پیش نویس:ثواب قرائت قرآن
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در دست نگارش قرار دارد |
آيا حديث امام باقر(ع) كه می فرمايد هر كس 10 بار سوره قدر را بخواند هزار گناه (بجز حق الناس) از او بخشيده می شود معتبر و داراي سند است؟ اگر معتبر است آیا می توان آن را به نيابت از مرده اي خواند تا هزار گناه از او بخشيده شود؟
هر چند اين روايت از نظر سندي ضعيف است، اما بر فرض پذيرش ناظر به گناهاني است كه نياز به جبران ندارد مانند نماز و روزه و خمس و زكات و غيره كه علاوه بر توبه بايد قضا و جبران هم بشوند و فقط خواندن سورهاي و يا انجام دادن عمل مستحبي آن را جبران نمیکند.
روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن آن آمده است؛ بنابراين اگر گفته گناهان خودت، قابل سرايت به ديگران نيست و نميتوان نيابتي انجام داد.
متن و ترجمه حدیث
« | عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: «مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ كَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً كَانَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ»[۱][۲]
امام باقر(ع) فرمودند: هر كس سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ را بخواند و آوازش را (هنگام خواندن آن) بلند كند مانند كسى است كه شمشير در راه خدا كشيده، و هر كس آن را آهسته بخواند مانند كسى است كه در راه خدا در خون خود بغلطد، و هر كس ده بار آن را بخواند به اندازه هزار گناه از گناهانش آمرزيده شود». |
» |
سند روايت
راویان سند روایت در کافی «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ»، «حسن بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ» و «رَجُلٍ» می باشد.[۳] راویان سند روایت در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال «پدر شیخ صدوق»، «سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ» و «حَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ» و «رَجُلٍ» می باشد.[۴]
از میان این راویان محمد بن یحیی[۵]، احمد بن محمد[۶]، حسن بن محبوب[۷]، علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي(پدر شیخ صدوق)[۸] و سعد بن عبدالله[۹] ثقه هستند.
در مورد «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ» برخي گفتهاند وي واقفي مذهب بوده است، اما در مقابل عدهاي وي را امامی مذهب و ثقه ميدانند. نجاشي و شيخ طوسي وي را اهل كوفه و ثقه و داراي كتاب ميداند كه از امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) روايت نقل كرده است.[۱۰][۱۱] علامه حلي وي را راوي از امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) ميداند و اشارهاي به ثقه بونش نكرده است.[۱۲] ابن شهر آشوب وي را ثقه، اصحاب امام كاظم(ع) و واقفي مذهب دانسته است.[۱۳]
«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.[۱۴]
معلوم نبودن شخصی که از امام(ع) نقل کرده است باعث ایجاد مشکل در سند این حدیث شده است زیرا ثقه بودن و نبودن او و علت ذکر نشدن نام او مشخص نیست و در اصطلاح به اين گونه سند، مرسل گفته می شود.[۱۵] نسبت به قابلیت استناد به روایت مرسله در میان علمای رجال نظرات گوناگون و متنوعی وجود دارد.[۱۶]
دلالت حديث
در یک دسته بندی کلی می توان گناهان را دو دسته دانست[۱۷]:
حق الله
گناهانی که حق الله هستند دو نوع می باشند.[۱۸] نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زكات، خمس، حج و... . در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امكان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز ها و روزه های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.[۱۹] نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن ها تنها نیازمند به توبه واقعی است. یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ... .
حق الناس
جبران این دسته از گناهان در رضايت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتي است كه بر وي وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.[۲۰]
با اين نگاه، مقصود از رواياتي كه دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبي انجام شود گناهان بخشیده می شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله ها و حق الناس های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی شود.[۲۱]
اين نكته نيز قابل ذكر است كه روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن روايت آمده است بنابراين اگر روايت می گوید خدا با اين عمل گناهت را ميبخشد ناظر به گناه خود ميباشد و قابل سرايت به ديگران نميباشد.
امام باقر (صلوات الله عليه) فرمود: خداوند عزّ و جلّ می فرمايد:
پانویس
- ↑ کلینی، کافی، 2: 621.
- ↑ ابن بابویه(شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 124.
- ↑ کلینی، کافی، 2: 621.
- ↑ ابن بابویه(شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 124.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشي، 353.
- ↑ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول، 51.
- ↑ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول، 122.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشي، 261.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، 9: 77.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، 189.
- ↑ طوسی، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، 224.
- ↑ حلی، رجال العلامة الحلي، 82.
- ↑ ابن شهر آشوب، معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديما و حديثا (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي جعفر الطوسي)، 56.
- ↑ بستانی، فرهنگ ابجدی، 242.
- ↑ سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة، 107.
- ↑ سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة، 108-109.
- ↑ ابن بابویه(شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه غفارى، 103.
- ↑ مطهری، آزادی معنوی، 139 تا 142.
- ↑ مطهری، آزادی معنوی، 141.
- ↑ مطهری، آزادی معنوی، 140.
- ↑ مطهری، آزادی معنوی، 139 تا 142.
منابع
- کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الكتب الاسلاميه.
- ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی (۱۴۰۶). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال. قم: دار الشريف الرضي للنشر.
- نجاشی، احمد بن علی (۱۳۶۵). رجال النجاشي. به کوشش موسی شبیری زنجانی. قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي.
- خوئی، سید ابوالقاسم (۱۳۷۲). معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. [بی جا] -: [بی نا].
- طوسی، محمد بن حسن (۱۴۲۰). فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول. به کوشش طباطبایی، عبد العزیز. قم: مکتبة المحقق الطباطبائي.
- حلی، حسن بن یوسف (۱۴۰۲). رجال العلامة الحلي. قم: الشريف الرضي.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی (۱۳۸۰). معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديما و حديثا (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي جعفر الطوسي). نجف: المطبعة الحيدرية.
- بستانی، فؤاد افرام (۱۳۷۵). فرهنگ ابجدی. تهران: انتشارات اسلامي.
- سبحانی، جعفر (۱۳۸۴). اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة. قم: موسسه امام صادق(ع).
- ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی (بی تا). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه غفارى. ترجمهٔ علی اکبر غفاری. تهران: كتاب فروشى صدوق. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - مطهری، مرتضی (۱۳۷۶). آزادی معنوی. تهران: صدرا.