‌باشد. که خودش اعتراف دارد که زمانی که خداوند به او فرمان سجده به حضرت آدم‏(ع) داد<ref>کهف/۵۰.</ref> او از فرمان الهی سرپیچی نمود و گفت: «خلقتنی من نار و خلقته من طین؛» «مرا از آتش و او را از خاک آفریدی (و آتش به خاک افضلیت دارد)» و همانند جنیان دارای اختیار، تکلیف و شعور و عقل و اراده و زاد و ولد هستند.
== کاربرد واژه شیطان در قرآن ==
واژه شیطان به صورت مفرد ۷۰ بار و به صورت جمع (شیاطین) ۱۸ بار در قرآن آمده است.


گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارندو شامل نفس امّاره<ref>یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.</ref> قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref> به عنوان مثال، حضرت علی‏(ع) می‌فرماید: از قسمت شکسته ظرف و دستگیره آن آب نخورید زیرا شیطان به روی دستگیره و قسمت شکسته ظرف می‌نشیند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۶، ص۳۸۵.</ref> یا در جای دیگر می‌فرماید: زیاد بن ابیه! از معاویه بترس! که او شیطان است.<ref>نهج البلاغه، خ ۴۴.</ref>
شیطان به هر موجود سرکش و متمردی اطلاق می‌شود؛ اعم از انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما [[ابلیس]]<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم(ع)]] را سجده نکرد و با جنود و پیروان خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است.<ref>سوره انعام آیه ۱۲.</ref>


هدف خداوند از خلقت شیطان
قرآن، سران منافقان را شیاطین می‌نامد.<ref>سوره بقره آیه ۱۴.</ref> طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسان‌ها است.<ref>سوره فاطر آیه ۶.</ref> به انسان‌های دور از حق و متمرّد شیطان اطلاق می‌شود. گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره، قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref>


خلقت شیطان از آغاز، خلقت پاک و بی عیب بود و موجودی از مخلوقات خداوند بوده است. به همین دلیل سالیان دراز در صف مقربان درگاه خداوند و فرشتگان بزرگ جای گرفته بود. اگر چه از نظر آفرینش همانند آن‌ها نبود ولی با سوء استفاده از آزادی خود طغیان نموده و تکبر ورزیده و نسبت به خداوند تبارک و تعالی عصیان کرد، و پس از آن از درگاه خداوند رانده شده است.
مستکبر، کافر،<ref>سوره بقره آیه ۳۴، سوره ص آیه ۷۴،</ref> ناسپاس،<ref>سوره اسراء آیه ۲۷</ref> عصیانگر،<ref>سوره مریم آیه ۴۴.</ref> سرکش،<ref>سوره صافات آیه ۷، سوره نساء آیه ۱۱۷.</ref> نکوهیده،<ref>سوره اعراف آیه ۱۸،</ref> رانده شده،<ref>سوره نحل آیه ۹۸، سوره ص آیه ۷۷، سوره تکویر آیه ۲۵</ref> ملعون،<ref>سوره ص آیه ۷۸، سوره حجر آیه ۳۵،</ref> دشمنِ انسان،<ref>سوره یس آیه ۶۰،</ref> همدمِ بد،<ref>سوره نساء آیه ۳۸</ref> گمراه‌کننده،<ref>سوره قصص آیه ۱۵.</ref> از اوصاف شیطان و ابلیس در قرآن است. شیطان در میان بشر تنها نیست بلکه اعوان و انصار دارد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۸.</ref> در قرآن از ذریه و جنود شیطان سخن به میان آمده است.<ref>سوره شعراء آیه ۹۵، سوره کهف آیه ۵۰</ref>


