حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۲ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (←‏منابع)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا» چه معنایی دارد و از چه اعتباری برخوردار است؟
درگاه‌ها
واژه-ها.png


حدیث «الناس نیامٌ فإذا ماتوا انتبهوا» به نقل از پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع)، اشاره به غفلت انسان‌ها از حقیقت زندگی در دوران حیات و بیداری آن‌ها پس از مرگ دارد و معنای حدیث این است که: "مردم در خواب‌اند و زمانی که بمیرند، بیدار می‌شوند". واژه «نیام» به معنای خواب است و نشان‌دهنده غفلت انسان‌ها از حقیقت و مقصد نهایی خود است. در این حدیث، دنیا به‌عنوان نوعی خواب غفلت‌آمیز توصیف می‌شود که انسان‌ها در آن درگیر امور دنیوی و لذت‌ها هستند و از حقیقت مرگ و زندگی اخروی غافل‌اند. برخی مفسران مانند ملاصدرا و ملاصالح مازندرانی دنیا را به رؤیای بی‌خبری تشبیه کرده‌اند که پس از مرگ انسان به آن پی می‌برد. در نهایت، مرگ برای انسان‌ها فرصتی برای بیداری و فهم حقیقت است، اما زمانی که دیگر فرصتی برای اصلاح و تغییر وجود ندارد.

متن حدیث

 
حدیث الناس نیام بر روی سنگ قبر «آنِه ماری شیمِل» مستشرق آلمانی.

این روایت، روایتی مشهور است که از پیامبر(ص)[۱] و امام علی(ع)[۲] نقل شده است:

حدیث در منابع مختلف آمده است، اما در برخی از نسخه‌ها ممکن است تفاوت‌هایی در نحوه روایت وجود داشته باشد.[۳][۴][۵]

توضیح و شرح

بخش توضیح و شرح حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا» به تحلیل معنای عمیق و مفهومی این حدیث می‌پردازد. این حدیث از رسول‌الله صلی الله علیه و آله نقل شده است و به یکی از ابعاد روان‌شناسی انسان و تأمل در زندگی و مرگ اشاره دارد. برای درک بیشتر، شرح این حدیث را به چند بخش تقسیم می‌کنیم:

تعبیر «الناس نیام» (آدمیان در خوابند)

این بخش از حدیث به وضعیت انسان‌ها در زندگی اشاره دارد که در واقع در نوعی «غفلت» به سر می‌برند. واژه «نیام» به معنای خواب است و به این معنا است که انسان‌ها در دوران زندگی خود، آگاهی کامل از حقیقت و مقصد نهایی خود ندارند. در این بخش، پیام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله این است که انسان‌ها مشغول امور دنیوی، لذت‌ها و نگرانی‌های روزمره‌اند و از حقیقت عمیق‌تری که باید درک کنند، غافل‌اند. این غفلت می‌تواند به معنای بی‌توجهی به زندگی اخروی، حقیقت مرگ و هدف والای زندگی باشد.[۶][یادداشت ۱]

خواب به معنای غفلت از حقیقت زندگی

در قرآن و بسیاری از روایات، خواب به عنوان یکی از نمادهای غفلت ذکر شده است. خواب زمانی اتفاق می‌افتد که انسان از جهان بیرون و حتی از عالم خودش غافل می‌شود. در قرآن کریم، در آیات مختلفی به وضعیت انسان‌ها در دنیای مادی و غفلت آنها از حقیقت هستی پرداخته شده است. برای مثال، در سوره یونس آیه ۲۴ آمده است:

﴿إِنَّمَا حَیَاتُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَفَاخِرَةٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ وَرَحْمَةٌ وَرَحْمَةٌ وَفَازَ أَهْلُهُ فَازَةٌ

﴿زندگی دنیا بازیچه‌ای است و سرگرمی و زینت و فخرفروشی در میان شما و تفاخر در مال و اولاد همانند بارانی است که گیاه کشاورزان را شگفت زده می‌کند؛ سپس گیاه خشک می‌شود و می‌بینی که زرد شده است. سپس تبدیل به خرابه می‌شود، در حالی که در آخرت عذاب شدیدی است یا آمرزش و رحمت و در نهایت کسانی که پیروز شده‌اند پیروز شده‌اند.

در این آیه به وضعیت مادی و دنیایی انسان‌ها اشاره شده که در آن از حقیقت‌های بزرگ غافل‌اند و در نوعی «خواب» از حقیقت هستی به سر می‌برند. این مفهوم در حدیث «الناس نیام» به‌طور مشابهی تکرار شده است که انسان‌ها در این دنیا به دلیل غفلت از حقیقت، در حال «خواب» هستند.[۷]

ملاصالح مازندرانی، عالم و شارح اصول کافی، این حدیث را به وسیله روایتی دیگر از امام علی(ع) شرح کرده است. در آن روایت، دنیا مانند رؤیایی دانسته شده که انسان در آن به کمالی برسد و وقتی بیدار شود چیزی همراه خود نبیند. به گفته مازندارنی رسیدن به کمالات دنیا مانند مال و مقام، شبیه کمالاتی که در رؤیا دیده می‌شوند، در حقیقت کمال نیستند. انسان پس از مرگ از خواب بیدار شده و می‌فهمد کمالات دنیایی که به آنها رسیده بود، با او نیست.[۸]

ملاصدرا، فیلسوف شیعه، تفسیری دیگر نیز از این روایت ارائه داده است. او دنیا را نسبت به عالم ملکوت «خوابی» شمرده که انسان پس از مرگ، از آن خواب بیدار می‌شود. به اعتقاد وی، موجودات در دنیا مثال‌هایی برای حقایقی هستند که در آخرتند؛ همانگونه که آنچه در رؤیا دیده می‌شود مثال‌هایی است از آنچه در دنیا است.[۹]

تعبیر «فإذا ماتوا انتبهوا» (پس از مرگ بیدار می‌شوند)

بخش دوم این حدیث به مرگ اشاره دارد که در آن، انسان‌ها از غفلت خود بیدار می‌شوند. مرگ در این حدیث به‌عنوان یک فرایند آگاه‌سازی و بیداری از خواب غفلت معرفی می‌شود. پس از مرگ، انسان‌ها به حقیقت‌های پنهان و مسائل اخروی پی می‌برند که در طول زندگی غافل از آن بودند. این بخش از حدیث به‌طور خاص به زندگی پس از مرگ و حقیقتی اشاره دارد که پس از مرگ برای انسان‌ها آشکار می‌شود، اما زمانی که دیگر فرصتی برای تغییر و اصلاح نخواهد بود.[۱۰][یادداشت ۲]

توجه به حقیقت مرگ

از دیدگاه اسلامی، مرگ تنها یک انتقال است. در واقع، مرگ آغاز آگاهی و بیداری حقیقی است. برای انسان‌های مؤمن و متقی، مرگ انتقالی از دنیای فانی به دنیای ابدی است. در منابع روایی آمده است که در هنگام مرگ، انسان به عالم حقیقت و عالم بیداری می‌رود. «الدُّنْیا سَاعَةٌ فَاجْعَلْهَا طَاعَةً» «دنیا همچون یک ساعت است، پس آن را در مسیر اطاعت از خداوند قرار بده.» این بیان تأکید دارد که انسان باید در این دنیا از غفلت خارج شود و در این ساعت محدود زندگی، به سمت حقیقت حرکت کند.[۱۱] به گفته عالمان شیعه، وجود حقیقیِ انسان‌ها، زمانی که بمیرند، آشکار خواهد شد و به اعمال و رفتار خود آگاه خواهند گشت. برخی انسان‌ها پس از مرگ درک خواهند کرد که زندگی‌شان در دنیا با بی‌توجهی و بی‌خبری از خود گذشته است. پس از مرگ در عالم شهود، همه اعمال، صریح مشاهده خواهد شد.[۱۲]

منابع

  1. ورام بن أبی‌فراس (۱۴۱۰). مجموعة ورام. ج. ۱. بیروت: بنیاد پژهوش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. ص. ۱۵۰.
  2. سید الرضی (۱۴۰۶). خصائص الأئمة علیهم السلام. بیروت: آستان قدس رضوی. ص. ۱۱۲.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵). الکافی. ج. ۱. تهران: دارالکتاب الاسلامیه. ص. ۱۰۶.
  4. مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۴). بحارالانوار. ج. ۶۸. بیروت: موسسه الوفاء. ص. ۱۸۸.
  5. سید رضی (۱۳۹۰). «خطبه ۱۲۲ (در برخی نسخه‌ها شماره خطبه ممکن است متفاوت باشد)». نهج البلاغه. ج. ۲. دارالکتاب الاسلامیه. ص. ۳۶۳.
  6. علامه بحرانی (۱۹۸۷). نورالثقلین. ج. ۱. بیروت: دارالکتاب الاسلامیه. ص. ۵۹.
  7. مازندرنی، مولی صالح (۱۳۸۲). شرح الکافی الاصول و الروضة. ج. ۸. به کوشش ابوالحسن شعرانی. تهران: المکتبة الاسلامیة. ص. ۳۷۰.
  8. مازندرنی، مولی صالح (۱۳۸۲). شرح الکافی الاصول و الروضة. ج. ۸. به کوشش ابوالحسن شعرانی. تهران: المکتبة الاسلامیة. ص. ۳۷۰.
  9. مازندرنی، مولی صالح (۱۳۸۲). شرح الکافی الاصول و الروضة. ج. ۸. به کوشش ابوالحسن شعرانی. تهران: المکتبة الاسلامیة. ص. ۳۷۲.
  10. طباطبایی، محمدحسین (۱۳۷۷). المیزان. ج. ۱. قم: موسسه اسماعیلیان. ص. ۱۱۲.
  11. شوکانی (۱۳۹۳). فتح القدیر. ج. ۲. قم: دار الفکر. ص. ۱۰۰.
  12. طباطبایی، محمدحسین (۱۳۷۷). المیزان. ج. ۱. قم: موسسه اسماعیلیان. ص. ۱۱۲.
  1. در این تفسیر، علامه بحرانی از برخی روایات معتبر در رابطه با غفلت انسان‌ها و بیداری پس از مرگ بحث کرده است. تفسیر نور الثقلین به نقل روایات اهل بیت(ع) از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در خصوص «الناس نیام» پرداخته و به تأثیرات معنوی این حدیث در زندگی انسان‌ها اشاره دارد.
  2. در تفسیر المیزان، علامه طباطبایی در شرح آیات مختلف قرآن، به ارتباط انسان‌ها با مرگ و مفهوم «بیداری پس از مرگ» اشاره کرده است. این تفسیر به صورت مبسوط به بحث در مورد غفلت انسان‌ها از حقیقت زندگی و توجه به مسائل اخروی پرداخته و ارتباط آن را با این حدیث تشریح می‌کند.