آیه «هر کجا کافران را یافتید، آن‌ها را بگیرید و بکشید»

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۱ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیه ۸۹ سوره مبارکه نساء در مورد قتل کفار، چگونه توجیه می‌شود؟

آیه «هر کجا کافران را یافتید، آن‌ها را بگیرید و بکشید» (آیه ۸۹ سوره نساء) را ناظر به شرایط جنگی دانسته‌اند. به‌همین جهت در آیه بعد آمده اگر با آنان پیمانی دارید یا اینکه آنها صلح کردند، شما حق جنگیدن و تعدی را ندارید. مفسران معتقدند نمی‌توان از آیه، این برداشت را داشت که هرجا و در هر شرایطی می‌توان خون کفار را ریخت و جانشان را گرفت.

متن آیه

تفسیر آیه

این آیه شریفه در تعقیب آیه قبل (۸۸ / نساء)، درباره منافقانی که بعضی از مسلمانان ساده‌دل به حمایت از آن‌ها برخاسته و از آن‌ها شفاعت می‌کردند و قرآن بیگانگی آن‌ها را از اسلام بیان داشت. بنابر این، آن‌ها از کافران عادی نیز بدترند؛ زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقائد دیگران نیستند، اما این‌ها هستند و فعالیت‌های پی‌گیری برای تخریب عقاید دیگران دارند.[۱] اما اگر حاضر به مهاجرت نشدند، بدانید دست از کفر و نفاق خود برنداشته اند و اظهار اسلام آن‌ها فقط به خاطر اغراض جاسوسی است، در این صورت می‌توانید هر جا بر آن‌ها دست یافتید، آن‌ها را اسیر کنید یا در صورت لزوم به قتل برسانید.[۲]

این شدت عمل، که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده، به خاطر آن است که جز این راهی برای نجات یک جامعه زنده در مسیر انقلاب از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک نیست. این در حالی است که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند یهود و نصاری را با شرایطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچ گونه مزاحمت نسبت به آن‌ها نمی‌دهد، اما در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است.[۳] و با این که آنان تظاهر به اسلام می‌نمودند دستور اسارت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است. و این نیست مگر به خاطر آن که این گونه افراد، زیر پوشش اسلام می‌توانند ضربه‌هایی بزنند که هیچ دشمن قادر بر آن نیست.

اما در آیه بعد فرموده است اگر همین عده با شما به پیمان درآمدند یا صلح کردند شما حق تعدی به ایشان را ندارید. این مطلب گواه این است که آیه مورد بحث، در شرایط جنگی بیان شده است نه اینکه در شرایط عادی و آشتی و صلح، و زمانی که خطری احساس نمی شود، می توان جان کفار را گرفت.


مطالعه بیشتر

۱ـ المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی ـ رحمه الله علیه ـ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج۵، ص۴۵.

۲ـ تفسیر نمونه، استاد مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۴، ص۷۶.

۳ـ تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران: انتشارات مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ج۲، ص۳۴۸.

۴ـ مجمع البیان، علامه طبرسی، تهران، انتشارات فراهانی، ج۵، ص۲۸۲.


منابع

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۴، ص۷۷ و ۷۸.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۴، ص۷۷ و ۷۸.
  3. تفسیر نمونه، ج۴، ص۷۸.