آثار تربیتی شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
باور داشتن به [[حقیقت شفاعت|شفاعت]] یأس و نومیدی را از دل مومن می‌برد و او را به فضل و رحمت الهی امیدوار می‌کند. در این حالت انسان بین خوف و رجا قرار می‌گیرد، نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار می شود که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت الهی نومید می‌گردد که هیچ راه بازگشتی، پیش روی خود نبینند. باور به شفاعت، یک رابطه معنوی بین بنده و شفیع برقرار می‌کند که انسان را به این وا می‌دارد، تا حد امکان در مسیر درست گام برداشته و رفتار و کردار خودش را اصلاح کند.
باور داشتن به [[حقیقت شفاعت|شفاعت]] یأس و نومیدی را از دل مومن می‌برد و او را به فضل و رحمت الهی امیدوار می‌کند. در این حالت انسان بین خوف و رجا قرار می‌گیرد، نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار می شود که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت الهی نومید می‌گردد که هیچ راه بازگشتی، پیش روی خود نبیند. باور به شفاعت، یک رابطه معنوی بین بنده و شفیع برقرار می‌کند که انسان را به این وا می‌دارد، تا حد امکان در مسیر درست گام برداشته و رفتار و کردار خویش را اصلاح کند.


===امید به رحمت الهی در حالت خوف و رجا===
===امید به رحمت الهی در حالت خوف و رجا===
خط ۱۷: خط ۱۷:
برقراری رابطه معنوی با شفیعان، از دیگر آثار تربیتی شفاعت است.<ref>پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> امید به شفاعتِ اولیای الهی، انسان را وامی‌دارد، تا حد امکان، در مسیر آنان گام برداشته و در همانندسازی گفتار و کردار خود با سیره عملی امامان بکوشد.
برقراری رابطه معنوی با شفیعان، از دیگر آثار تربیتی شفاعت است.<ref>پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> امید به شفاعتِ اولیای الهی، انسان را وامی‌دارد، تا حد امکان، در مسیر آنان گام برداشته و در همانندسازی گفتار و کردار خود با سیره عملی امامان بکوشد.


شهید مطهری در نقد سخنان ساده اندیشانی که امید به شفاعت [[اهل بیت(ع)]] را بهانه‌ای برای انجام گناهان قرار می‌دهند و ملاک خشنودی آنان را از رضایت خداوند جدا می‌شمارند، می‌گوید:
باید توجه شود که انحراف از معنای حقیقی شفاعت می تواند تبعات بسیار بدی را برای انسان داشته باشد و موجب خسران گردد؛ شهید مطهری در نقد سخنان ساده اندیشانی که امید به شفاعت [[اهل بیت(ع)]] را بهانه‌ای برای انجام گناهان قرار می‌دهند و ملاک خشنودی آنان را از رضایت خداوند جدا می‌شمارند، می‌گوید:


«اگر… کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد… چیزی جز شرک نخواهد بود … در این پندارِ غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و [[امام حسین(ع)]] با چیزهای دیگر: خدا با انجام دادن واجبات… و با ترک گناهان… ولی امام حسین(ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش [[علی اکبر(ع)]] گریه یا لااقل تباکی کنیم… این چنین تصویری از شفاعت… به ساحت امام حسین(ع) که بزرگترین افتخارش، عبودیت و بندگی خدا است… اهانت است.»<ref>عدل الهی، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref>
«اگر… کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد… چیزی جز شرک نخواهد بود … در این پندارِ غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و [[امام حسین(ع)]] با چیزهای دیگر: خدا با انجام دادن واجبات… و با ترک گناهان… ولی امام حسین(ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش [[علی اکبر(ع)]] گریه یا لااقل تباکی کنیم… این چنین تصویری از شفاعت… به ساحت امام حسین(ع) که بزرگترین افتخارش، عبودیت و بندگی خدا است… اهانت است.»<ref>عدل الهی، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:اخلاق]]
[[رده:تربیت]]
automoderated
۵۴۳

ویرایش