ابزارهای شیطان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
== عیب‌جویی و مسخره کردن دیگران ==
== عیب‌جویی و مسخره کردن دیگران ==


سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مى‏‌شود: {{قرآن|«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه|ترجمه= واى بر هر عيبجوى مسخره كننده‌‏اى.|سوره=همزه|آیه=۱}} آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره می‌کنند، يا عيب‌جويى و [[غیبت|غيبت]] مى‏‌كنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مى‌‏دهند.
سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مى‏‌شود: {{قرآن|«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه|ترجمه= واى بر هر عيبجوى مسخره كننده‌‏اى.|سوره=همزه|آیه=۱}} آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره می‌کنند، يا عيب‌جويى و [[غیبت|غيبت]] مى‏‌كنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مى‌‏دهند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.</ref>


«هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.<ref>عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.</ref> از آنجا كه افراد عيب‌جو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مى‏‌شكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.<ref>سيدكريمى حسينى، عباس، تفسير عليين، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۱.</ref> «لُمَزَه» از ماده «لمز» در اصل به معنى عيب‌جويى نمودن است.<ref>قرشى بنابى، على‏اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۶.</ref>
«هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.<ref>عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.</ref> از آنجا كه افراد عيب‌جو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مى‏‌شكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.<ref>كريمى حسينى، عباس، تفسير عليين، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۱.</ref> «لُمَزَه» از ماده «لمز» در اصل به معنى عيب‌جويى نمودن است.<ref>قرشى بنابى، على‏اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۶.</ref>


اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيب‌جويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخن‏‌چينى و بدگويى را شامل مى‏‌شود.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۷، ص۳۰۹.</ref>
اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيب‌جويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخن‏‌چينى و بدگويى را شامل مى‏‌شود.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۷، ص۳۰۹.</ref>


== جمع اموال و مغرور شدن به آن ==
== جمع اموال و مغرور شدن به آن ==
دنیامحوری و فراموشی [[آخرت]] یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب می‌دهد: {{قرآن|الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ|ترجمه= همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.|سوره=همزه|آیه=۲}} آن قدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مى‏‌شمرد، از داشتن آن لذت مى‌‏برد و شادى مى‏‌كند. ثروت براى او بتى است که تمام شخصيت‌ها را در آن خلاصه مى‏‌بيند، طبيعى است كه چنين انسان گمراهی مؤمنان فقير را پيوسته مسخره می‌کند.
دنیامحوری و فراموشی [[آخرت]] یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب می‌دهد: {{قرآن|الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ|ترجمه= همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.|سوره=همزه|آیه=۲}}


«عَدَّدَهُ» در اصل از ماده «عد» به معنى شمارش است.<ref>مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش، ج۸، ص۴۹.</ref> آيه ناظر به ثروت‏‌اندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مى‌‏نگرند و در جمع‏آورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند. از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافت‌مندانه و يا رذيلانه آن را جمع‏آورى مى‏‌كنند و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مى‏‌دانند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۷، ص۳۱۴.</ref>
آيه ناظر به ثروت‏‌اندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مى‌‏نگرند و در جمع‏‌آورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند. از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافت‌مندانه و يا رذيلانه آن را جمع‌‏آورى مى‏‌كنند و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مى‏‌دانند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۷، ص۳۱۴.</ref>


== جاودانه پنداشتن ثروت‌مندان ==
== جاودانه پنداشتن ثروت‌مندان ==
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده می‌کند:{{قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ| ترجمه=اين انسان زراندوز و مال‏‌پرست گمان مى‏‌كند اموالش سبب جاودانگى او است.|سوره=همزه|آیه=۳}} «اخلد» در اينجا به صورت فعل ماضى آمده است، او گمان مى‏‌كند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مى‌‏تواند به سراغ او آيد، نه بيماري‌ها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مى‏‌كند. مشكل‏‌گشا در نظرش تنها مال و ثروت است و اين مشكل‌‏گشا را در دست دارد.
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده می‌کند:{{قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ| ترجمه=اين انسان زراندوز و مال‏‌پرست گمان مى‏‌كند اموالش سبب جاودانگى او است.|سوره=همزه|آیه=۳}} او گمان مى‏‌كند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مى‌‏تواند به سراغ او آيد، نه بيماري‌ها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مى‏‌كند.<ref>طالقانى، محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۵۱.</ref>


در قيامت پرده‏‌ها كنار مى‌‏رود، آنها به اشتباه بزرگ‌شان پى مى‏‌برند و فريادشان بلند مى‏‌شود: {{قرآن|ما أَغْنى‏ عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}}
در قيامت پرده‏‌ها كنار مى‌‏رود، آنها به اشتباه بزرگ‌شان پى مى‏‌برند و فريادشان بلند مى‏‌شود: {{قرآن|ما أَغْنى‏ عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}}
۲٬۱۶۱

ویرایش