خداوند نام کسی را شیطان ننهاده است. امام رضا(ع) در مورد نام اصلی شیطان می‌فرماید: «نام ابلیس «حرث یا حارث» بوده چون از رحمت خدا مأیوس شده است؛ ابلیس نامیده شد.»<ref>قمی، عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۹۹.</ref> با توجه به این، شیطان در خلقت اولیه همانند جنیان و انسان برای عبادت و رسیدن به رحمت الهی خلق شده است. اما بعد از دور شدن از رحمت الهی، مظهر گمراهی و ضلالت برای انسان‌ها شده است.
به نظر برخی، شیطان همه جا مرادف ابلیس است.<ref>فرهنگ و معارف قرآن، اعلام القرآن، ج۱، ص۲۶۸.</ref> شیاطین در قرآن یک موجودات نامرئی هستند و می‌توانند از نقطه‌ای از عالم به نقطه‌ای دیگر بروند. از قرآن استفاده می‌شود که شیاطین می‌خواهند به آن عالم آسمان‌ها نزدیک شوند و از اخبار آنجا آگاه شوند، ولی خدای متعال به وسیله شهاب‌ها مانعی قرار داده است که حتی این موجودات هم قادر نیستند خودشان را به آنجا نزدیک کنند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۵۲۳.</ref>


انسان بین خیر و شر، سعادت و شقاوت واقع شده است که اگر این اجزاء متضاد در جهان عمل و در عالم فکر و احساس و درک متصور نباشد، هیچ وقت شقاوت و سعادت مفهوم و معنا و مصداق واقعی و حقیقی خود را نخواهد یافت و در نتیجه مشخص نمی‌شود چه کسانی سعادتمند و به کمال رسیده‌اند و چه کسانی نرسیده‌اند، انسان اگر بخواهد به معنای واقعی و کامل وجود داشته باشد باید در اطراف او عوامل شقاوت و سعادت پراکنده باشند تا بدین وسیله با اختیار و انتخاب، راه سعادت، سعادتمندی خود را پیدا و در نظام احسن، وجود کامل خود را بروز و ظهور دهد و همین‌طور با اختیار خود راه شقاوت و بدی را بپیماید. پس در عالم تشریع (قانونگذاری) برای رسیدگی به مقامات عالیه و داشتن ارواح طیبه، وجود ملائکه و خلقت این طایفه از مخلوقات الهیّه، بی‌ضرر و مناسب است، همین‌طور خلقت شیطان و ابلیس که عاملی مؤثر در داشتن پلیدی و داشتن صفات خبیثه در انسانهاست، زیرا بنا به قاعده «تعرف الاشیاء بأضدادها» یعنی اشیاء با اضدادشان شناخته می‌شوند "تا علم به بدی و پلیدی در جهان نباشد و زشتیها در اوصاف انسان ظهوری نداشته باشد؛ تحقق اوصاف حسنه، جایگاه خود را نخواهد یافت و انسان ارزش و قدر زیبایی‌های روحی و معنوی را ندانسته و به آن دسترسی پیدا نخواهد کرد.
همه شیطان‌ها از جن نیستند. انسان‌هایی شیطان‌صفت، با باطنی ابلیس‌گونه وجود دارند که در میان ما زندگی می‌کنند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب مطهر، ج۱، ص۱۵۲.</ref>


بنابراین در خلقت شیطان و ابلیس، شرایط و مقدمات سیر الی اللّه و صعود و کمال و مقام و منزلت بهشتی، موجود است. البته معلوم است که شیطان انسان را در باطن وسوسه می‌کند و از راه قوه خیال در او تصرف می‌نماید و یک منظره‌های زیبا و دلفریب را جلوه می‌دهد و یک سلسله تخیلات را به یاد انسان می‌آورد تا آن که انسان از محبت لقای خدا، منصرف شود و از درجات ومقامات عالیه و رضوان خدا غفلت ورزد، با وسوسهٔ شیطان، خداوند انسان پاک را از افراد آلوده جدا می‌کند. و ایمان ثابت را از ایمان بی‌پایه جدا می‌نماید و در این صورت انسان پاک و طیّب به سوی پروردگار بالا رود. شیطان‌هایی را که خدا آفریده، محک‌هایی هستند برای جدا نمودن انسان‌های آلوده از پاک؛ بنابراین شیاطین عبث خلق نشده‌اند و پروردگار روی مصلحت آن‌ها را آفریده است.
== ابلیس ==
کلمه اِبلیس، ۱۱ بار در قرآن کریم آمده است، ۹ بار آن مربوط به آفرینش آدم است.<ref>فتح‌الله مجتبایی، ابلیس، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


