۱۱٬۸۷۷
ویرایش
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== معنای حَبْل الْوَرِید == | == معنای حَبْل الْوَرِید == | ||
مفسران «ورید» را رگی در حلقوم گفتهاند.<ref>رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۶۵.</ref> [[طبرسی]] مفسر شیعه گفته است منظور از «حبل» رگ است و ورید یکی از دو رگی است که متصل به گردن است. | مفسران «ورید» را رگی در حلقوم گفتهاند.<ref>رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۶۵.</ref> [[طبرسی]] مفسر شیعه گفته است منظور از «حبل» رگ است و ورید یکی از دو رگی است که متصل به گردن است. البته او حبل الورید را مَثَلی برای بسیار نزدیک بودن دانسته است.<ref>طبرسی، محمد بن حسن، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ج۶، ص۱۰۸.</ref> آوردهاند که حبل الورید، رگی است که در بدن انسان پراکنده است، و در تمام اعضاء بدن انسان مخلوط است.<ref name=":0" /> ابنعباس و مجاهد گفتهاند حبل الورید رگی است در حلقوم.<ref name=":0">طبرسی، محمد بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه نوری همدانی، حسین، و دیگران، ج۲۳، ص۲۵۵.</ref> | ||
[[آیتالله مکارم شیرازی]] گفته است مفسران و | [[آیتالله مکارم شیرازی]] گفته است مفسران و اهللغت، درباره معنی «ورید» تفسیرهای گوناگونی دارند؛ عدهای معتقدند که «ورید» همان رگی است که به قلب یا کبد انسان پیوسته است، و بعضی آن را به معنی تمام رگهائی که از بدن انسان میگذرد میدانند، در حالی که بعضی دیگر آن را به رگ گردن تفسیر کردهاند، گاه آن را وریدان میگویند، یعنی دو رگ گردن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۲۲، ص، ۲۴۵.</ref> و از آن رو که حیات جسمانی ما وابسته به رگی است که خون را بهطور مرتب از یکسو وارد قلب و از سوی دیگر خارج کرده، به تمام اعضا میرساند و اگر یک لحظه در عمل آن وقفه رخ دهد، مرگ به سراغ انسان میآید؛ لذا گفتهاند مراد از «وَرِیدِ» قلب است و مؤید این قول، آنجاست که قرآن میفرماید: {{قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ|ترجمه=و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود.|سوره=انفال|آیه=۲۴}} در این آیه قلب به عنوان عضو حساس برای تمثیل بیان شده است؛ لذا در آیه حبل الورید، همان رگ قلب است.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۴۴.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] | از نگاه [[علامه طباطبایی]] کلمه «ورید» به معنای رگی است که از قلب جدا شده و در تمامی بدن پخش میشود و خون در آن جریان دارد. او اضافه حبل به ورید را اضافه بیانیه گفته و معنای جمله را چنین دانسته که ما به انسان از رگی که در تمامی اعضائش دویده و در داخل بدنش جا گرفته نزدیکتریم، آنگاه چگونه به او و آنچه در دل او میگذرد، آگاه نیستیم؟<ref>طباطبایی، محمدحسین؛ المیزان، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۸، ص۵۲۰.</ref> | ||
== | == معنای نزدیک بودن خدواند به انسان == | ||
مفسران در تفسیر آیه ۱۶ ق گفتهاند این اقربیت نسبت بهعلم است نه بهمکان.<ref>کاشانی، ملا فتحالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۹، ص۹.</ref> و به تعبیری این تعبیر تمثیلی است برای نشان دادن قرب معنوی.<ref>ابنعربی، محمد بن علی، تفسیر ابن عربی (تأویلات عبد الرزاق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق. ج۲، ص۲۷۸.</ref> خداوند در [[آیه ۲۴ سوره انفال]] به این مضمون اشاره کرده است که خداوند بین انسان و قلبش حائل است. خدا بین جان ما و خود ما حائل و فاصله است. به ما از جان ما نزدیکتر است؛ لذا اگر بر کاری تصمیمی گرفتیم او نقض میکند و اگر عزیمت نمودیم او فسخ مینماید. خاطرات ما را بهتر از ما میداند. آنچه در قلب ما میگذرد اول او میداند بعد ما میفهمیم. آنچه از ذهن ما میگذرد او به آن خاطره از ما عالمتر است. قدرتی که در جان ماست خدا به آن قدرت از ما نزدیکتر است. چیزی نیست که خدا به او از خود او نزدیکتر نباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی، دفتر انتشارات اسلامی، ص۹۳.</ref> بین خدا و مخلوقاتش نمیتواند حجابی وجود داشته باشد، چراکه همه هستی در اختیار او و قائم به اراده اوست؛ ولی چون ما از خدا دوریم، این رابطه (رابطه انسان و خدا) را درک نمیکنیم.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، شرح حدیث معراج، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)، ۱۳۹۱، ص۱۷۹.</ref> | مفسران در تفسیر آیه ۱۶ ق گفتهاند این اقربیت نسبت بهعلم است نه بهمکان.<ref>کاشانی، ملا فتحالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۹، ص۹.</ref> و به تعبیری این تعبیر تمثیلی است برای نشان دادن قرب معنوی.<ref>ابنعربی، محمد بن علی، تفسیر ابن عربی (تأویلات عبد الرزاق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق. ج۲، ص۲۷۸.</ref> خداوند در [[آیه ۲۴ سوره انفال]] به این مضمون اشاره کرده است که خداوند بین انسان و قلبش حائل است. خدا بین جان ما و خود ما حائل و فاصله است. به ما از جان ما نزدیکتر است؛ لذا اگر بر کاری تصمیمی گرفتیم او نقض میکند و اگر عزیمت نمودیم او فسخ مینماید. خاطرات ما را بهتر از ما میداند. آنچه در قلب ما میگذرد اول او میداند بعد ما میفهمیم. آنچه از ذهن ما میگذرد او به آن خاطره از ما عالمتر است. قدرتی که در جان ماست خدا به آن قدرت از ما نزدیکتر است. چیزی نیست که خدا به او از خود او نزدیکتر نباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی، دفتر انتشارات اسلامی، ص۹۳.</ref> بین خدا و مخلوقاتش نمیتواند حجابی وجود داشته باشد، چراکه همه هستی در اختیار او و قائم به اراده اوست؛ ولی چون ما از خدا دوریم، این رابطه (رابطه انسان و خدا) را درک نمیکنیم.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، شرح حدیث معراج، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)، ۱۳۹۱، ص۱۷۹.</ref> | ||