آرزوی مرگ از حضرت مریم(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:


{{قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا|ترجمه=تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش‌شده بودم.»|سوره=مریم|آیه=۲۳}}
{{قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا|ترجمه=تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش‌شده بودم.»|سوره=مریم|آیه=۲۳}}
و انما نحن مع هذه الآية التي تصور لنا حالة صعبة كانت تعيشها مريم<ref name=":0">من هدى القرآن، ج‏7، ص: ۳۲</ref> عوامل مختلفی در سختی و بیان چنین آرزویی نقش داشته‌اند.<ref name=":2" />


مریم(س) شوهر نداشت و [[باردار شدن حضرت مریم|باردار شدن او]] به اراده خداوند بود.  
مریم(س) شوهر نداشت و [[باردار شدن حضرت مریم|باردار شدن او]] به اراده خداوند بود.  


و انما نحن مع هذه الآية التي تصور لنا حالة صعبة كانت تعيشها مريم<ref name=":0">من هدى القرآن، ج‏7، ص: ۳۲</ref>  
تنحت بالحمل إلى مكان بعيد و قيل معناه انفردت به مكانا بعيدا من قومها حياء من أهلها و خوفا من أن يتهموها بسوء<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏6، ص: ۷۸۹</ref>  


بديهى است تنها ترس تهمتهاى آينده نبود كه قلب مريم را مى‏فشرد، هر چند مشغله فكرى مريم بيش از همه همين موضوع بود، ولى مشكلات و مصائب ديگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و ياور، در بيابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشيدن و غذا براى خوردن، وسيله براى نگاهدارى مولود جديد، اينها امورى بود كه سخت او را تكان می‌داد<ref>تفسير نمونه، ج‏13، ص ۴۱</ref>
و اعلم أن هذه الوجوه محتملة، و ليس في القرآن ما يدل على شي‏ء منها<ref name=":1">مفاتيح الغيب، ج‏21، ص ۵۲۵.</ref>


قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا فتاة عذراء، تركت الدنيا و لم تر مسئوليات الحياة،- سواء كانت مسئوليات البيت أو مسئوليات المجتمع- لأنها كانت متعبدة، و متحررة من علاقات الدنيا، و يأتيها المخاض، و هذه أول تجربة لها في الحياة، فلم تعرف كيف تتصرف تجاهها، كما انها كانت وحيدة في الصحراء، و لم تجد من يمد لها يد العون! آنئذ شعرت بمشقة بالغة<ref name=":0" />  
أنها كانت مشهورة في بني إسرائيل بالزهد لنذر أمها و تشاح الأنبياء في تربيتها و تكفل زكريا بها، و لأن الرزق كان يأتيها من عند اللّه تعالى، فلما كانت في نهاية الشهرة استحيت من هذه الواقعه<ref name=":1" />


هذه الكلمة و أمثالها ينطق بها كل انسان عند الأزمات و اشتداد الأمر عليه، ينفس بها عن همه و كربه، و ما على قائلها من غضاضة ما لم يكن شاكا في دينه، و لا مرتابا بيقينه<ref>تفسير الكاشف، ج‏5، ص: ۱۷۷.</ref>


تنحت بالحمل إلى مكان بعيد و قيل معناه انفردت به مكانا بعيدا من قومها حياء من أهلها و خوفا من أن يتهموها بسوء<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏6، ص: ۷۸۹</ref>


و إنما تمنت (ع) الموت كراهية لأن يعصي الله فيها و قيل استحياء من الناس أن يظنوا بها سوءا عن السدي و روي عن الصادق (ع) لأنها لم تر في قومها رشيدا ذا فراسة ينزهها من السوء<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏6، ص: ۷۹۰</ref>
بديهى است تنها ترس تهمتهاى آينده نبود كه قلب مريم را مى‏فشرد، هر چند مشغله فكرى مريم بيش از همه همين موضوع بود، ولى مشكلات و مصائب ديگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و ياور، در بيابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشيدن و غذا براى خوردن، وسيله براى نگاهدارى مولود جديد، اينها امورى بود كه سخت او را تكان می‌داد<ref name=":2">تفسير نمونه، ج‏13، ص ۴۱</ref>


و اعلم أن هذه الوجوه محتملة، و ليس في القرآن ما يدل على شي‏ء منها<ref name=":1">مفاتيح الغيب، ج‏21، ص ۵۲۵.</ref>
قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا فتاة عذراء، تركت الدنيا و لم تر مسئوليات الحياة،- سواء كانت مسئوليات البيت أو مسئوليات المجتمع- لأنها كانت متعبدة، و متحررة من علاقات الدنيا، و يأتيها المخاض، و هذه أول تجربة لها في الحياة، فلم تعرف كيف تتصرف تجاهها، كما انها كانت وحيدة في الصحراء، و لم تجد من يمد لها يد العون! آنئذ شعرت بمشقة بالغة<ref name=":0" />  


أنها كانت مشهورة في بني إسرائيل بالزهد لنذر أمها و تشاح الأنبياء في تربيتها و تكفل زكريا بها، و لأن الرزق كان يأتيها من عند اللّه تعالى، فلما كانت في نهاية الشهرة استحيت من هذه الواقعه<ref name=":1" />  
هذه الكلمة و أمثالها ينطق بها كل انسان عند الأزمات و اشتداد الأمر عليه، ينفس بها عن همه و كربه، و ما على قائلها من غضاضة ما لم يكن شاكا في دينه، و لا مرتابا بيقينه<ref>تفسير الكاشف، ج‏5، ص: ۱۷۷.</ref>
 
او در هنگام به دنیا آوردن فرزندش؛ حضرت عیسی(ع) آرزو کرد که پیش‌تر مرده بود. مفسران و روایات دلایلی برای این آرزو ذکر کرده‌اند:
 
# به خاطر تهمتی که به او خواهند زد.
# بدون قابله و دوست و یاور، در بیابانی تنها، نبودن محلی برای استراحت، آبی برای نوشیدن، غذا برای خوردن، وسیله برای نگاهداری مولود جدید.
#نبود یک فرد با خرد و رشید و اهل درک و فهم. این زن پاکدامن و عفیف با مولود می‌خواهد به طرف قومی برود که اهل درک و فهم نیستند طبیعی است به خاطر آبروی خود می‌ترسد و از خداوند طلب مرگ می‌کند خداوند متعال در آیه بعد به آن حضرت دلداری می‌دهد که نگران غذا مباش و خداوند بندگان صالح خود را تنها نخواهد گذاشت این است که می‌فرماید: ناگهان از طرف پایین پای حضرت مریم(س) صدا زد که: اندوهگین مباش که خدا از زیر پای تو چشمه ای جاری کرد، و تنه درخت را تکان بده تا رطب تازه بر تو بریزد و بخور و بیاشام و (به دفاع خدا) چشم تو به این مولود روشن باشد و هرگاه کسی از تو درباره این فرزند سئوال کرد، به اشاره بگو من روزه دارم و نمی‌توانم با احدی حرف بزنم.
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)]]
* [[طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)]]
۱۱٬۸۷۷

ویرایش