وجود شیطان و فرزندان آنها با اینکه کارشان جز گمراهی و ضلالت انسان‌ها چیز دیگری نیست، لکن این خود از الطاف و نعمتهای الهی است چون بدین وسیله انسان‌های خوب از بد جدا و شناسایی می‌شوند و اگر این میزان و معیار وجود نداشت، چگونه می‌توانستیم بین انسان‌های خوب و با ایمان و صالح که با همه این سختی‌ها و مشکلات راه سعادت و خیر را پیمودند و از گناهان و بدی‌ها دوری گزیدند از انسان‌های بی ایمان و گمراه فرق بگذاریم؛ لذا خداوند انسان را به سبب وسوسه و حیله‌های شیطان آزمایش می‌کند)<ref>. حج/۵۳</ref> چرا که در غیر این صورت همه مردم یکسان و برابر بودند و در آن صورت دیگر ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی و وحی الهی برای هدایت انسان‌ها، بی‌مورد و بیهوده و لغو بود و اساساً هدف از آفرینش انسان‌ها لغو و عبث بود و دیگر انسان کامل و سعادتمندی و با ایمانی معنا نداشت که در نهایت بهشت ونعمت‌های بهشتی نصیبش شود. به هر حال با وجود این ابلیس و شیطان‌ها و وسوسه‌ها است که انسان در امتحان‌های سخت آبدیده شده و قابلیت سعادت و تکامل را پیدا می‌کند.<ref>ر. ک. مطهری، مرتضی، انسان کامل، انتشارات صدرا؛ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، تهران، کتابخانه امیرالمؤمنین، ج۷.</ref>
قرآن کریم این‌طور می‌فهماند که شیطان قبل از خلقت انسان در صف ملائکه بود، بعد از خلقت انسان از صف ملائکه خارج و رجیم شد. انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.<ref>سوره سبأ آیه ۲۱.</ref> شیطان حتی به رسولان هم القا می‌کند اما خداوند القائات آنان را باطل می‌کند.<ref>سوره حج آیه ۵۲.</ref> القائات آنان برای کسانی است که مرضی در دلشان قرار دارد و سنگدل هستند.<ref>سوره حج آیه ۵۳.</ref>


بنابراین با دیدهٔ دقیق، آفرینش شیطان، خود دارای فایده‌های زیادی می‌باشد و خود از جمله ظهورات الهی است و توسط شیاطین انسان‌ها در معرفی امتحان قرار می‌گیرند.
شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،<ref>سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.</ref> وسوسه<ref>سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.</ref> دعوت و وعده<ref>سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱. سوره نساء آیه ۶۴.</ref> فریفتن (تسویل)<ref>سوره محمد آیه ۲۵</ref> لغزاندن<ref>سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.</ref> به فتنه انداختن<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> گمراه کردن<ref>سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.</ref> القا کردن<ref>سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.</ref> انسان‌ها را به شر و بدی می‌کشاند. شیطان امر به [[فحشا]] و [[منکر]] می‌کند.<ref>سوره نور آیه ۲۱، سوره بقره آیه ۲۶۸.</ref> و می‌خواهد بین انسان‌ها دشمنی و کینه باشد<ref>سوره مائده آیه ۹۱.</ref> و بندگان را از یاد و ذکر خداوند بازدارد.<ref>سوره انعام آیه ۶۸، سوره مجادله آیه ۱۹.</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
بعضی از آیات قرآن<ref>سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.</ref> دلالت دارند که شیطان لشکریانی دارد که آن‌ها را برای اغوای مردم در خدمت می‌گیرد.<ref>علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref> در قرآن آمده است که شیطان ذریه‌ای دارد اما مقصود از «ذریه» پیروان و جنود ابلیسند. و اتباع شیطان مجازاً به نام ذریه خوانده شده‌اند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
 
