راه‌های درمان ریا

سؤال

راه‌های درمان ریا چیست؟


راه‌های شناختی

برخی از عوامل ریا، به ضعف شناخت انسان برمی‌گردد؛ بنابراین، برای درمان ریا، اصلاح شناخت ضروری است. توجه و شناخت مطالب پیش رو، در اصلاح شناخت فرد ریاکار تأثیرگذار است:

از میان رفتن اعمال با ریا

تلقین این که عمل ریاکارانه، عمل پوچی است و در قیامت ارزشی ندارد، در اصلاح ریا مؤثر است. بر اساس روایت، روز قیامت خداوند به ریاکار می‌گوید: «تو برای من کاری نکردی. برو پاداش خود را از همان کسانی بگیر که برای آنها کار و عبادت می‌کردی.»

کوتاه بودن لذت خودنمایی

توجه به اینکه جلوه نمایی اگر چه ممکن است لذت‌بخش باشد؛ ولی زودگذر است. در برابر، توجه به خدا و انجام دادن اعمال تنها برای او، لذتی ماندگار دارد و انسان با آن به کمال می‌رسد.

عزت به دست خدا است

ریاکار دنبال عزت می‌گردد. او با نمایاندن کارهای خوب، می‌خواهد به دیگران بفهماند آدم خوبی است، تا به او احترام بگذارند و دوستش بدارند؛ در حالیکه بر اساس قرآن، عزت تنها از آن خداوند است، که به هر کس بخواهد عطا می‌کند و از هر کس که بخواهد می‌گیرد.

بنابراین، توجه به این که خداوند قادر مطلق است و می‌تواند به انسان آبرو، عزت و محبوبیت اجتماعی بدهد، باعث می‌شود شناخت نادرست شخص ریاکار اصلاح شود.[۱]

ریا، تمسخر خدا است

برخی از عالمان، حقیقت ریا را تمسخر خدا دانسته‌اند.[۲] زیرا حقیقت ریا به این برمی‌گردد که فرد ریاکار خدای قادر و ناظر را ندیده و کار خود را برای بندگان او انجام می‌دهد. توجه به اینکه حقیقت ریا، تمسخر خدا است، برای اصلاح فرد ریاکار مؤثر است.

راه‌های عملی

برای درمان ریا، راهکارهای عملی گفته شده، که برخی از آنها چنین‌اند:

دلبسته نشدن به دنیا

ریا از جمله کارهای ناپسندی دانسته شده که با محبت دنیا ارتباط مستقیم دارد. دل بسته شدن به دنیا و تلاش برای رسیدن به خواسته‌های مادی بدون در نظر گرفتن خدا، باعث ایجاد انگیزه برای خودنمایی می‌شود. در برابر، کسی که با یاد خدا و با محبت به او زندگی می‌کند، دنبال رضایت و خوشنوی خدا بوده و تعریف و تمجید دیگران برایش مهم نیست. بنا بر روایتی، امام علی(ع) یکی از ویژگی‌های پرهیزکاران را بزرگ دانستن خدا و کوچک شمردن غیر خدا دانسته است.[۳]

اصلاح عوامل ریا

دیگر روش‌ها

روش‌های عملی دیگری نیز برای درمان ریا ذکر شده است:

  • ریا برای خدا نه برای مردم: به این معنا که فرد به جای ریا کردن برای مردم، برای خدا ریا کند؛ یعنی حالت خود نمایاندن را در محضر خدا و برای خدا ایجاد کند.
  • عبادت پنهانی: عالمان اخلاف سفارش کرده‌اند، انسان تا زمانی که دچار خودنمایی است سعی کند عبادت‌های خود را دور از چشم دیگران انجام بدهد.
  • یاد خدا: یاد همیشگیِ خدا، اثر غفلت‌زدایی داشته و انسان را به اخلاص نزدیک می‌کند.
  • نماز: خواندن نماز با حفظ آداب و شرائط آن، انسان را از بدی‌ها بازمی‌دارد.
  • مبارزه با خودخواهی: به گفته برخی، همه ویژگی‌های ناپسند ریشه در خودخواهی دارد.[۴] بنابراین، اگر با صفت ریا مبارزه شود؛ ولی حس خودخواهی باقی مانده باشد، باز هم صفت ریا در فرد رشد می‌کند.
  • معاشرت با افراد مخلص؛
  • توسل به معصومان(ع) برای خلاصی از شرّ شیطان و هوای نفس و درخواست توفیق عمل خالصانه.
  • خودتشویقی (هنگام انجام عمل خالصانه) و خودتنبیهی (هنگام ریا)

وسوسه در ریا

انسان باید مواظب اعمال و کردار خود باشد و آن را به ریا و خودنمایی نابود نسازد؛ امّا گاهی انسان دچار وسوسه ریا می‌شود و تصورات واهی از ریا سراغش می‌آید و جلو اعمال عبادی را سد می‌کند؛ به عبارت دیگر با این‌که در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت؛ امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این‌گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این‌گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد.

از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «إذا أتی الشَّیْطانُ اَحَدَکُمْ وَ هُوَ فی صَلوتِهِ اِنّکَ مُرائی فَلْیُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ یَفُتْهُ وَقْتُ فریضَه، وَ إذا کانَ شیئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَه فَلْیًتَمَکَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا کانَ علی شَیْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْیا فَلْیَبْرَحْ…[۵]» اگر کسی در نماز باشد و شیطان او را به ریاکاری وسوسه متهم کند تا وقت باقی است هرچه می‌تواند نمازش را طولانی کند، نیز اگر مشغول یک کار اخروی است، باز هم به وسوسه شیطان اعتنا نکند و به کار خود ادامه دهد؛ امّا اگر کاری که در دست دارد مربوط به دنیا است بی‌درنگ آنرا رها کند…

و در حدیث دیگری آمده است که شخصی خدمت حضرت پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! بعضی از ما در حال روزه یا مشغول نماز است و شیطان او را وسوسه می‌کند و می‌گوید تو ریاکاری. حضرت فرمود: «هرگاه چنین شد بگویید: خدایا به تو پناه می‌برم و تو از حال من آگاه‌تری و به وسوسه شیطان اعتماد نکند و کارش را دنبال کند.[۶]»

خلاصه این‌که وسواس در ریا خودش دلیل بر اخلاص و نداشتن ریا است و باید کار خود را انجام داد و به وسوسه‌ها اعتنا نکرد.

در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد. آری گاهی نیز شیطان به بهانه این که این کار ریاست مانع انجام کار نیک می‌شود.

برای دفع وسواس در عبادات توجه به این نکته که در چهل حدیث حضرت امام آمده است مناسب است به اینکه: "خلوص از همه مراتب آن از مختصات اولیاست و دیگران در آن شریک نیستند و اتصاف عامه مردم به یک مرتبه از آن نقص آنها به حسب آن مقام که دارند نیست و به ایمان آنها یا اخلاص آنها ضرر نمی‌رساند. مثلاً نفس عامه مردم به حسب جبلت[۷] مایل است که خیرات آنها پیش مردم ظاهر گردد، گرچه خیرات را به نیت ظاهر شدن نکنند، ولی نفسشان مفطور به این حب است. این موجب بطلان عمل یا شرک و نفاق و کفر نیست گرچه این نقص اولیاست و در نظر ولی یا عارف بالله شرک و نفاق است و تنزیه از مطلق شرک و اخلاص از همه مراتب آن، اول مقامات اولیاست.[۸]


مطالعه بیشتر

  1. کتاب چهل حدیث امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، حدیث دوّم.
  2. کتاب گناهان کبیره، شهید دستغیب.
  3. کتاب قلب سلیم، شهید دستغیب.
  4. کتاب حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی.
  5. معراج السعاده، ملا احمد نراقی، قم، هجرت.

منابع

  1. نگاه کنید به چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، بحث ریا، ص۴۵.
  2. شیخ عباس قمی، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق
  3. ترجمه‌اخلاق، جباران محمد رضا، انتشارات هجرت، ج۱ ص: ۶۴
  4. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، ۱۳۶۸چاپ ششم، نشر سمت، ص۲۶۵ (اقتباس).
  5. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  6. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  7. طبع
  8. چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) بحث ریا. ص۴۹