automoderated
۲۴۸
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Aslanzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام آیه نور شناخته میشود. هر موجودی به هر نسبت که با خدای عزوجل ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند. در تفسیر این آیه کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، درباره تمثیلی که آیه کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال میآورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته | آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام آیه نور شناخته میشود. هر موجودی به هر نسبت که با خدای عزوجل ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند. در تفسیر این آیه کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، درباره تمثیلی که آیه کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال میآورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته است و این چراغ از روغن زیتون که بهترین روغن برای احتراق بوده استفاده میکند، روغنی که خودش آن چنان آماده برای احتراق است که گویی قبل از آنکه آتشی با آن تماس بگیرد خودش میخواهد شعلهور شود و نور بدهد. | ||
بعد خداوند میفرماید: ما مثلی ذکر میکنیم و تدبرش را بر عهده مردم میگذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شدهاند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم درباره این مثل قرآن کریم به فکر فرورفتهاند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.<ref>مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.</ref> | بعد خداوند میفرماید: ما مثلی ذکر میکنیم و تدبرش را بر عهده مردم میگذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شدهاند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم درباره این مثل قرآن کریم به فکر فرورفتهاند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.<ref>مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.</ref> |