لعن در اسلام

نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۵ توسط Hrohallah (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

جایگاه لعن در مفاهیم اسلامی چیست؟


۱۲۳

لعن در لغت

لعن را به معنای راندن و دور کردن همراه با ناراحتی دانسته‌اند. لعن از جانب خدا به معنای قطع رحمت و توفیق دنیوی و نیز به معنای عذاب اخروی است. لعن از سوی انسان، نوعی نفرین و بدخواهی برای دیگری است.[۱]

جایگاه لعن در اسلام

کلمهٔ لعن و مشتقات آن ۳۷ بار در قرآن آمده است. در قرآن، کافران، ظالمان، منافقان، آزار رسانندگان به خدا و رسول، آنانی که از روی عمد قتل نفس کنند و کسانی که حقایق را کتمان و امر را بر مردم مشتبه می‌سازند، لعن شده‌اند.[۲]پیامبر نیز دشمنان رسالت، مشرکان، منافقان و برخی از صحابه را لعن کرده است.[۳]

در روایات اهل بیت، غالیان و عاملان واقعه کربلا لعن شده‌اند. در زیارت عاشورا افرادی از بنی‌امیه همچون یزید، معاویه و ابوسفیان لعن شده‌اند.[۴]برخی، خوارج را، نخستن کسانی دانسته‌اند که مسلمانان را با نام و نشان لعن کردند[۵]پس از خوارج، معاویه نیز به‌طور رسمی به ترویج لعن پرداخت او دستور داد در منابر امام علی(ع) را لعن کنند.[۶]

معاویه ترویج کننده لعن

ایرادی که که همواره از طرف اهل‌سنت نسبت به شیعیان رواج داشته و دارد، ایراد لعن به برخی از اصحاب پیامبر است که متأسفانه همین امر، رنج‌ها و مصیبت‌های فراوانی را متوجه شیعیان کرده است از جمله اثبات کفر، و به تبع آن حلال بودن خون شیعیان.

اما وقتی سخن از سب و ناسزاگویی معاویه به امام علی (ع) به میان می‌آید، با تعصب تمام از معاویه دفاع می‌کنند و سنت زشتی را که وی بنیان‌گذاری کرده است، با هزار ترفند، توجیه می‌کنند.

چگونه است که سب و ناسزاگویی به امیرالمؤمنین علی بر بالای منابر، اشکالی ندارد؛ اما کوچکترین ایراد گیری به ابوبکر سبب کفر و حلال بودن خون می‌شود؟ در حالی که علیّ بن ابی‌طالب (ع) از اصحاب و یاران رسول خدا (ص) بوده است!

منابع

  1. طریحی (۱۳۷۵). مجمع البحرین. ج. ۶. تهران: مکتبة المرتضویة. ص. ۳۰۹.
  2. فخلعی (۱۳۸۳). مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی. ج. ۱. ص. ۳۰۰.
  3. رضوانی (۱۳۸۴). شیعه‌شناسی. ج. ۱. ص. ۵۸۸.
  4. ابن قولویه (۱۳۵۶). کامل الزیارات. ج. ۱. ص. ۱۷۸.
  5. معلمی (۱۳۹۰). بنیان‌گذاران و مبلغان سب و لعن با نام و نشان در اسلام. ج. ۱. صص. ۱۹۱–۱۹۲.
  6. معلمی (۱۳۹۰). بنیان‌گذاران و مبلغان سب و لعن با نام و نشان در اسلام. ج. ۱. صص. ۱۹۸.