آثار و پیامدهای مدرنیته: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
مدرنیته؛ بیش از هر چیز، دوره ای از تاریخ اروپاست که از زمان پس از نهضت اصلاح دینی تا آخر قرن بیستم امتداد یافت. از سوی دیگر، مدرنیته، وضعیتی فرهنگی است که باعث شد جامعه اروپا در عصر مدرن، از ویژگی‌های مرتبط و خیره کننده ای در عرصه‌های گوناگون برخوردار باشد. در این عصر، جامعه اروپا، به لحاظ اقتصادی از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی تغییر یافت؛ از نظر سیاسی، نهاد دولت ـ ملت (دولت‌های ملی) جایگزین حکومت سلطنتی شد و لیبرالیسم و سکولاریسم در برابر قدرت‌های هم پیمان اشراف و مذهب توسعه یافت؛ از نظر اجتماعی، فردگرایی و سیالیّت اجتماعی بر خانواده و جامعه برتری یافت و فناوری در حوزه‌های شخصی و عمومی نقش بسیار مهم‌تر، روزافزون تر و غیرقابل تصوری پیدا کرد؛ از نظر فلسفی، عقل‌گرایی و تجربه گرایی روشنگری، غالب شد؛ در علم، روش‌های جدید اندازه‌گیری و ریاضیات کاربردی توسعه یافت؛ در عرصه هنر، هنر شمایلی و نمادین جای خود را به طبیعت‌گرایی و احساس گرایی داد؛ و در الهیات، شیوه‌های تاریخی و تأکید بر تجربه دینی غالب شد. می‌توان گفت مدرنیسم همه ابعاد زندگی بشر را درنوردید و به گونه ای تغییر داد که پیش تر قابل تصور نبود.<ref>Muhammad Legenhausen; Why I am not a Traditionalist, P.۶.</ref>
مدرنیته؛ بیش از هر چیز، دوره ای از تاریخ اروپاست که از زمان پس از نهضت اصلاح دینی تا آخر قرن بیستم امتداد یافت. از سوی دیگر، مدرنیته، وضعیتی فرهنگی است که باعث شد جامعه اروپا در عصر مدرن، از ویژگی‌های مرتبط و خیره کننده ای در عرصه‌های گوناگون برخوردار باشد. در این عصر، جامعه اروپا، به لحاظ اقتصادی از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی تغییر یافت؛ از نظر سیاسی، نهاد دولت ـ ملت (دولت‌های ملی) جایگزین حکومت سلطنتی شد و لیبرالیسم و سکولاریسم در برابر قدرت‌های هم پیمان اشراف و مذهب توسعه یافت؛ از نظر اجتماعی، فردگرایی و سیالیّت اجتماعی بر خانواده و جامعه برتری یافت و فناوری در حوزه‌های شخصی و عمومی نقش بسیار مهم‌تر، روزافزون تر و غیرقابل تصوری پیدا کرد؛ از نظر فلسفی، عقل‌گرایی و تجربه گرایی روشنگری، غالب شد؛ در علم، روش‌های جدید اندازه‌گیری و ریاضیات کاربردی توسعه یافت؛ در عرصه هنر، هنر شمایلی و نمادین جای خود را به طبیعت‌گرایی و احساس گرایی داد؛ و در الهیات، شیوه‌های تاریخی و تأکید بر تجربه دینی غالب شد. می‌توان گفت مدرنیسم همه ابعاد زندگی بشر را درنوردید و به گونه ای تغییر داد که پیش تر قابل تصور نبود.<ref>Muhammad Legenhausen; Why I am not a Traditionalist, P.۶.</ref>


== وجوه نیک و بد مدرنیته ==
البته این جریان رو به رشد و فزاینده که مدرنیته به بار آورد، دارای پیامدهای نیک و بدی بود. از جمله پیامدهای نیک و مثبتی که از ره آورد مدرنیته نصیب انسان عصر مدرن شد، می‌توان به بالا رفتن رفاه در زندگی بشر، پیدا شدن سازمان‌های خیریه ای چون پزشکان بدون مرز، و بالا رفتن سطح آگاهی بشر، اشاره کرد.
البته این جریان رو به رشد و فزاینده که مدرنیته به بار آورد، دارای پیامدهای نیک و بدی بود. از جمله پیامدهای نیک و مثبتی که از ره آورد مدرنیته نصیب انسان عصر مدرن شد، می‌توان به بالا رفتن رفاه در زندگی بشر، پیدا شدن سازمان‌های خیریه ای چون پزشکان بدون مرز، و بالا رفتن سطح آگاهی بشر، اشاره کرد.


اما مدرنیته، پیامدهای منفی و وجوه تاریک متعددی نیز به بار آورد که برخی از آنها عبارتند از: «نسبیت انگاری و بحران‌های معرفتی، پوچ انگاری، بحران‌های روانی و خلاءهای عاطفی، فروپاشی نهاد خانواده، گسست‌های اجتماعی، بحران‌های اقتصادی و تعمیق نابرابری و تقسیم انسان‌ها و کشورها به دو طبقه فرادست و فرودست، بحران‌های جدی و نگران کننده زیست‌محیطی، ناسازگاری‌ها و بحران‌های سیاسی، تجاوز و استثمار، پروراندن نظام‌های توتالیتر، جنگ‌های جهانی، فجایع و کشتارهای عمومی (و به تعبیر برخی از مورخان «قتل‌عام درمانی»)، تهدید و رویارویی هسته ای، حالت‌های حسرت و اندوه (نوستالژی)، از خودبیگانگی»،<ref>بیات، عبدالرسول و دیگران، فرهنگ واژه‌ها، ص۵۴۶.</ref> گسترش اندیشه‌های مادی گرایانه و انسان محور، ایجاد خودباختگی در کشورهای فرودست، رواج مصرف گرایی و سقوط و کم رنگ شدن ارزش‌ها.
اما مدرنیته، پیامدهای منفی و وجوه تاریک متعددی نیز به بار آورد که برخی از آنها عبارتند از: «نسبیت انگاری و بحران‌های معرفتی، پوچ انگاری، بحران‌های روانی و خلاءهای عاطفی، فروپاشی نهاد خانواده، گسست‌های اجتماعی، بحران‌های اقتصادی و تعمیق نابرابری و تقسیم انسان‌ها و کشورها به دو طبقه فرادست و فرودست، بحران‌های جدی و نگران کننده زیست‌محیطی، ناسازگاری‌ها و بحران‌های سیاسی، تجاوز و استثمار، پروراندن نظام‌های توتالیتر، جنگ‌های جهانی، فجایع و کشتارهای عمومی (و به تعبیر برخی از مورخان «قتل‌عام درمانی»)، تهدید و رویارویی هسته ای، حالت‌های حسرت و اندوه (نوستالژی)، از خودبیگانگی»،<ref>بیات، عبدالرسول و دیگران، فرهنگ واژه‌ها، ص۵۴۶.</ref> گسترش اندیشه‌های مادی گرایانه و انسان محور، ایجاد خودباختگی در کشورهای فرودست، رواج مصرف گرایی و سقوط و کم رنگ شدن ارزش‌ها.


=== نگاه تیلور به مدرنیته ===
در این‌جا مناسب است که به سه پیامد دیگر اشاره کنیم که تیلور، فیلسوف برجسته معاصر، به بحث درباره آنها پرداخته است. این سه پیامد که تیلور از آنها به عنوان نقطه ضعف بسیار متداول مدرنیته یاد می‌کند، عبارتند از: فردگرایی افراطی (Excessive Individualism)؛ غلبه عقلانیّت آلی (Instrumental Rationalism) و استبداد آرام (Soft Despotism).<ref>The Ethics OF Authenticity; P.P.1-12.</ref>
در این‌جا مناسب است که به سه پیامد دیگر اشاره کنیم که تیلور، فیلسوف برجسته معاصر، به بحث درباره آنها پرداخته است. این سه پیامد که تیلور از آنها به عنوان نقطه ضعف بسیار متداول مدرنیته یاد می‌کند، عبارتند از: فردگرایی افراطی (Excessive Individualism)؛ غلبه عقلانیّت آلی (Instrumental Rationalism) و استبداد آرام (Soft Despotism).<ref>The Ethics OF Authenticity; P.P.1-12.</ref>


خط ۲۱: خط ۲۳:


یکی از رخدادهایی که در دوران مدرنیته روی داد، دین گریزی مشهودی بود که پس از قرون وسطا و در عصر روشنگری و مدرن پیش آمد. از این رو، برخی دینداری را با کهنگی و عدم پیشرفت برابر دانستند. همچنان که پیش تر اشاره شد، این امر اثرات خود را در سایر کشورها نیز برجای گذارد و شیفتگان تمدن مادی گرای غرب، پیشرفت و توسعه را در نفی احکام دین جستجو کردند. به همین لحاظ، باید به رابطه دین گریزی و پیشرفت علمی غرب نیز پرداخت.
یکی از رخدادهایی که در دوران مدرنیته روی داد، دین گریزی مشهودی بود که پس از قرون وسطا و در عصر روشنگری و مدرن پیش آمد. از این رو، برخی دینداری را با کهنگی و عدم پیشرفت برابر دانستند. همچنان که پیش تر اشاره شد، این امر اثرات خود را در سایر کشورها نیز برجای گذارد و شیفتگان تمدن مادی گرای غرب، پیشرفت و توسعه را در نفی احکام دین جستجو کردند. به همین لحاظ، باید به رابطه دین گریزی و پیشرفت علمی غرب نیز پرداخت.
{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش