آثار تربیتی شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
باور داشتن به شفاعت چه آثار اخلاقي و تربيتي مثبتي در زندگي انسان دارد؟
باور داشتن به شفاعت چه آثار اخلاقی و تربیتی مثبتی در زندگی انسان دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اگر ز عارضه معصيت شكسته دلي
باور داشتن به [[حقیقت شفاعت|شفاعت]] یأس و نومیدی را از دل مومن می‌برد و او را به فضل و رحمت الهی امیدوار می‌کند. در این حالت انسان بین خوف و رجا قرار می‌گیرد، نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار می شود که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت الهی نومید می‌گردد که هیچ راه بازگشتی، پیش روی خود نبیند. باور به شفاعت، یک رابطه معنوی بین بنده و شفیع برقرار می‌کند که انسان را به این وا می‌دارد، تا حد امکان در مسیر درست گام برداشته و رفتار و کردار خویش را اصلاح کند.
 
تو را شفاعت احمد ضمان كند به شفا<ref>ديوان خاقاني، تهران، اميركبير، ۱۳۳۶ ش، ص۸ .</ref>
 
برخي چنين پنداشته‏اند كه باور به شفاعت، مؤمنان را به انجام گناه فرا مي‏خواند و ترس از عقوبت الهي را از دل‏هاي آنان مي‏ستاند؛ غافل از آن كه، اميد به شفاعت تنها در صورتي زمينه آلوده شدن به گناهان را فراهم مي‏سازد كه پيام آوران وحي الهي، به صورتي دقيق، هم به تعيين افراد شفاعت شونده بپردازند و هم گناه مورد بخشش و زمان نجات از عقوبت را مشخص نمايند. اما وقتي اين دو نكته در هاله‏اي از ابهام باقي بماند، مسأله شفاعت نه تنها پيامدِ زيانباري نخواهد داشت، بلكه آثاري بس گرانسنگ به دنبال آورده پناهگاهي مطمئن براي گناه آلودگان خواهد بود.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج۱، ص۲۵۰-۲۵۲.</ref>
 
يكي از پيامدهاي مثبت شفاعت آن است كه از پيدايش يأس و نوميدي جلوگيري كرده، روح اميد به فضل و رحمت الهي را در كالبد گناهكاران مي‏دمد.<ref>منشور جاويد، ج۸، ص۸، تفسير نور، ج۱، ص۱۲۸، تفسير نمونه، ج۱، ص۲۳۵ و پيام قرآن، ج۶، ص۵۲۳.</ref> از سوي ديگر، شرط لازم براي بهره مندي از شفاعت آن است كه آدمي، دامن از شرك بپيرايد و با ايمان، بدرود حيات گويد.
 
اين دو نكته، باعث مي‏گردند كه انسانِ باايمان، همواره در حالت «خوف و رجا» به سر برد؛<ref>عدل الهي، ص۲۸۱ و ص۲۸۵.</ref> چرا كه هر چند مي‏توان به وعده شفاعت دلخوش بود، اما گناه، به تدريج صفحه دل را تيره و تار مي‏سازد و بيم آن مي‏رود كه به كلّي، آدمي را به كفر بكشاند. چه بسا گناه آلودگاني كه در واپسين لحظات زندگي توان سالم نگه داشتن ايمان خود را نيافته و با حالت بغض و دشمني نسبت به خداوند از دنيا رفته‏اند.<ref>در اين زمينه، به اين حكايت هشدار دهنده كه امام خميني (ره) روايتگر آن مي‏باشند، توجه نماييد: «يكي از علماي قزوين‏رحمه الله گفتند كه من رفتم بالاي سر كسي كه محتضر بود. گفت:... آن ظلمي را كه خدا به من كرده است، هيچ كس به هيچ كس نكرده، براي اين كه من اين بچه‏ها را با ناز و نعمت بزرگ كرده‏ام، حالا دارد من را مي‏برد». صحيفه نور، تهران، وزارت ارشاد اسلامي، ۱۳۶۵ ش، ج۱۸، ص۴۸.</ref>


پس اگر فرد گنهکار هيچ اميدي به آمرزش نداشته باشد، در اثر فرو افتادن در دام يأس و نوميدي، انگيزه ترک گناه در او از بين مي رود، ولي اميد به شفاعت، او را در ميان خوف و رجاء قرار مي دهد و راه بازگشت را فرا راه او باز مي گذارد، پس اميد به شفاعت، آثار فراوان اخلاقي و تربيتي در پي دارد، و روش تربيت مربيّان الهي نيز اين است که مردم را بين خوف و رجا نگهدارند، تا نه چنان به رحمت و شفاعت الهي اميد وار گردد که از ارتکاب هيچ گناهي نترسند، و نه چنان از رحمت و شفاعت الهي نوميد گردد که هيچ راه بازگشتي را در پيش روي خود نبينند.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش عقائد، (دوره سه جلدي)، نشر بين الملل، ص۴۹۴.</ref> و از اين رو، شفاعت و اميد به رحمت الهي، آثار فراوان تربيتي در انسان دارد.  
===امید به رحمت الهی در حالت خوف و رجا===
از پیامدهای مثبت شفاعت آن‌است که از پیدایش یأس و نومیدی جلوگیری کرده، روح امید به فضل و رحمت الهی را در کالبد گناهکاران می‌دمد.<ref>منشور جاوید، ج۸، ص۸، تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۸، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۳۵ و پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۳.</ref> از سوی دیگر، شرط لازم برای بهره‌مندی از شفاعت آن است که آدمی، دامن از شرک بپیراید و با ایمان، بدرود حیات گوید.


از ديگر آثار تربيتي شفاعت، برقراري رابطه معنوي با شفيعان درگاه الهي است.<ref>پيام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> اميد به شفاعتِ اولياي الهي، انسان را وا مي‏دارد كه تا حد امكان، در مسير آنان گام برداشته و در همانندسازي گفتار و كردار خود با سيره عملي پيشوايان دين بكوشد.
این دو نکته، باعث می‌گردند که انسانِ باایمان، همواره در حالت «خوف و رجا» به سر برد؛<ref>عدل الهی، ص۲۸۱ و ص۲۸۵.</ref> چرا که هر چند می‌توان به وعده شفاعت دلخوش بود، اما گناه، به تدریج صفحه دل را تیره و تار می‌سازد و بیم آن می‌رود که به کلّی، آدمی را به کفر بکشاند. چه بسا گناهکارانی که در واپسین لحظات زندگی توان سالم نگه داشتن ایمان خود را نیافته و با حالت دشمنی نسبت به خداوند از دنیا رفته‌اند.


شهيد مطهري در نقد سخنان ساده انديشاني كه اميد به شفاعت اهل بيت‏ عليهم السلام را بهانه‏اي براي انجام گناهان قرار مي‏دهند و ملاك خشنودي آنان را از رضايت خداوند جدا مي‏شمارند، مي‏گويد:
اگر فرد گنهکار هیچ امیدی به آمرزش نداشته باشد، در اثر فرو افتادن در دام یأس و نومیدی، انگیزه ترک گناه در او از بین می‌رود، ولی امید به شفاعت، او را در میان خوف و رجاء قرار می‌دهد و راه بازگشت را برای او بازمی‌گذارد، روش تربیت [[ائمه(ع)]] این است که مردم را بین خوف و رجا نگهدارند، تا نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار گردد که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت و شفاعت الهی نومید گردد که هیچ راه بازگشتی را در پیش روی خود نبینند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، (دوره سه جلدی)، نشر بین‌الملل، ص۴۹۴.</ref>