ابلیس را دوگونه دانسته‌اند: یکی ابلیس عالم کبیر که همان است که در قرآن به او اشاره شده است و دیگر ابلیس عالم صغیر یا انسان که همان صفات رذیلهٔ اوست.<ref>عباس زریاب خویی، ابلیس در کلام، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
 
شیطان به حکم آیات قرآن،<ref>سوره حجر آیه ۴۲، سوره نحل آیه ۹۹، سوره اسراء آیه ۶۵.</ref> «تسلط» و «تصرف» در نفوس افراد مخلص ندارد، به گونه‌ای که زمام زندگی آنان را به دست بگیرد و به هر کجا که بخواهد بکشد.<ref>سبحانی، شیخ جعفر، منشور جاوید، ج۴، ص۱۱۷.</ref> قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین؛ شیطان فقط می‌تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند شیطان بیش از حد دعوت کردن سلطه و قدرتی بر انسان ندارد.<ref>مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۲۳۴.</ref>
 
=== سجده‌نکردن ابلیس بر آدم ===
در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس از جن و جزو مقربان الهی و در رده فرشتگان بود. او فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند جز کسانی که از مخلصین هستند.<ref>سوره ص آیه ۷۳ تا ۸۳، سوره اعراف آیه ۱۱ تا ۱۸، سوره کهف آیه ۵۰، سوره حجر آیه ۲۹ تا ۴۲</ref>
 
ابلیس سجده نکرد و دلیل عدم اطاعت خود را اصل و منشأ خلقت خود و آدم دانست. همهٔ مفسران گفته‌اند که مقصود از سجدهٔ [[فرشتگان]]، سجده تعظمی و تکریم است نه سجدهٔ عبادت. خداوند هرگز فرمان نمی‌دهد که در ملک او به کسی جز او سجده کنند و جز او را بپرستند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
 
== فلسفه آفرینش شیطان ==
خداوند شیطان را جبراً شیطان (به عنوان موجودی شریر و موذی) نیافرید؛ بلکه شیطان پس از خلقت آن‌قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت. اما خود شیطان بود که با اختیارات خود از امر الهی تخلف کرد و از سجده بر آدم امتناع نمود و مطرود رحمت الهی شد. خداوند انسان را در برابر فریب‌ها و اغواگری‌های شیطان بی‌دفاع نگذاشته، بلکه او را به نیروهای عقلانی و وحیانی مسلح نموده است. از یک سو، به وسیله عقل و از سوی دیگر، از طریق وحی از ترفندهای شیطانی آگاهی پیدا کرده است.


== مطالعه بیشتر ==
یکی از سنت‌های الهی امتحان است؛ به این معنا که اراده خدا بر این تعلّق گرفته که همه بندگانش را به انحای گوناگون بیازماید. خلقت شیطان هم خود وسیله‌ای برای آزمایش انسان‌هاست. آیات فراوانی دلالت دارند که انسان در برابر شیطان مسلوب‌الاختیار نیست، بلکه شیطان از طرق مختلف انسان را به نافرمانی خدا سوق می‌دهد.<ref>علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref>
۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.


۲. جن و شیطان، علی رضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
در درون هر انسان نیز پیش از ارتکاب نخستین گناه نبرد دیو و فرشته آغاز می‌گردد و آن «نفخهٔ الهی» که در انسان است به یاری او می‌آید تا او را از چنگ شیطان نجات دهد. انسان در پرتو این نفخهٔ الهی و تعلیم اسماء، موجودی بس نیرومند است، اما از سوی دیگر دست شیطان در فریب او باز گذاشته شده است. پس مبارزه‌ای در انسان میان جنبهٔ الهی او و جنبهٔ شیطانیش درمی‌گیرد که اگرچه شیطان بر بسیاری از انسان‌ها پیروز می‌شود، اما مؤمنان و بندگان مُخلَص شیطان را طرد می‌کنند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


۳. جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۶: خط ۵۶:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۵۶: خط ۶۶:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش