ابدال: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۸۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
این پاسخ از یک مقدمه و دو بخش تشکیل شده است. در مقدمه، کلیاتی درباره اولیاءالله، طبقات آنها، و نظر شیعه درباره آنها بیان می‌شود. در بخش اول به‌طور خاص درباره ابدال و در بخش دوم درباره اوتاد مطالبی مطرح می‌شود.
نکته ای که پیش از هر چیز لازم است روشن گردد، این است که این اصطلاحات هم در روایات و متون عرفانی شیعه آمده است و هم در روایات و متون عرفانی اهل سنت. و ما در تبیین آنها از آثار و متون هر دو گروه بهره جسته‌ایم؛ با این توضیح که هر جا خواسته‌ایم نظر شیعیان را بیان کنیم، تصریح کرده‌ایم که شیعه چنین می‌گوید. و در سایر موارد مطالب از منابع اهل سنت اخذ شده است.


== ابدال ==
یکی از واژه‌هایی که در متون عرفانی و صوفیانه، درباره آن، حرف و حدیث بسیاری وجود دارد، «اولیاءالله» است. در معرفی اولیاءالله گفته‌اند: ایشان کسانی هستند که آستین بر دامن حق بسته و ظاهر و باطنشان فانی در حق و باقی بالله شده، و آراسته به اخلاق الله و متصف به صفات الهی گردیده‌اند.<ref>ر. ک. گوهرین، سید صادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۲۴۹.</ref> در این متن «اولیاء» به شش دسته تقسیم شده‌اند که عبارتند از: ۱- قطب (غوث) ۲- افراد ۳- اوتاد ۴- ابدال ۵- نجباء ۶- نقباء<ref>ر. ک. سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۷۸، ص۷۹۳.</ref>
یکی از واژه‌هایی که در متون عرفانی و صوفیانه، درباره آن، حرف و حدیث بسیاری وجود دارد، «اولیاءالله» است. در معرفی اولیاءالله گفته‌اند: ایشان کسانی هستند که آستین بر دامن حق بسته و ظاهر و باطنشان فانی در حق و باقی بالله شده، و آراسته به اخلاق الله و متصف به صفات الهی گردیده‌اند.<ref>ر. ک. گوهرین، سید صادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۲۴۹.</ref> در این متن «اولیاء» به شش دسته تقسیم شده‌اند که عبارتند از: ۱- قطب (غوث) ۲- افراد ۳- اوتاد ۴- ابدال ۵- نجباء ۶- نقباء<ref>ر. ک. سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۷۸، ص۷۹۳.</ref>


خط ۳۶: خط ۳۴:
۶. هر یک از آنها منسوب به یکی از انبیاء است که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت می‌کند.<ref>ر. ک. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیّه، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۹۰۷.</ref>
۶. هر یک از آنها منسوب به یکی از انبیاء است که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت می‌کند.<ref>ر. ک. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیّه، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۹۰۷.</ref>


== نقش و آثار وجودی آنها در عالم ==
نقش و آثار وجودی آنها در عالم
# خداوند تبارک و تعالی، اقلیم‌های هفت‌گانه را به وجود آنها حفظ می‌کند.
# خداوند تبارک و تعالی، اقلیم‌های هفت‌گانه را به وجود آنها حفظ می‌کند.
## آنان با سایر طبقات اولیاء، مایه پا بر جایی عالم هستند.<ref>ر. ک. دائره المعارف بزرگ اسلام، همان.</ref>
# آنان با سایر طبقات اولیاء، مایه پا بر جایی عالم هستند.<ref>ر. ک. دائره المعارف بزرگ اسلام، همان.</ref>
## راحت و رحمت از آسمان، بر زمینیان، از برکت ایشان است و به سبب آنها است که بلا از امَت دفع می‌شود.<ref>ر. ک. همان.</ref>
# راحت و رحمت از آسمان، بر زمینیان، از برکت ایشان است و به سبب آنها است که بلا از امَت دفع می‌شود.<ref>ر. ک. همان.</ref>
 
