آیات قرآن مربوط به سیاست و اداره جامعه دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
اصلاح آدرس دهی آیات
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (اصلاح آدرس دهی آیات)
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezvani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}


خط ۷: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
'''سیاست و اداره جامعه دینی''' با موضوعات حکومت، حاکمیت، سیاست خارجی و جهاد در آیات مختلفی از سوره‌های قرآن بررسی شده‌است. این آیه‌ها در سوره‌های بقره، حدید، نحل، آل عمران، حج و ... به جنبه‌های مختلف سیاست و اداره جامعه پرداخته است.


==ویژگی‌های حکومت و حاکمیت==
ویژگی‌های حکومت و حاکمیت در برخی آیه‌های قرآن ذکر شده است:
* '''تحقق یکتا پرستی''': خداوند یکی از اهداف بعثت پیامبران را چنین بیان می‌کند: {{قرآن|ترجمه=ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت دوری نماید.|سوره =نحل|آیه= ۳۶}} دوری از طاغوت و ستمگران و مبارزه با آنها نیازمند وجود حکومت و حاکم است.
* '''رفع اختلاف میان مردم''': خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره فرموده است: {{قرآن|ترجمه=مردم [در ابتدای تشکیل اجتماع] گروهی واحد و یک دست بودند [و اختلاف و تضادی در امور زندگی نداشتند]، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده دهنده و بیم رسان برانگیخت، و با آنان به درستی و راستی کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.}}


آیات مربوط به حکومت و حاکمیت
مسئله رفع اختلاف میان مردم در این آیه به عنوان یکی از اهداف بعثت انبیاء مطرح شده است. اگر اختلاف میان انسان‌ها امری طبیعی و قطعی است و اگر رفع اختلاف‌ها، امری ضروری برای ایجاد نظم در جامعه بشری و دوری از هرج و مرج است، موعظه و نصیحت صرف نمی‌تواند مشکل اجتماعی را حل کند و نیازمند ابزار و ضمانت اجرای لازم است. از این رو هیچ پیامبر صاحب شریعتی نیامده است مگر آنکه علاوه بر تبشیر و انذار، مسئله حاکمیت را نیز مطرح نموده است. خداوند در این آیه نمی‌فرماید، پیامبران به وسیله تعلیم یا تبشیر و انذار، اختلاف جامعه را رفع می‌کنند، بلکه می‌فرماید به وسیله حکم اختلافات آن را برمی‌دارند، زیرا حل اختلاف، بدون حکم و حکومت امکان‌پذیر نیست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، نشر اسرا ، ۱۳۸۵ش، ص۷۳.</ref>


* تحقق یکتا پرستی و دوری از طاغوت در سایه حکومت دینی: خداوند یکی از اهداف بعثت پیامبران را چنین بیان می‌فرماید: {{عربی|و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت|ترجمه=ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت دوری نماید}}<ref>(سوره نحل: ۳۶)</ref> دوری از طاغوت و ستمگران و مبارزه با آنها نیازمند وجود حکومت و حاکم است.
* '''تحقق عدالت''': {{قرآن|ترجمه= همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند.|سوره =حدید| آیه= ۲۵}}
* رفع اختلاف میان مردم از اهداف بعثت انبیا: خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره فرموده است: {{قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ|ترجمه=مردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد}}. در این آیه مسئله رفع اختلاف میان مردم به عنوان یکی از اهداف بعثت انبیاء مطرح شده است. اگر اختلاف میان انسان‌ها امری طبیعی و قطعی است و اگر رفع اختلاف‌ها، امری ضروری برای ایجاد نظم در جامعه بشری و دوری از هرج و مرج است، موعظه و نصیحت صرف نمی‌تواند مشکل اجتماعی را حل کند و نیازمند ابزار و ضمانت اجرای لازم است. از این رو هیچ پیامبر صاحب شریعتی نیامده است مگر آنکه علاوه بر تبشیر و انذار، مسئله حاکمیت را نیز مطرح نموده است. خداوند در این آیه نمی‌فرماید، پیامبران به وسیله تعلیم یا تبشیر و انذار، اختلاف جامعه را رفع می‌کنند، بلکه می‌فرماید به وسیله حکم اختلافات آن را برمی‌دارند، زیرا حل اختلاف، بدون حکم و حکومت امکان‌پذیر نیست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، نشر اسرا ، ۱۳۸۵ش، ص۷۳–۷۴.</ref>
قیام به عدالت در همه جنبه‌های اجتماع، اقتصادی، سیاسی بدون تشکیل حکومت امکان‌پذیر نیست. نکته جالب در آیه اینست که در جمله {{قرآن|لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}} از خود جوشی مردم سخن می‌گوید، هدف این بوده که مردم مجری قسط و عدل باشند. مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجری عدالت گردند، و این راه را با پای خویش بپویند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب‌الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۳۷۲.</ref>


