اسراف در قرآن
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
موضع قرآن درباره پرهیز از اسراف چیست؟
«اسراف به معنی تجاوز از حد و معیار در هر کاری است که از انسان سر بزند. و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج و مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن اطلاق میشود.»[۱]
بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هرگونه تجاوزکاری و زیادهروی گفته میشود. و عملی است که مورد خشم و انزجار خداوند متعال قرار میگرد. در قرآن کریم واژه «اسراف» و مشتقات آن ۲۳ مرتبه بکار رفته است که در هر مورد، مفهومی ویژه دارد. در غالب موارد مقصود از اسراف جنبههای اخلاقی، عقیدتی و تجاوز از حدود الهی است، و تنها در چهار مورد جنبه مالی را شامل میشود که با دو آیه «تبذیر» شش آیه میشود.
اسراف در مال
آیات مربوط به زیادهروی در مصرف مال شامل دو بخش است:
الف: اسراف در مصرف شخصی: میفرماید:﴿کلوا من ثمره اذا اثمروأتوا حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین؛ از میوه آن به هنگامی که به ثمر مینشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید؛ اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمیدارد.﴾(انعام:۱۴۱)
ب: اسراف به خاطر دیگران: وقتی انفاق از حد خارج شود نسبت به انفاقشونده و انفاقکننده هر دو عوارض سوء و زیانبار خواهد داشت؛ به این جهت است که قرآن مجید وقتی در آیه ۶۷ از سوره فرقان ویژگیهای مؤمنان و بندگان واقعی را برمیشمارد؛ یکی از آن ویژگیها را این گونه معرفی میفرماید:«کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند نه اسراف میکنند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو اعتدالی دارند.» حساب هر چیزی در پیشگاه خداوند متعال بر اساس حکمت بالغه او و مصلحت و عدالت و از روی اندازه و به دور از افراط و تفریط است.[۲]
اسراف در غیر مال
دومین بخش از اسراف را میتوان اسراف در امور غیر مادی دانست که خود چند قسم است:
الف: اسراف در قتل: در دوران جاهلیت رسم بر این بود که هرگاه کسی از روی ظلم و تعدی به قتل میرسید، بستگان مقتول با توجه به خوی و خصلت جاهلی و حس کینهتوزی و انتقامجویی چند نفر از بستگان قاتل را به قتل میرساندند. قرآن این تجاوز و انتقامجوئی را مردود دانسته و در سوره اسرا آیه ۳۳ میفرماید: «اما در قتل اسراف نکنید.» یعنی برای قتل یک نفر، یک نفر را به قتل برسانید آن هم از روی حق.
ب: اسراف در نفس: کسی که از نظام اعتدال خارج میشود و با ارتکاب گناه و معصیت از حریم انسانی خود تجاوز میکند اسرافکار است. خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَه اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند همه گناهان را میآمرزد﴾(زمر:۵۳)
هر نوع گناه، اسراف و تجاوز از حد فطری و طبیعی انسان است که با ارتکاب آن از مسیر اعتدال بیرون میرود و به راه زوال و نیستی کشانده میشود و این درست خلاف آن هدف عالی است که انبیای الهی برای آن مبعوث شدهاند. قرآن در این باره در سوره مائده آیه ۳۲ میفرماید: «و رسولان با دلایل روشن به سوی بنیاسرائیل آمدند، اما بسیاری از آنها بر روی زمین تعدی و اسراف کردهاند».
آثار و زیانهای فردی اسراف
اسراف کردن آثار زیانباری در افراد میگذارد از جمله:
۱. خشم الهی: اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادی جامعه را برهم میزند، از رحمت خدا بهدور و گرفتار خشم خدا میشود؛ همان گونه که در قرآن آمده است: ﴿إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ خداوند اسرافکاران را دوست نمیدارد.﴾(انعام:۱۴۱)
۲. محرومیت از هدایت: خدای متعال که همواره درهای رحمتش را بر بندگان گشوده و خود را ﴿غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ﴾(غافر:۳)[۳] معرفی کرده است لکن نسبت به اسرافکاران میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کذَّابٌ؛ همانا خداوند کسی را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمیکند.﴾(غافر:۲۸)
۳. هلاکت: اسراف از هر نوعی که باشد انسان را به نابودی میکشد. قرآن مجید این حقیقت را در سوره انبیا آیه ۹۶ چنین بیان میفرماید: «ما به وعده خویش وفا کردیم و آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و مردم مسرف را هلاک کردیم»[۴]
۴. کیفر اخروی: کیفر کسانی که از حدود الهی تجاوز کرده و اوامر و نواهی خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستی در دنیا نیست بلکه عذاب اخروی نیز در انتظار آنان است. قرآن مجید در این باره در سوره طه آیه ۱۲۷میفرماید: «این چنین جزا میدهیم کسی را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر است» و در جای دیگر میفرماید: ﴿وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَی اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ؛ و به یقین بازگشت ما در قیامت به سوی خداست؛ به راستی که مسرفان اهل دوزخند.﴾(غافر:۴۳)
مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر موضوعی، جامعه در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
۲ـ وسائل الشیعه، ج۲۱، باب استحباب اقتصاد و در نفقه.