برتری حضرت فاطمه بر حضرت مریم
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت تکمیل قرار دارد |
چرا علی رغم برتری حضرت مریم در قرآن، ما حضرت فاطمه را از ایشان برتر میدانیم؟
حضرت مریم(س) از بانوان بزرگواری است که نام ایشان با احترام فراوان در قرآن کریم آمده است: ﴿يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ﴾. آن حضرت دارای چنان شأن و مقامی بود که فرشتگان با ایشان صحبت میکردند و قرآن او را صدیقه نام نهاده و برترین زنان عصر خویش نامیده است. در عظمت ایشان همان بس که مادر پیامبری همچون حضرت عیسی(ع) است. اما روایاتی در تفسیر آیه ذکر شده داریم که براساس آنها حضرت زهرا(س) برترین بانو و سیدۀ زنان دو عالم است و این برتری منوط به دلایلی همچون برتری در پدر و مادر و غیره است.
جایگاه حضرت مریم(س)
حضرت مریم (س) تنها بانویی است که در قرآن کریم به نام خاص وی تصریح شده و با کمال تجلیل از وی سخن به میان آمده است: ﴿يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ؛ (فرشتگان): اى مريم، خداوند تو را برگزيده، پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است﴾(آلعمران:آیه ۴۲).
براساس آیات قرآن، فرشتگان با مریم(س) سخن میگفتند: ﴿يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ﴾. در دو آیه، خداوند به عفت و پاکدامنی حضرت مریم(س) تصریح کرده است: ﴿وَ مَرْيمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا؛ و مريم دختِ عمران را، همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت﴾(تحریم:آیه 12)؛ ﴿وَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا؛ و آن [زن را ياد كن] كه خود را پاكدامن نگاه داشت﴾(انبیاء:آیه 91)، همچنین، او را صدیقه: ﴿مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَة؛ مسيح، پسر مريم جز پيامبرى نبود كه پيش از او [نيز] پيامبرانى آمده بودند و مادرش زنى بسيار راستگو بود﴾(مائده:آیه 75) به معنای بسیار راستگو، معرفی میکند.[۱] خداوند در قرآن او را از قانتین میشمارد: ﴿وَ كاَنَتْ مِنَ الْقَانِتِين؛ و از فرمانبرداران بود﴾(تحریم:آیه 12) مفسران قانتین را به کسانی که پیوسته در حال طاعت خدا هستند معنا کردهاند.[۲]
برخی از دانشمندان اهل سنت[۳][۴] به نبوت حضرت مریم(س) معتقد بودند؛ زیرا خداوند به واسطۀ فرشته، مانند دیگر پیامبران، به او وحی کرده است. آنها صفات برجستۀ مریم(ع) در آیۀ ۴۲ سور آل عمران را جزء دلایل نبوت او قلمداد کردهاند.[۵] در متون عرفانی، مریم(س) از اولیاء الله و دارای مقام ولایت خاصّه برشمرده شده است.[۶]
در آیه ﴿يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ؛ (فرشتگان): اى مريم، خداوند تو را برگزيده، پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است﴾(آلعمران:آیه ۴۲) در جمله ﴿اِنَّ اللهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک﴾، فرشتگان به حضرت مریم(س) بشارت میدهند که خداوند او را برگزیده و پاک گردانیده است، یعنی بر اثر تقوا و پرهیزگاری و ایمان و عبادت از برگزیدگان خدا و پاکان شد، او برگزیده شد که پیامبری همچون حضرت عیسی(ع) از وی به وجود آید.[۷]
در جمله ﴿واصْطَفاک عَلی نِساءِ العالَمین﴾ بار دیگر این جمله را تکرار کرده میفرماید: خدا تو را از همۀ زنان جهان برگزیده است. جملۀ اول تنها اشاره به صفات عالی انسانی مریم(س) میکند و به عنوان انسان برگزیده از او نام میبرد، اما در جملۀ دوم که ﴿اصطفاک﴾ تکرار گردیده، اشاره به برتری او بر همه زنان معاصر خود میکند.[۸]
دلایل برتری حضرت زهرا(س) بر حضرت مریم(س)
آیه فوق گواه بر این است که حضرت مریم(س) بزرگترین شخصیت زن در جهان و زمان خود بوده است و این موضوع با آنچه دربارۀ بانوی اسلام حضرت فاطمه(س) رسیده است که او برترین بانوی جهان است منافات ندارد؛ زیرا در روایات متعدد وارد شده است که از پیغمبر اسلام(ص) و امام صادق(ع) نقل شده: «اما مریم کانت سیدةُ نساء زمانها، اما فاطمة فهی سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین؛ مریم بانوی زنان زمان خود بود، اما فاطمه بانوی همۀ بانوان جهان از اولین و آخرین است»؛[۹][۱۰] و کلمۀ «العالمین» در آیۀ مورد نظر هیچ گونه منافاتی با آنچه گفته شد ندارد؛ زیرا این واژه در قرآن و عبارات معمولی به معنای مردمی که در یک عصر و زمان زندگی میکنند آمده است، چنانکه دربارۀ بنیاسرائیل میخوانیم: ﴿و انی فضّلتکم علی العالمین؛ من شما را بر جهانيان برترى دادم، ياد كنيد.﴾(بقره:آیه 47) و من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم، بدیهی است منظور برتری مؤمنان بنی اسرائیل بر مردم عصر خود بوده است.[۱۱]