* تحقق عدالت: سوره حدید آیه ۲۵: {{قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ|ترجمه=همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند}}. قیام به عدالت در همه جنبه‌های اجتماع، اقتصادی، سیاسی بدون تشکیل حکومت امکان‌پذیر نیست. نکته جالب در آیه شریفه اینست که در جمله «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» از خود جوشی مردم سخن می‌گوید، نمی‌فرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه می‌گوید: هدف این بوده که مردم مجری قسط و عدل باشند آری مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجری عدالت گردند، و این راه را با پای خویش بپویند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب‌الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۳۷۲.</ref>
== ویژگی‌های حاکم==
قرآن کریم به اصل حکومت بسنده نکرده است به شرایط و ویژگی‌های حاکم مطلوب نیز اشاره کرده است:
* '''آگاهی و امانت‌داری''': {{قرآن|ترجمه=یوسف گفت: مرا سرپرست خزانه های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم.|سوره =یوسف| آیه =۵۵}}
* '''قدرت و توانمندی''': {{قرآن|ترجمه=رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده است.|سوره =بقره |آیه= ۲۴۷ }}


===ویژگی‌های حاکم===
آگاهی، توانمندی لازم، تعهد و امانتداری سه ویژگی مهم حاکم در این دو آیه شمرده شده است.
در قرآن کریم تنها به اصل حکومت بسنده نشده و شرایط و ویژگیهای حاکم مطلوب نیز در برخی آیات اشاره شده است از جمله:


* سوره یوسف، آیه ۵۵: {{عربی|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ|ترجمه=یوسف گفت: مرا سرپرست خزانه های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم.}}
* '''اجرای دستورات الهی''': {{قرآن|(آنان که خدا را یاری می‌کنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.|سوره =حج| آیه= ۴۱}}
«ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطه فی العلم و الجسم»<ref>۳- سوره بقره، آیه ۲۴۷</ref> «خداوند او (طالوت) را بر شما برگزیده و او را در علم و قدرت وسعت بخشیده است»


در این دو آیه شریفه سه ویژگی مهم حاکم یعنی علم وآگاهی، قدرت و توانمندی لازم و تعهد و امانتداری برشمرده شده است.
حاکم اسلامی باید در مسیر تحقق احکام اسلامی و برطرف نمودن مشکلات اقتصادی و نیازمندی‌های افراد جامعه و ترویج ارزش‌ها و مقابله با ضد ارزش‌ها در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گام بردارد.


علاوه بر اصل حکومت و شرایط و ویژگیهای حاکم مطلوب، اهداف و عملکرد حکومت نیز در قرآن اشاره شده است آنجا که می‌فرماید «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و اتوا الزکاه و امرو ا بالمعروف و نهوا عن المنکر»<ref>۴- سوره حج، آیه ۴۱</ref>«آن کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا می‌کنند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند .» بر این اساس، حاکم اسلامی باید در مسیر تحقق احکام اسلامی و برطرف نمودن مشکلات اقتصادی و نیازمندیهای افراد جامعه و ترویج ارزش‌ها و مقابله با ضد ارزش‌ها در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گام بردارد.
==شاخصه‌های جامعه سیاسی اسلامی==
قرآن کریم در برخی آیات به شاخصه‌ها و ویژگی‌های جامعه سیاسی اسلامی که از مباحث مهم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است، اشاره نموده است:


آیات مربوط به شاخصه‌ها جامعه سیاسی اسلامی
=== پیروی و اطاعت از رهبر ===
پیروی و اطاعت از رهبر به عنوان یکی از شاخصه‌های محوری جامعه سیاسی اسلامی برشمرده شده است {{قرآن| ترجمه= ای مؤمنان از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر و صاحبان امر اطاعت کنید.|سوره =نسا| آیه= ۵۹}}


قرآن کریم در برخی آیات به شاخصه‌ها و ویژگی‌های جامعه سیاسی اسلامی که از مباحث مهم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است، اشاره نموده است که به چند مورد در این خصوص اشاره می‌کنیم.
اطاعت و پیروی تنها اختصاص به امور عبادی نداشته و همه دستورات فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شامل می‌شود. این آیه به دلیل اطلاق اطاعت و بدون قید و شرط بودن آن، اختصاص به معصوم(ع) دارد، اما با توجه به اینکه ولایت فقیه، تداوم امامت در عصر غیبت می‌باشد و بر اساس روایات معصومین(ع)، ایشان از سوی معصوم(ع) برای رهبری و اداره امور جامعه منصوب شده‌اند و اطاعت و پیروی از ایشان بر اساس فرمان امام لازم شمرده شده است.


۱. پیروی و اطاعت از رهبری
=== حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف ===
حفظ وحدت و پرهیز از هر گونه اختلاف در میان مسلمانان از شاخصه‌های جامعه سیاسی اسلامی، است: {{قرآن|ترجمه=و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت(ع)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید.|سوره= آل عمران|آیه=۱۰۳}}


در قرآن کریم پیروی و اطاعت از رهبری به عنوان یکی از شاخصه‌های محوری جامعه سیاسی اسلامی برشمرده شده است و به مسلمانان دستور داده می‌شود «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»<ref>۵- سوره نساء، آیه ۵۹</ref> «ای مؤمنان از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر و صاحبان امر اطاعت کنید»
قرآن در کنار دستور به وحدت، به لزوم اصلاح میان مسلمانان و برطرف نمودن اختلافات درونی سفارش نموده است.<ref>سوره حجرات، آیه۱۰-۹.</ref>


این اطاعت و پیروی تنها اختصاص به امور عبادی نداشته و همه فرامین و دستورات فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شامل می‌شود و اطلاق و حذف متعلق «اطیعوا» و تکرار آن در مورد پیامبر و اولی الامر بیانگر آن است. هر چند این آیه به دلیل اطلاق اطاعت و بدون قید و شرط بودن آن، اختصاص به معصوم(ع) دارد، امّا با توجه به اینکه ولایت فقیه، تداوم امامت در عصر غیبت می‌باشد و بر اساس روایات معصومین(ع) – که به نمونه‌های از آن‌ها در بخش سیاست در روایات اشاره می‌کنیم - ایشان از سوی معصوم(ع) برای رهبری و اداره امور جامعه منصوب شده‌اند و اطاعت و پیروی از ایشان بر اساس فرمان امام لازم شمرده شده است.
===مشارکت سیاسی===
موضوع مشارکت سیاسی مردم، از مباحث مهم سیاست است که قرآن در قالب‌های مختلف بدان اشاره نموده است. مشورت و شرکت مردم در تصمیمات حکومتی از اوصافی است که قرآن برای جامعه سیاسی اسلامی بیان کرده است.<ref>سوره شوری، آیه۳۸.</ref> پیامبر اکرم(ص) مامور مشورت گرفتن از افراد جامعه شده است: {{قرآن|ترجمه=و در کارها با آنان، مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن.|سوره= آل عمران| آیه=۱۵۹}}


۲. حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف
امر به معروف و نهی از منکر در کنار مسئله مشورت، یکی از ارکان مشارکت سیاسی در قرآن است، زیرا از آنجا که یکی از اهداف حکومت اسلامی که در قرآن کریم بدان اشاره شده است.<ref>سوره حج، آیه۴۱. سوره آل عمران، آیه۱۰۴ و آیه۱۱۰.</ref>


از شاخصه‌های جامعه سیاسی اسلامی، حفظ وحدت و پرهیز از هر گونه اختلاف در میان مسلمانان است. دستور خداوند به مسلمانان این است «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا»<ref>۶- سوره آل عمران، آیه ۱۰۳</ref> «و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هر گونه وسیله ارتباط دیگر) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود بیاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دلهای شما اُلفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید.»
===جهاد و دفاع از جامعه اسلامی===
بخشی از آیات قرآن مربوط به جهاد و دفاع در برابر دشمنان است که مربوط به سیاست و حکومت است:
* {{قرآن| أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ |ترجمه=به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خداوند بر یاری آنها تواناست.|سوره= حج|آیه= ۳۹}}


همچنین قرآن کریم در کنار دستور به وحدت، به لزوم اصلاح میان مسلمانان و برطرف نمودن اختلافات درونی توجه نموده و می‌فرماید: «و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا آلتی تبغی حتی تفی الی امر الله فان فائت فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم»<ref>۷- سوره حجرات، آیه ۹–۱۰</ref> «هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند در میان آنها صلح بر قرار سازید و اگر یکی از آنها بر دیگری تجاوز کند با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد، هر گاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد) در میان آن دو بر طبق عدالت صلح بر قرار سازید، و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت‌پیشه‌گان را دوست دارد. مؤمنان برادر یکدیگرند، بنا بر این میان دو برادر خود صلح بر قرار سازید.»
* {{قرآن|وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ |ترجمه=و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد.|سوره= بقره|آیه=۱۹۰}}


۳. مشارکت سیاسی
* {{قرآن|وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً |ترجمه=چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ همان افرادی که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون برو از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما.|سوره =نساء|آیه ۷۵}}


یکی از مباحث مهم سیاست، موضوع مشارکت سیاسی مردم است که قرآن کریم در قالب‌های مختلف بدان اشاره نموده است از جمله مسئله مشورت و شرکت مردم در تصمیمات حکومتی که قرآن کریم جامعه سیاسی اسلامی را این چنین توصیف می‌نماید «وامرهم شوری بینهم»<ref>۸- سوره شوری، آیه ۳۸</ref>«و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست» همچنین به پیامبر اکرم(ص) دستور می‌دهد که «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله»<ref>۹- سوره آل عمران، آیه ۱۵۹</ref> «و در کارها با آنان، مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن»
* {{قرآن|وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ...|ترجمه=در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد.|سوره =انفال|آیه= ۶۰}}


در کنار مسئله مشورت، قرآن کریم به موضوع امر به معروف و نهی از منکر نیز به عنوان یکی از مکانیزم‌های مشارکت سیاسی اشاره نموده است، زیرا از آنجا که یکی از اهداف حکومت اسلامی که در قرآن کریم بدان اشاره شده است<ref>۰- سوره حج، آیه ۴۱</ref> حاکمیت ارزش‌های دینی و مقابله با ظهور ضد ارزش‌ها در جامعه است، اعضای جامعه اسلامی نیز باید نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و بی‌تفاوت نباشند. «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر»<ref>۱- سوره آل عمران، آیه ۱۱۰</ref>«شما بهترین امتی بودید که برای انسانها آفریده شده‌اید، چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید .»
روشن است که جهاد و دفاع از مسلمانان در برابر دشمنان، نیازمند حکومت، تشکیلات نظامی و برخورداری از توانمندی لازم برای مقابله با دشمنان است.


«ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون»<ref>۲- سوره آل عمران، آیه ۱۰۴</ref>«باید از میان شما، گروهی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.»
===روابط خارجی===


این ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه را شامل می‌شود و بیانگر نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی دارد که مربوط به مباحث سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است.
یکی از ابعاد سیاست که قرآن کریم بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کفار است. در قرآن کریم به چگونگی این ارتباط توصیه‌هایی شده و در برخی موارد از ارتباط دوستانه نهی فرموده و در برخی موارد، مجوز این ارتباط را داده است. در موارد نهی، از هر ارتباطی که زمینه‌ساز تسلط کفار بر مسلمانان باشد، نهی کرده است. خداوند متعال به مؤمنان در این رابطه، این گونه سفارش می‌کند:
* {{قرآن|ترجمه=ای مؤمنان، دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت می‌کنید، در حالی که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند.|سوره=ممتحنه|آیه=۱}}
* {{قرآن|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده‌اید، افرادی که آئین شما را به‌باد استهزاء و بازی می‌گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.|سوره=مائده|آیه=۵۷}}
* {{قرآن|ترجمه=و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.|سوره=نساء|آیه= ۱۴۱}}


آیات جهاد و دفاع
در مواردی ارتباط با غیر مسلمانان را این گونه توصیف می کند:
{{قرآن|ترجمه=خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه‌های‌تان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.|سوره=ممتحنه|آیه= ۸–۹}}


بخشی از آیات قرآن کریم مربوط به جهاد و دفاع در برابر دشمنان است که مربوط به سیاست و حکومت است.
{{پایان پاسخ}}


«اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر»<ref>۳- سوره حج، آیه ۳۹</ref> «به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خداوند بر یاری آنها تواناست»
«وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین»<ref>۴- سوره بقره، آیه ۱۹۰</ref> «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد .»
«وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین»<ref>۵- سوره بقره، آیه ۱۹۳</ref>«با آنها (دشمنان) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود ودین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها (از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند، (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست»
«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً»<ref>۶- سوره نساء، آیه ۷۵</ref>«چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ همان افرادی که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون برو از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما»
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم …»<ref>۷- سوره انفال، آیه ۶۰</ref> «در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد …» «کلمه «قوه» چه کلمه کوچک و پر معنایی است، نه تنها وسائل جنگی و سلاح‌های مدرن هر عصری را در بر می‌گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت‌هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می‌شود، اعم از نیروهای مادی و معنوی.»<ref>۸ - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۷، ص۲۲۲</ref>
روشن است که جهاد و دفاع از مسلمانان در برابر دشمنان، نیازمند حکومت و تشکیلات نظامی و برخورداری از توانمندی لازم برای مقابله با دشمنان است.
آیات مربوط به روابط خارجی
یکی از ابعاد سیاست که قرآن کریم بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کفار است. در قرآن کریم از هر گونه ارتباط دوستانه مسلمانان با کافران نهی شده و هر ارتباطی که زمینه تسلط کفار بر مسلمانان را به همراه داشته باشد، مردود شمرده شده است. خداوند متعال به مؤمنان در این رابطه، این گونه سفارش می‌کند
«یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده وقد کفروا بما جائکم من الحق»<ref>۹- سوره ممتحنه، آیه ۱</ref>«ای مؤمنان دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت می‌کنید، در حالی که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند.»
«یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین»<ref>۰- سوره مائده، آیه ۵۷</ref>«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، افرادی که آئین شما را بباد استهزاء و بازی می‌گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.»
«لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»<ref>۱- سوره نساء، آیه ۱۴۱</ref> «و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است» از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنی عموم را می‌رساند از آیه استفاده می‌شود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدانهای مختلف با چشم خود می‌بینیم به خاطر آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهای خویش را به کلی فراموش کرده‌اند، نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه جهاد به معنی واقعی کلمه انجام می‌دهند، و نه علم و آگاهی لازم را که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعاً چنینند!»<ref>۲- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۱۷۵–۱۷۶</ref>
روابط خارجی حکومت اسلامی به زیبایی در دو آیه شریفه از قرآن کریم ترسیم شده است. آنجا که خداوند متعال می فر ماید: «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین. انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون»<ref>۳- سوره ممتحنه، آیه ۸–۹</ref>«خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.»
البته آیات منحصر به آیاتی که اشاره شد نیست و اینها تنها نمونه‌هایی از آیات در هر بخش است که به خوبی بیانگر توجه قرآن کریم به سیاست و اداره جامعه است.
«سیاست در روایات»
در روایات اسلامی نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین(ع) که به عنوان «ساسه العباد» در زیارت جامعه کبیره معرفی شده‌اند به سیاست و مسائل سیاسی توجه نموده‌اند که همچون آیات امکان پرداختن به همه ابعاد آن، در این مجال نیست و ما تنها به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم.
۱. پیامبر اکرم(ص) هنگامی که معاذ بن جبل را به سرپرستی و امور مردم یمن فرستادند سفارشاتی به وی فرمودند که ناظر به اهداف حکومت و شرح وظایف کارگزاران حکومتی است.
«یا معاذ علمهم کتاب الله و احسن ادبّهم علی الاخلاق الصالحه و انزل الناس منازلهم خیرهم و شرهم و انفذ فیهم امر الله و لا تحاش فی امره و لا ماله احداً فانها لیست بولایتک و ادّ الیهم الامانه فی کل قلیل و کثیر و علیک بالرفق و العفو فی غیر ترک للحق… و اعتذر الی اهل عمل من کل امر خشیت ان یقع الیک منه عیب یعذروک و امت الجاهلیه الا ما سنه الاسلام و اظهر الاسلام کله صغیره و کبره و لیکن اکثر همک الصلاه … و ذکر الناس بالله و الیوم الاخر و اتبع الموعظه … ثم بث فیهم المعلمین … و اوصیک بتقوی الله وصدق الحدیث و الوفاء بالعهد و اداء الامانه و ترک الخیانه …»<ref>۴- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص ۲۵–۲۶</ref>«ای معاذ! قرآن را به ایشان بیاموز و تربیت آنان را بر اساس اخلاق شایسته قرار ده و مردم را در مقام خودشان بنشان- چه نیک باشند و چه بد- فرمان خدا را در میان آنان اجرا کن و در اجرای فرمان الهی و پاسداری از بیت المال از هیچ‌کس در هراس مباش و هیچ‌کس را ملاحظه مکن‏، زیرا در این خصوص نه اختیاری داری و نه آن مال از آن توست. امانت را به آنان پس ده چه کم باشد و چه زیاد. بر تو باد نرمش و بخشایش جز در مورد حقّ … از کارگزاران خود در هر چه می‌ترسی دچار عیبی شوی پوزش خواه تا تو را معذور دارند. کارهای عصر جاهلیّت را، جز آنچه اسلام تأییدش نموده، ریشه کن ساز. امر اسلام را، چه کوچک و چه بزرگ، علنی ساز و بیشتر همّت خود را معطوف نماز نما … مردم را به یاد خدا و روز جزا بیفکن و به اندرز و پندگویی خود ادامه بده … سپس معلم‌هایی را در میانشان پراکنده کن تا به تعلیم و تربیت آنان پردازند … من به تو سفارش کنم که تقوی را پیشه خود سازی، راستگو باشی، وفای به عهد نمایی، در ادای امانت کوتاهی نکنی، از خیانت کردن دوری نمایی…»
حضرت در این نامه، توجه به آموزش و پرورش مردم، اجرای دقیق و بدون مسامحه احکام اسلام، از بین بردن آثار و نشانه‌های جاهلی و مدارا با مردم، اهتمام به نماز، موعظه افراد جامعه و تشویق مردم به فراگیری علم سودمند و بالا بردن فرهنگ جامعه و قاطعیت و صلابت در احقاق حقوق و رعایت ارزش‌ها اسلامی و اخلاقی را به عنوان سرفصل‌های وظایف حاکم اسلامی برشمردند.
۲. نگاهی گذرا به نهج البلاغه و خطبه‌ها و نامه‌های حضرت به خوبی بیانگر توجه حضرت به ابعاد مختلف سیاست می‌باشد. تنها نامه ۵۳ نهج البلاغه (عهد نامه مالک اشتر) در این زمینه کافی است که در آن خطوط کلی سیاست و حکومت توسط حضرت به زیبایی ترسیم شده است. این نامه که در حقیقت منشور حکومت اسلامی محسوب می‌گردد، بیانگر وظایف و مسئولیت‌های حکومت و حاکم اسلامی در ابعاد و زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در اداره جامعه اسلامی می‌باشد.
علاوه بر این نامه، حضرت در نهج البلاغه در خطبه‌ها و نامه‌های متعدد به مباحث مربوط به سیاست و اداره جامعه اشاره فرموده‌اند که به نمونه‌هایی اشاره می‌کنیم.
حضرت در مورد ضرورت وجود حکومت می‌فرمایند: «لابد للناس من امیر برّ او فاجر»<ref>۵- نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref> «مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند»
همچنین در مورد فلسفه و اهداف حکومت اسلامی می‌فرمایند: «اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان ولا التماس شی من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک»<ref>۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱ – شبیه این روایت از امام حسین(ع) نیز نقل شده است. تحف العقول، ص۲۳۹</ref> «خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین‌های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو اجرا گردد»
حضرت اجرای احکام دین، اصلاح امور جامعه و برقراری امنیت را فلسفه پذیرش حکومت و از اهداف تشکیل آن معرفی نمودند.
حضرت در مورد ویژگی و شرایط حاکم اسلامی می‌فرمایند: «ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه.»<ref>۷- نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳</ref> «ای مردم! سزاوارترین مردم به حکومت کسی است که بدان تواناتر و در آن به فرمان خدا داناتر باشد.»
حضرت در مورد حقوق متقابل مردم و حاکم اسلامی می‌فرمایند: «ایها الناس ان لی علیکم حقاً ولکم علی حق فاما حقکم علی فالنصیحه لکم و توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب و الاجابه حین ادعوکم و الطاعه حین امرکم»<ref>۸- نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref> «ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقی است. حق شما بر من آن که از خیر خواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برایم خیر خواهی کنید، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید .»
حضرت سیاست نیکو را موجب قوام مردم و دوام حکومت معرفی نمودند: «حسن السیاسه قوام الرعیه»<ref>۹- آمدی، عبد الواحد، شرح غرر الحکم و در الکلم، شارح جمال الدین محمد خوانساری، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج۳، ص۳۸۵</ref>» نیکویی سیاست موجب قوام مردم است» «حسن السیاسه یستدیم الریاسه»<ref>۰- همان</ref> «نیکوی سیاست موجب دوام حکومت است.»
حضرت در مورد آسیب‌شناسی سقوط حکومت‌ها می‌فرمایند: «یستدل علی ادبار الدول باربع؛ تضییع الاصول و التمسک بالغرور و تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل»<ref>۱- همان، ج۶، ص۴۵۰</ref>«برای سقوط و انحطاط یک حکومت به چهار چیز می‌توان استدلال کرد: ضایع کردن اصول اساسی، مغرور شدن به دنیا و مقدم داشتن فرومایگان و مؤخر قرار دادن شایستگان»
۳. امام سجاد(ع) در رساله حقوق به حقوق حاکم اسلامی اشاره نموده و می‌فرمایند: «فاما حق سائسک بالسلطان فان تعلم انک جعلت له فتنه و انه مبتلی فیک بما جعله الله له علیک من السلطان و ان تخلص له فی النصیحه و ان لا تماحکه و قد بسطت یده علیک فتکون سبب هلاک نفسک و هلاکه و تذل و تلطف لاعطائه من الرضا ما یکفه عنک و لایضر بدینک و تستعین علیه فی ذلک بالله و لا تعازه و لا تعانده فانک ان فعلت ذلک عققته و عققت نفسک فعرضتها لمکروهه و عرضته للهلکه فیک و کنت خلیقاً ان تکون معیناً له علی نفسک و شریکاً له فیما اتی الیک»<ref>۲- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، پیشین، ص۲۶۱</ref> «و امّا حقّ آن که بر تو تسلّط دارد و حکومت می‌کند این است که بدانی تو برای پیشوا، آزمون و آزمایش هستی و با تسلطی که خداوند از جانب او، بر تو، قرار داده آزموده می‌شود و اینکه خیرخواه او باشی و با او ستیزه نکنی که به درستی دست قدرت او بر تو گشوده است که سبب هلاکت خویشتن و او می‌گردی. و در مقابل سلطان، خویشتن را خاردار و نرم خوئی کن تا خشنودی او را تا بدان جا که زیانش به تو نرسد و به دینت ضرری نزند، به دست آوری و در این کار از خداوند مدد خواه و در قدرت با او به رقابت و ضدّیت برنخیز و دشمنی نکن، زیرا که اگر این گونه کردی او را سپاس نداشته‌ای و بر خودت هم ناسپاسی کرده‌ای و خویش را دستخوش رفتار ناپسند او ساخته‌ای و او را هم به هلاکت کشانده‌ای و سزاوار است که تو به زیان خود، یاری رساننده او باشی و در هر چه با تو کند، شریک با او باشی‏»
۴. امام صادق(ع) در مورد ضرورت وجود رهبری مطلوب برای جامعه می‌فرمایند: «لا یستغنی اهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه فی امر دنیاهم و آخرتهم فان عدموا ذلک کانوا همجا؛ فقیه عالم ورع و امیر خیر مطاع و طبیب بصیر ثقه»<ref>۳- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث، ۱۴۰۳، ج۷۵، ص۲۳۵</ref>«اهل هر شهری از سه چیز بی‌نیاز نیستند تا در امور دنیا و آخرت به آن پناه برند که اگر آن‌ها را از دست دهند سقوط می‌کنند؛ فقیه آگاه و با تقوا، امیر خوب مورد اطاعت و طبیب بینا و ومورد اعتماد»
۵. روایات متعددی که در مورد رهبری حکومت اسلامی در عصر غیبت و ولایت فقیه وارد شده است نیز شاهدی بر توجه ائمه اطهار(ع) به سیاست و تعیین رهبری حکومت دینی است به عنوان نمونه امام صادق(ع) در مورد رهبری حکومت اسلامی در عصر غیبت می‌فرمایند: «... ینظران إلی من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا، ونظر فی حلالنا وحرامنا، وعرف أحکامنا، فلیرضوا به حَکَماً، فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً…»<ref>۴ـ الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج۱۸، ص ۹۹</ref>«نظر کنید به شخصی از خودتان که حدیث ما را روایت کرده، در حلال و حرام ما اهل نظر بوده و آشنای به احکام ماست، او را به عنوان حکم بپذیرید من او را برای شما حاکم قرار دادم …»
امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز در توقیع شریفشان به محمد بن عثمان عمری می‌فرمایند: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم»<ref>۵- همان، ج۱۸، ص۱۰۱</ref> «در رویدادهای به راویان احادیث ما مراجعه نمایید، پس آنها حجت من بر شما هستم و من حجت خدا بر آنها هستم.»
اینها تنها نمونه‌هایی از روایات است که ناظر به سیاست و اداره امور جامعه می‌باشد که به خوبی بیانگر توجه معصومین(ع) به ابعاد سیاسی دین می‌باشد.
{{پایان پاسخ}}
==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
* مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷ش.
* مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷ش.
خط ۱۲۹: خط ۸۰:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = مسائل اجتماعی در قرآن
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ = مسائل سیاسی در قرآن
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
۲٬۱۵۱

ویرایش