آیه «هر کجا کافران را یافتید، آن‌ها را بگیرید و بکشید»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیه ۸۹ سوره مبارکه نساء در مورد قتل کفار، چگونه توجیه می‌شود؟
آیه ۸۹ سوره مبارکه نساء در مورد قتل کفار، چگونه توجیه می‌شود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}آیه ۸۹ سوره نساء می‌فرماید هرجا کفار را یافتید آنها را بگیرید و بکشید. این مطلب ناظر به شرایط جنگی است؛ از این جهت که در آیه بعد می‌فرماید اگر با آنان پیمانی دارید یا اینکه آنها صلح کردند، شما حق جنگیدن و تعدی را ندارید.  
{{پاسخ}}آیه ۸۹ [[سوره نساء]] می‌فرماید هرجا [[کفار]] را یافتید آنها را بگیرید و بکشید. این مطلب ناظر به شرایط جنگی است؛ از این جهت که در آیه بعد می‌فرماید اگر با آنان پیمانی دارید یا اینکه آنها صلح کردند، شما حق جنگیدن و تعدی را ندارید. از این رو نمی‌توان از آیه این برداشت را کرد که هرجا و در هر شرایطی می‌توان خون کفار را ریخت و جانشان را گرفت.  


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۱۴: خط ۱۳:


== تفسیر آیه ==
== تفسیر آیه ==
این آیه شریفه در تعقیب آیه قبل (۸۸ / نساء)، درباره منافقانی که بعضی از مسلمانان ساده دل به حمایت از آن‌ها برخاسته و از آن‌ها شفاعت می‌کردند و قرآن بیگانگی آن‌ها را از اسلام بیان داشت، در این آیه می‌فرماید: ((تاریکی درون آن‌ها، به قدری است که نه تنها خودشان کافرند بلکه «دوست می‌دارند شما هم همانند آنان کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید.»
این آیه شریفه در تعقیب آیه قبل (۸۸ / نساء)، درباره منافقانی که بعضی از مسلمانان ساده‌دل به حمایت از آن‌ها برخاسته و از آن‌ها شفاعت می‌کردند و قرآن بیگانگی آن‌ها را از اسلام بیان داشت. بنابر این، آن‌ها از کافران عادی نیز بدترند؛ زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقائد دیگران نیستند، اما این‌ها هستند و فعالیت‌های پی‌گیری برای تخریب عقاید دیگران دارند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، سی ام، ج۴، ص۷۷ و ۷۸.</ref> اما اگر حاضر به مهاجرت نشدند، بدانید دست از کفر و نفاق خود برنداشته اند و اظهار اسلام آن‌ها فقط به خاطر اغراض جاسوسی است، در این صورت می‌توانید هر جا بر آن‌ها دست یافتید، آن‌ها را اسیر کنید یا در صورت لزوم به قتل برسانید.<ref>همان.</ref>


بنابر این، آن‌ها از کافران عادی نیز بدترند؛ زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقائد دیگران نیستند، اما این‌ها هستند و فعالیت‌های پی‌گیری برای تخریب عقاید دیگران دارند، اکنون که آن‌ها چنین هستند، آن‌ها را برای دوستی انتخاب نکنید مگر این که در کار خود تجدید نظر کنند و دست از نفاق و تخریب بردارند و نشانه آن این است که از مرکز کفر و نفاق به مرکز اسلام (از مکه به مدینه) مهاجرت نمایند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، سی ام، ج۴، ص۷۷ و ۷۸.</ref>
این شدت عمل، که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده، به خاطر آن است که جز این راهی برای نجات یک جامعه زنده در مسیر انقلاب از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک نیست. این در حالی است که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند یهود و نصاری را با شرایطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچ گونه مزاحمت نسبت به آن‌ها نمی‌دهد، اما در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است.<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۷۸.</ref> و با این که آنان تظاهر به اسلام می‌نمودند دستور اسارت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است. و این نیست مگر به خاطر آن که این گونه افراد، زیر پوشش اسلام می‌توانند ضربه‌هایی بزنند که هیچ دشمن قادر بر آن نیست.


اما اگر حاضر به مهاجرت نشدند، بدانید دست از کفر و نفاق خود برنداشته اند و اظهار اسلام آن‌ها فقط به خاطر اغراض جاسوسی است، در این صورت می‌توانید هر جا بر آن‌ها دست یافتید، آن‌ها را اسیر کنید یا در صورت لزوم به قتل برسانید.<ref>همان.</ref>
اما در آیه بعد فرموده است اگر همین عده با شما به پیمان درآمدند یا صلح کردند شما حق تعدی به ایشان را ندارید. این مطلب گواه این است که آیه مورد بحث، در شرایط جنگی بیان شده است نه اینکه در شرایط عادی و آشتی و صلح، و زمانی که خطری احساس نمی شود، می توان جان کفار را گرفت.{{پایان پاسخ}}
 
این شدت عمل، که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده، به خاطر آن است که جز این راهی برای نجات یک جامعه زنده در مسیر انقلاب از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک نیست.
 
قابل توجه این که: این در حالی است که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند یهود و نصاری را با شرایطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچ گونه مزاحمت نسبت به آن‌ها نمی‌دهد، اما در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است.<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۷۸.</ref> و با این که آنان تظاهر به اسلام می‌نمودند دستور اسارت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است. و این نیست مگر به خاطر آن که این گونه افراد، زیر پوشش اسلام می‌توانند ضربه‌هایی بزنند که هیچ دشمن قادر بر آن نیست.
 
ممکن است گفته شود: سیره پیامبر اکرم(ص) درباره منافقان این بوده که هیچ‌گاه دستور قتل آن‌ها را صادر نمی‌کرد، مبادا دشمنان او را متهم به کشتن یارانش کنند یا بعضی از این مسئله سوءاستفاده کرده، با افرادی که خرده حساب داشتند به عنوان منافق بودن در آویز شده و آن‌ها را به قتل برسانند.
 
در پاسخ باید توجه داشت: سیره پیامبر اکرم(ص) تنها در مورد منافقان «مدینه» و مانند آن‌ها بوده است که به ظواهر اسلام عمل می‌کردند و مبارزه صریحی با اسلام و مسلمین نداشتند، اما کسانی که مانند منافقان «مکه» همکاری روشنی با دشمنان اسلام داشتند، مشمول این حکم نبودند.<ref>همان.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


۱۵٬۲۴۳

ویرایش