همچنین روایات دیگری وجود دارد که در آنها خطاب به حضرت زهرا(س) گفته شده است: سیدۀ زنان دو عالم. رسول خدا(ص) خطاب به آن حضرت فرمود: «یا فاطمة إما ترضین ان تکونی سیدة نساء العالمین»،[۱۲] وقتی حضرت پرسید پس مریم چه میشود؟ جواب داد: او سیده زنان عالم خودش (امت های قبل از اسلام) بود. امام علی(ع) هم بر بالای مزار فاطمه خطاب به رسول خدا(ص) فرمود: «قَلَّ یا رسول الله عن صفیتک صبری وعفا عن سیدة نساء العالمین تجلدی؛ ای رسول خدا! از تحمل فراق برگزیدهات صبرم کم شده و چشم پوشیدن از فقدان سیده زنان دو جهان برایم مقدور نیست!».[۱۳]
روایات در اثبات برتری مطلق حضرت زهرا(س) از زنان جهان در دنیا و آخرت بسیار است که به بیانهای مختلف در کتب معتبر شیعه و سنی وارد شده و با توجه به آنها همه عالمان شیعه و کثیری از عالمان اهل سنت، ایشان را برگزیده زنان جهان و افضل از زهرای بتول می دانند. آلوسی بغدادی از مفسران به نام اهل سنت می نویسد: "عقیده من این است که فاطمه بتول، افضل زنان گذشته و آینده است؛ زیرا علاوه بر جهات دیگر، او پاره تن رسول خداست".[۱۴]
برخی دیگر از برتریهای حضرت زهرا(س) بر حضرت مریم(س) عبارت است از:
- پدر: عمران پدر حضرت مریم(س) بود که قبل از تولّد حضرت مریم درگذشت.[۱۵] نام او در قرآن آمده است: ﴿إذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ؛ چون زنِ عمران گفت:﴾(آل عمران:آیه 35). نسب او با چهارده واسطه به حضرت داوود(ع) میرسد و او را صاحب صلاة بنیاسرائیل خوانده اند.[۱۶] امّا پدر فاطمه زهرا(س) محمّد بن عبداللّه(ص)، برترین پیامبران الهی و خاتم آنان بود.[۱۷]
- مادر: مادر حضرت مریم "حنه" همسر عمران از زنان عبادتگر زمان خود بود.[۱۸] خداوند متعال در قرآن از او به بزرگی یاد کرده است: ﴿اِذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ...﴾(آل عمران:آیه 35) حدود سی سال صاحب فرزند نمیشد، تا اینکه با قلبی شکسته از خداوند درخواست نمود و آن گاه با لطف الهی[۱۹] باردار شد. او به شکرانه این نعمت با نیّت خالص نذر نمود که فرزند عزیز خود را معتکف و خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد: ﴿اِنّی نَذَرتُ لَکَ مَا فِی بَطْنی مُحَرَّرا؛ «پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو] باشد﴾(آل عمران:آیه 35) او نذر خود را ادا کرد. شرف ایشان وقتی معلوم میشود که خداوند اعلام داشت که نذر او را به نیکی قبول کرده است: ﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ؛ پس پروردگارش وی [مريم] را با حُسنِ قبول پذيرا شد﴾(آل عمران:آیه 37). امّا مادر فاطمه زهرا(س) حضرت خدیجه(س) است. در شرافت حضرت خدیجه همین بس که او اولین زنی بود که اسلام آورد و تا آخرین لحظه در کنار رسول اکرم(ص) ماند. در روایات آمده است که او یکی از چهار زن برگزیده[۲۰] و بهشت مشتاق اوست.[۲۱] او بعد از مرگ، همدم مریم و آسیه خواهد بود.[۲۲]
- قابله و پرستار هنگام تولد: هنگام ولادت، قابله حضرت مریم و پرستار مادرش همسر حضرت زکریا(س) به نام الیزابت بود، امّا قابله فاطمه زهرا(س) چهار زن بهشتی به نام حضرت حوا، آسیه، کلثوم خواهر موسی و حضرت مریم بودند.[۲۳]
- نامگذاری آسمانی: نامگذاری حضرت مریم توسط مادر ایشان صورت گرفت: ﴿اِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَم؛ من نامش را مريم نهادم﴾(آل عمران:آیه 36) و مریم به معنای عابد یا خدمتگزار است. امّا اسم فاطمه(س) از جانب خداوند متعال تعیین گردید. امام باقر(ع) میفرماید: «هنگامی که فاطمه زهرا(س) ولادت یافت خداوند متعال به فرشتهای وحی نمود تا این نام (فاطمه) را بر زبان محمّد(ص) جاری نماید؛ لذا حضرت او را فاطمه نام نهاد».[۲۴][۲۵]
- کفیل و سرپرست: پدر مریم قبل از تولّد او وفات یافت و مادرش او را نذر معبد نمود و چون نمیتوانست سرپرستی و کفالت او را برعهده بگیرد، وی را به معبد سپرد. درباره کفالت او میان راهبان معبد اختلاف شد و بر اساس قرعه کفالت او بر عهده حضرت زکریای پیامبر که شوهر خاله او بود[۲۶] قرار گرفت: ﴿وَ کَفَّلَهَا زَکَرِیّا؛ و زكريا را سرپرست وى قرار داد﴾(آل عمران:آیه 37). امّا کفیل و مربی فاطمه زهرا(س) پدرشان پیامبر اکرم(ص) مربی، معلم و هادی تمام مردم بود و تا چندین سال حضرت خدیجه، مادر آن بانو در کنارشان بود.
- مصائب و سختیها: حضرت مریم(س) متحمل مصائب و بلاهای زیادی شد. سختترین آنها عبارت بود از دوری از مادر و پدر در تمام دوران زندگی، تهمت و سوء ظن مردم در عین پاکی، بارداری و زایمان در تنهایی و غربت و ...؛ امّا مصائب و سختیهای فاطمه(س) از دوران کودکی حد و حصری نداشت. در بطن مادر تنهایی و نگرانی و حزن مادر را درک می نمود[۲۷] و چون چشم به دنیا گشود، شاهد اذیت و آزار پدر بود.[۲۸] چندی نگذشت که خود را در کنار پدر در شعب ابیطالب متحمل سختیها دید و غم و رنج پدر را با خود تقسیم می نمود و در بیم و هراس پدر از مکه هجرت نمود تا نوبت به وفات پدر بزرگوارش رسید. وفات پیامبر(ص) با حزن، گریه، مصائب، رنجهای طاقت فرسا و قتل فرزندش محسن شروع شد و به آرزوی مرگ و شهادت آن بانو انجامید.[۲۹]
منابع
- ↑ طیبی، ناهید (۱۳۷۷). مقاله حضرت مریم(س) نماد نیایش. ج. ۲۲.
- ↑ قرشی، علی اکبر (۱۳۷۷). تفسير احسن الحديث. ج. ۱۱. تهران، بنیاد بعثت. ص. ۲۴۵.
- ↑ قرطبی، محمد بن احمد (۱۳۶۴). الجامع لأحكام القرآن. ج. ۴. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص. ۸۳.
- ↑ آلوسی، سید محمود (۱۴۱۵). روح المعانی. ج. ۲. بیروت، دارالكتب العلميه. ص. ۱۴۹.
- ↑ آلوسی، سيد محمود (۱۴۱۵). روح المعانی. ج. ۲. بیروت، دارالکتب العلمیه. ص. ۱۴۹.
- ↑ خوشحال دستجردی و رضاپور، طاهره و زینب (۱۳۸۹). مقاله بازتاب مقامات حضرت مریم(س) در متون عرفانی فارسی از قرن چهارم تا پایان قرن، نهم، مجله علمی پژوهشی مطالعات عرفانی. ج. ۱۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج. ۲. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج. ۲. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۰۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج. ۴۳. بیروت، دار إحياء التراث العربيی. ص. ۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج. ۲. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج. ۲. تهران، دارالکتب السلامیه. ص. ۴۱۰.
- ↑ ابن جارود، سلیمان بن داوود. مسند أبی داود الطيالسی. بیروت، دار المعرفه. ص. ۱۹۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). اصول کافی. ج. ۱. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۵۹.
- ↑ آلوسی، سید محمود (۱۴۱۵). روح المعانی. ج. ۲. بیروت، دارالکتب العلمیه. ص. ۱۵۰.
- ↑ ملکیان، محمد باقر (۱۳۹۲). قصص قرآن در المیزان. اسوه. ص. ۴۰۷.
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل (۱۴۰۲). قصص الانبیاء. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص. ۳۵۲.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۸۵). علل الشرایع. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص. ۱۲۴.
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل (۱۴۰۲). قصص الانبیاء. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص. ۳۵۲.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۱۴. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۱۹۴.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۶۲). خصال. ج. ۱. قم، جامعه مدرسین. ص. ۲۰۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۴۳. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۵۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۴۳. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۲۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۴۳. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۴۳. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۱۳.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۸۵). علل الشرایع. قم، کتابفروشی داوری. ص. ۱۷۹.
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل (۱۴۰۲). قصص الانبیاء. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص. ۲۳۲.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج. ۴۳. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص. ۲.
- ↑ نجمی، محمد صادق (۱۳۵۹). سیری در صحیحین. قم، دفتر انتشارات اسلامی. ص. ۳۲۴.
- ↑ سلیمانپور، محمد جواد (۱۳۸۲). مقاله جایگاه حضرت فاطمه و مریم علیهماالسلام در آیات و روایات، فصلنامه مشکوة. ج. ۸۱.