دشمنی مسلمانان با اسرائیل

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۸ توسط Meysamhasani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{پیش نویس:در دست ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} ریشه دشمنی با اسرائيل چیست؟ آيا فقط بخاطر ظلم و جنايت اسرائيل به مردم فلسطين است؟ {{پایان سوال}} 123 {{پاسخ}} == ریشه های انسانی و اعتقادی == === پایمالی حقوق انسانی === مسألهى فلسطین، یکى از مصایب بزرگ جهان ب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پیش نویس:در دست ویرایش

سؤال

ریشه دشمنی با اسرائيل چیست؟ آيا فقط بخاطر ظلم و جنايت اسرائيل به مردم فلسطين است؟

123


ریشه های انسانی و اعتقادی

پایمالی حقوق انسانی

مسألهى فلسطین، یکى از مصایب بزرگ جهان بشریت کنونى است. هر کس که احساسى در مورد انسان و حقوق انسان دارد و دم از حمایت از انسانهاى مظلوم مى زند، باید در این قضیه صاحب داعیه باشد.شماهرچهاز مصایب انسانى فرض کنید، در مصیبت و قضیهى فلسطین جمع است؛ از قتل نفوس بىگناه، از آواره کردن انسانها و بىخانمان کردن آنها، از شکنجه و زجر و حبس و تبعید و از این قبیل، از اهانت به کرامت انسانى، از نابود کردن سرمایههاى بشرى یک عده انسان، از فشار و ظلم و اختناق و اجازهى فعالیت ندادن به یک عده بشر. در طول چند دهه.

مساله دنیای اسلام

افلسطین قطعهاى از خاك اسلامى است. در بین همهى مذاهب رایج اسلامى، هیچ اختلافى نیست و فقها همه بر این اتّفاق دارند که اگر قطعهاى از خاك اسلامى به وسیلهى دشمنان اسلام جدا شد و حاکمیت دشمنان اسلام بر آن قطعه بهوجود آمد، همه باید وظیفهى خودشان را مجاهدت و تلاش براى برگرداندن آن قطعه به سرزمین اسلامى بدانند. لذا ملتهاى مسلمان در هر جاى دنیا کههستند، این را وظیفهى خودشان مىدانند

ریشه های جهان اسلامی

دشمنان خونی اسلام

امروز در مقابل نظام جمهورى اسلامى که ً فعلا ّقلهى اسلامطلبى در دنیاى اسلاماست، صفوفى قرارگرفتهاند؛ استکبار جهانى درقلب آن صفوف است؛ صهیونیسم در قلب آن صفوف است. اینها به طور صریح، دشمنان خونى اسلامند، پس دشمنان خونى جمهورى اسلامىاند.

مایه تفرقه دولت های اسلامی

این غدهى چرکین سرطانى را امپریالیستها، دشمنان بزرگ بشری در داخل وطن اسلامى و عربى ما کاشتند، امروز این ّغده رشد کرده است مایهى تفرقهى دولتهاى مسلمان شده است.

از بین بردن امنیت دولت های مسلمان

مسؤولان کشورهاى اسلامى خیال نکنند که اگر مردم فلسطین را در چنگال خونریز دشمنانشان رها کردند، اسرائیل پس از بلعیدن و هضم کردن آنها - که البته چنین چیزى هرگز پیش 2 نخواهد آمد - دولتهاى مسلمان را راحت خواهد گذاشت.

قبضه کردن دنیای اسلام

امروز شما ملاحظه کنید؛ بهوضوح مىشود دید که جنگ همهجانبهى بزرگى را علیه همهى امت اسلام، و نه قسمتى از آن، راه انداختهاند. این جنگ هم ابعاد اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، نظامى و امنیتى دارد و هم ابزار عظیم تبلیغاتى امروز را در اختیار دارد. آنچه شما امروز در فلسطین یا در عراق یادرافغانستان مشاهده مىکنید، فقط جنگ علیهیک ملت نیست و اگر با فلسطین مىجنگند، در واقع با موجودیت اسلام در این منطقه مىجنگند. اگر رژیم صهیونیستى را با همهى وجود مىخواهند تأیید و تقویت کنند، براى این است که مىخواهند یکپارچگى دنیاى اسلام و قدرت آن را با مانع بزرگى مواجه کنند. یکى از دالانهاى فتح دنیاى اسلام، فتح فلسطین است و یکى از دالانهاى آن نیز حالا عراق شده است؛ مىخواهند دنیاى اسلام را 2 قبضه کنند.

ناتوی فرهنگی

براى اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسى است که بتوانند در کشورها و دولتهاى اروپایى و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسى را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایههاى عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء مىکرده است که اخلاق جنسى ملتها را خراب کنند، راحت مىکردند؛ مصرفگرایى را در بین آنها ترویج کنند، بهراحتى این کار را انجام مىدادند؛ بىاعتنایى به هویتهاى ملى و مبانى فرهنگى را در آنها ترویج کنند، این کار را مىکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر مىکردند. آن وقت همیشه لشکرى هم از امکانات فرهنگى و رسانهاى و روزنامههاى فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش مىشود و من پریروز در روزنامه - البته سه، چهارماه قبل ازاین، من مقالهاش رادیده بودم - گزارشى ازتشکیل «ناتوىفرهنگى» را خواندم.

ریشه های منطقه ای-بین المللی

ورشکستگی اقتصادی برای کشور ها

در گرجستان که یک تحول سیاسى اتفاق افتاد و جا بهجایى قدرت انجام گرفت، یک سرمایهدار امریکایى و صهیونیست یهودى - البته اسمش معروف است، من نمىخواهم اسمش را بیاورم - اعلامکرد کهمن ده میلیون دلار در کشور گرجستان خرج کردم و تحول سیاسى ایجاد کردم؛ خیلى راحت. ده میلیون دلار خرج مىکنند، یک حکومت را کنار مىگذارند، یک حکومت دیگر را سر کار مىآورند! اینها باید روى مردم اثر بگذارند؛ باید اجتماعات درست کنند. در اوکراین هم همین کار را کردند؛ در جاهاى دیگر هم همین کار را کردند. گاهى اوقات تأثیراتشان به شکل دیگرى است و تعیین کننده است. شاید این را در یک جمع ِ دانشجویى دیگر گفته باشم که ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزى - که بسیار هم آدم پرکار و دقیق و جدى و پایبندى بود - به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونى در آسیاى شرقى اتفاق افتاده بود؛ در مالزى، اندونزى و تایلند، و زلزلهى اقتصادى به وجود آمده بود. همین سرمایهدار صهیونیستى و بعد سرمایهدارهاى دیگر، با بازیهاى بانکى و پولى توانستند چند تا کشور را به ورشکستگى بکشانند ص89

ریشه های ژئوپولیتیکی

مانع از شکل گیری دولت مقتدر اسلامی

اساسا تشکیل دولت یهودى - یا به تعبیر درستتر، دولت صهیونیست - در این نقطه از دنیاى اسلام، با یک هدف بلند مدت استکبارى به وجود آمد. اصلا به وجود آوردن این دولت در این نقطهى ّحساس که ً تقریبا قلب دنیاى اسلام است - یعنى قسمت غرب اسلامى را که آفریقاست، به قسمت شرق اسلامى که همین خاورمیانه و ّصل مىکند و یک سه راهى است بین آسیا و آفریقا آسیا و مشرق است، مت و اروپا - براى خاطر این بود که در بلند مدت، تداوم سلطهى ِ استعمارگران آن روز - که در رأسشان دولت انگلیس بود - بر دنیاى اسلام باقى بماند و اینطور نباشد که اگر یک وقت دولت ِ اسلامى مقتدرى - مثل دورانهایى از حکومت عثمانى - به وجود آمد، بتواند ِجلو نفوذ استعمارگران و انگلیس و فرانسه و دیگران را در این منطقه بگیرد. لذا یک پایگاه براى خودشان درست کردند. بنابراین طبق اسناد تاریخى، تشکیل حکومت صهیونیستى در آنجا، بیش از آنچه که آرزوى مردم یهود باشد، یک خواست استعمارى دولت انگلیس بود. شواهدى وجودداردکهدرهمان زمان بسیارى ازیهودیها اعتقادشان این بود که احتیاجى به این دولت نیست؛ این دولت به نفعشان نیست؛ لذاگریزان بودند. بنابراین، این یک آرزو و ایدهى یهودى نبود؛ بیشتر یک ایدهى استعمارى و یک ایدهى انگلیسى بود

ایجاد آی مک

جستارهای وابسته

منابع