«اگر... كسي چنين معتقد شود كه در كنار دستگاه سلطنت ربوبي، سلطنتي ديگر هم وجود دارد... چيزي جز شرك نخواهد بود ... در اين پندارِ غلط چنين گفته مي‏شود كه خدا با چيزهايي راضي مي‏شود و امام حسين‏ عليه السلام با چيزهاي ديگر: خدا با انجام دادن واجبات... و با ترك گناهان... ولي امام حسين‏ عليه السلام با اين كارها كاري ندارد، رضاي او در اين است كه مثلاً براي فرزند جوانش علي اكبرعليه السلام گريه و يا لااقل تباكي كنيم... اين چنين تصويري از شفاعت... به ساحت امام حسين ‏عليه السلام كه بزرگترين افتخارش، عبوديت و بندگي خدا است... اهانت است.»<ref>عدل الهي، ص۲۶۶ - ۲۶۷.</ref>
===ارتباط میان بندگان و شفیع===
برقراری رابطه معنوی با شفیعان، از دیگر آثار تربیتی شفاعت است.<ref>پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> امید به شفاعتِ اولیای الهی، انسان را وامی‌دارد، تا حد امکان، در مسیر آنان گام برداشته و در همانندسازی گفتار و کردار خود با سیره عملی امامان بکوشد.


گويند شاعري كه به «حاجب» تخلص مي‏نمود، دلخوش از شفاعت امام علي‏عليه السلام چنين سرود:
باید توجه شود که انحراف از معنای حقیقی شفاعت می تواند تبعات بسیار بدی را برای انسان داشته باشد و موجب خسران گردد؛ شهید مطهری در نقد سخنان ساده اندیشانی که امید به شفاعت [[اهل بیت(ع)]] را بهانه‌ای برای انجام گناهان قرار می‌دهند و ملاک خشنودی آنان را از رضایت خداوند جدا می‌شمارند، می‌گوید:


حاجب اگر حسابِ حشر، با علي است
«اگر… کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد… چیزی جز شرک نخواهد بود … در این پندارِ غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و [[امام حسین(ع)]] با چیزهای دیگر: خدا با انجام دادن واجبات… و با ترک گناهان… ولی امام حسین(ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلا برای فرزند جوانش [[علی اکبر(ع)]] گریه یا لااقل تباکی کنیم… این چنین تصویری از شفاعت… به ساحت امام حسین(ع) که بزرگترین افتخارش، عبودیت و بندگی خدا است… اهانت است.»<ref>عدل الهی، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref>


ضامنم هر چه كه خواهي گناه كن
شب هنگام، امام‏عليه السلام را به خواب ديد، در حالي كه آثار ناخشنودي از چهره‏اش نمايان بود. آن گاه حضرت اين بيت را چنين اصلاح نمود:
حاجب اگر حسابِ حشر، با علي است
شرم از رخِ علي كن و كمتر گناه كن<ref>ر.ك: منشور جاويد، ج۸، ص۱۰ - ۱۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ترجمه محمدباقر موسوي همداني (قم: دفتر انتشارات اسلامي، دهم، ۱۳۷۷ش)، ج۱، ص۲۳۴-۲۸۳.
== مطالعه بیشتر ==
* تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی (قم: دفتر انتشارات اسلامی، دهم، ۱۳۷۷ش)، ج۱، ص۲۳۴–۲۸۳.
 
* تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی (تهران: دارالکتب الاسلامیه، نوزدهم، ۱۳۶۳ش)، ج۱، ص۲۲۳–۲۴۶.


۲. تفسير نمونه، زير نظر ناصر مكارم شيرازي (تهران: دارالكتب الاسلاميه، نوزدهم، ۱۳۶۳شج۱، ص۲۲۳-۲۴۶.
* عدل الهی، مرتضی مطهری (تهران: صدرا، دوم، ۱۳۶۱شص۲۵۷–۲۸۶.


۳. عدل الهي، مرتضي مطهري (تهران: صدرا، دوم، ۱۳۶۱ش)، ص۲۵۷ - ۲۸۶.  
* آموزش عقائد، مصباح یزدی، (دوره سه جلدی) نشر بین‌الملل.


۴. آموزش عقائد، مصباح يزدي، (دوره سه جلدي) نشر بين الملل.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =امامت عامه
| شاخه فرعی۲ =شفاعت
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:اخلاق]]
[[رده:تربیت]]