راه رسیدن به این مقام
== راه رسیدن به این مقام ==
# بر حسب روایتی از طریق اهل سنَت، وصول به مرتبه ابدال، نه بر اثر کثرت نماز و روزه، بلکه به واسطه غنای نفس و سلامت صدر و خیر خواهی برای مسلمانان است.
# بر حسب روایتی از طریق اهل سنَت، وصول به مرتبه ابدال، نه بر اثر کثرت نماز و روزه، بلکه به واسطه غنای نفس و سلامت صدر و خیر خواهی برای مسلمانان است.
## ابن عربی به نقل از عبد المجید بن سلمه که توفیق زیارت یکی از ابدال را یافته، یادآور می‌شود که ابدال به سبب رعایت صمت، (سکوت) سهر، (شب زنده داری) جوع (گرسنگی) و عزلت، (کناره‌گیری از مردم) به این مقام رسیده‌اند.
# ابن عربی به نقل از عبد المجید بن سلمه که توفیق زیارت یکی از ابدال را یافته، یادآور می‌شود که ابدال به سبب رعایت صمت، (سکوت) سهر، (شب زنده داری) جوع (گرسنگی) و عزلت، (کناره‌گیری از مردم) به این مقام رسیده‌اند.
#اوتاد: در لغت به معنای میخ‌ها جمع وتر است.


مطابق حدیثی از ابن مسعود، اوتاد چهار نفرند و قلبشان بر قلب جبرئیل است. و مقامشان والاتر از ابدال است.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.</ref>
== اوتاد ==
اوتاد: در لغت به معنای میخ‌ها جمع وتر است. مطابق حدیثی از ابن مسعود، اوتاد چهار نفرند و قلبشان بر قلب جبرئیل است. و مقامشان والاتر از ابدال است.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.</ref>


به گفته ابن عربی، آیه شریفه: «الم نجعل الارض مهادا-والجبال اوتادا و… - یعنی آیا زمین را بستر قرار ندادیم و کوه‌ها را میخ‌های آن نساختیم؟ سوره نباء، آیه ۷ و ۸» اشاره به آنهاست.<ref>ر. ک. دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ج۲، ص۵۹۲.</ref>
به گفته ابن عربی، آیه شریفه: «الم نجعل الارض مهادا-والجبال اوتادا و… - یعنی آیا زمین را بستر قرار ندادیم و کوه‌ها را میخ‌های آن نساختیم؟ سوره نباء، آیه ۷ و ۸» اشاره به آنهاست.<ref>ر. ک. دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ج۲، ص۵۹۲.</ref>


در روایات شیعه، کلمه اوتاد گاهی به پیامبر ـ صلَ الله علیه و آله ـ و ائمه دوازده‌گانه و گاه به گروهی از اولیاء اطلاق شده است.<ref>ر. ک. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیه، تصحیح احمد شمس الدین، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ هـ، ج۳، ص۱۲.</ref>
در روایات شیعه، کلمه اوتاد گاهی به پیامبر ص و ائمه دوازده‌گانه و گاه به گروهی از اولیاء اطلاق شده است.<ref>ر. ک. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیه، تصحیح احمد شمس الدین، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ هـ، ج۳، ص۱۲.</ref>


== صفات و ویژگی‌ها ==
== صفات و ویژگی‌ها ==
۱- همدیگر را می‌شناسند و در کارها به اجازه یکدیگر محتاجند.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.</ref>
۱- همدیگر را می‌شناسند و در کارها به اجازه یکدیگر محتاجند.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.</ref>
۲–۳- هر یک بر خلق یکی از انبیاء، مانند آدم(ع) ابراهیم(ع) عیسی(ع) و محمَد (ص) هستند و از روحانیت یکی از فرشتگان مدد می‌گیرند و هر یک از ارکان کعبه متعلق به یکی از آنهاست.<ref>ر. ک. هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸.</ref>
 
۴–۵- هر یک از آنها، دارای علومی ویژه است که به سبب آن علوم به مقام اوتادی رسیده است.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۱.</ref>
۲. هر یک بر خلق یکی از انبیاء، مانند آدم(ع) ابراهیم(ع) عیسی(ع) و محمَد (ص) هستند و از روحانیت یکی از فرشتگان مدد می‌گیرند و هر یک از ارکان کعبه متعلق به یکی از آنهاست.<ref>ر. ک. هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸.</ref>
 
۳. هر یک از آنها، دارای علومی ویژه است که به سبب آن علوم به مقام اوتادی رسیده است.<ref>ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۱.</ref>


در متون شیعی آمده است که آنان لحظه ای از پروردگار خویش غافل نیستند و از دنیا جز در حد نیاز گرد نمی‌آورند؛ و از آنها لغزشهای بیشتری پدید نمی‌آید. <ref>همان</ref>.
در متون شیعی آمده است که آنان لحظه ای از پروردگار خویش غافل نیستند و از دنیا جز در حد نیاز گرد نمی‌آورند؛ و از آنها لغزشهای بیشتری پدید نمی‌آید. <ref>همان</ref>.


گفته‌اند: در مساجد اوتادی هستند که با فرشتگان همنشینند و فرشتگان در بیماری آنان را عیادت و به هنگام نیاز، یاری می‌کنند.<ref>سفینه البحار، همان، ج۲، ص۴۳۸.</ref>
گفته‌اند: در مساجد اوتادی هستند که با فرشتگان همنشینند و فرشتگان در بیماری آنان را عیادت و به هنگام نیاز، یاری می‌کنند.<ref>سفینه البحار، همان، ج۲، ص۴۳۸.</ref>
== نقش‌ها و آثار وجود آنها در عالم ==
 
نقش‌ها و آثار وجود آنها در عالم
 
۱. به برکت ایشان، باران می‌بارد و بلا از زمین دور می‌شود و به واسطه ایشان، مردم روزی می‌یابند.<ref>احمد بن حنبل، مسند، استانبول، ۱۹۸۰ م، ج۲، ص۴۱۸.</ref>  
۱. به برکت ایشان، باران می‌بارد و بلا از زمین دور می‌شود و به واسطه ایشان، مردم روزی می‌یابند.<ref>احمد بن حنبل، مسند، استانبول، ۱۹۸۰ م، ج۲، ص۴۱۸.</ref>  


۲. ابن عربی می‌گوید: همچنان که خانه به وسیله ارکان آن حفظ می‌شود، خداوند نیز عالم را به وسیله اوتاد حفظ می‌کند.<ref>احمد جام، انس التائبین، به کوشش علی فاضل، تهران، انتشارات کوس، ص۲۱۶.</ref>  
۲. ابن عربی می‌گوید: همچنان که خانه به وسیله ارکان آن حفظ می‌شود، خداوند نیز عالم را به وسیله اوتاد حفظ می‌کند.<ref>احمد جام، انس التائبین، به کوشش علی فاضل، تهران، انتشارات کوس، ص۲۱۶.</ref>  


۳. ابن عربی می‌گوید: وقتی شیطان گفت: من از چهار جهت به فرزندان آدم وارد می‌شوم.<ref>ابن عربی، محمد، الفتوحات المکیه، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۳۹۲–۱۴۱۰ ق، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref>اشاره بر همان جهاتی داشت که اوتاد حافظ آنند و آنان خود از این چهار جهت از دستبرد شیطان مصونند.<ref>اعراف ۱۷.</ref>  
۳. ابن عربی می‌گوید: وقتی شیطان گفت: من از چهار جهت به فرزندان آدم وارد می‌شوم.<ref>ابن عربی، محمد، الفتوحات المکیه، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۳۹۲–۱۴۱۰ ق، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref> اشاره بر همان جهاتی داشت که اوتاد حافظ آنند و آنان خود از این چهار جهت از دستبرد شیطان مصونند.<ref>اعراف ۱۷.</ref>  
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۷۳: خط ۷۴:


۲. فرهنگ نوربخش، ج۳، نوربخش، جواد، چاپ سوم، تهران، انتشارات یاد قلم، ۱۳۷۸.
۲. فرهنگ نوربخش، ج۳، نوربخش، جواد، چاپ سوم، تهران، انتشارات یاد قلم، ۱۳۷۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش