علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س)

سؤال
درگاه‌ها


چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت در عزای پیامبر اکرم(ص) را همسایه ها می شنیدند؟

اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.

موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع

  1. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
  2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
  3. بعد از این که غوغای سقیفه به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
  4. ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
  5. همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.

۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۱]

۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.[۲]

۸. روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.[۳]

محدوده فعالیت زن در جامعه

از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»[۴] در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[۵] بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.[۶]

جایگاه گریه در فراق عزیزان

مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود می رفت و بی تابی می کرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما رسول خدا(ص) فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.[۷] و نیز امام باقر(ع) فرموده اند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشک هایش را بریزید.[۸] چون این عمل از بار سنگین سختی ها او می کاهد.

عظمت مصیبت رسول اکرم(ص)

توجه به این نکته هم ضروری است، که گریه حضرت زهرا(س) در مصیبتی بوده است که بزرگتر از آن مصیبتی نبوده و عظمت آن آسمانیان را به شیون آورده بود. امام باقر(ع) در جایی دیگر می فرماید، اگر مصیبتی بر خودت یا مالت یا فرزندت پیش آمد، مصیبت رحلت پیامبر خدا را بیاد آر، همانا خلائق مصیبتی عظیم تر از آن هیچوقت ندیده اند.[۹]

منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها

اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم(ع) که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا(س) نیز از جمله معصومین(ع) هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریه حضرت زهرا(س) در رحلت پیامبر اکرم(ص) می باشد.[۱۰]

هدف حضرت زهرا(س) از گریه های بلند و آشکار

حضرت زهرا(س) معصومه است و به خوبی می‌داند که اذیت و آزار دیگران شرعاً ممنوع است، پس چرا گریه آن حضرت آنقدر ادامه یافت که داد مردم مدینه بلند شد؟ چرا حضرت این قدر اصرار دارد که مردم متوجه شوند؟ چه شده است که این همه دختر رسول خدا(ص) گریه می‌کند؟ پس از رحلت نبیّ مکرم اسلام(ص)، حضرت زهرا(س) در موارد متعددی گریان و اندوهگین بودند! آنچه پیش رو دارید، بیان فلسفه و حکمت‌های این گریه‌ها از زبان خود آن حضرت است که در چند بخش ارائه می‌شود:

۱- فراق رسول خدا (۲) و عظمت مصیبت رحلت ایشان.[۱۱]

۲- طلب و آرزوی مرگ به جهت مصائب.[۱۲][۱۳]

۳- غربت اسلام.[۱۴]

۴- گریه بر غصب امامت و خلافت.[۱۵]

۵- سلاح اشک

در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) که حق و حقیقت به فراموشی سپرده شد، تنها سلاح حضرت زهرا(س) در مسیر بصیرت افزایی و روشنگری، گریه و اشک بود. آن حضرت در اشعاری می‌فرماید:

«فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَکَ مُونِسی* وَ لَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیکَ وَ شَاحِیَا» بعد از تو حزن و اندوه را مونس خود خواهم ساخت و اشک را اسلحه خود قرار خواهم داد. چه باکی است بر کسی که خاک قبر احمد را بوییده، در تمام زندگی هیچ عطری را نبوید».[۱۶]

در این اشعار، علاوه بر اشاره بر مصیبت رحلت پیامبر تنها و بی یاور شدن و روبرویی با فرومایگان را جز مصائب خویش دانسته که برای آن گریه می‌کند و تنها اسلحه خویش را گریه خویش بیان می‌دارد.

از این رو گریه‌های مکرر حضرت زهرا(س) نشان از شیوه مبارزه ایشان بوده است تا فریاد مظلومانه خود را به دیگران برساند. چرا که گریه در برانگیختن احساسات و عواطف دیگران نقش بسیار زیادی دارد و فرد نظاره گر، تحت تأثیر شدید قرار می‌گیرد و سعی می‌کند از ناراحتی گریه کننده بکاهد و یا به او کمک نموده، مشکل او را بفهمد و در حل آن بکوشد.

شاهد اینکه این گریه‌ها یک شیوه مبارزاتی بوده، این است که آن گریه اگر فقط جنبه عاطفی داشت. حضرت فاطمه(س) می‌توانست در یک نقطه، آن هم در خانه خود، مخفیانه گریه کند و این گونه گریه‌ای در نظر خود او نیز بهتر بود؛ زیرا او همان کسی است که وقتی پیامبر(ص) می پرسد: بهترین چیز برای زنان چیست؟ در جواب عرض می‌کند: بهترین چیز برای آنان این است که مردان را نبیند و آنها نیز او را نبینند.[۱۷]

اکنون چه پیش آمده است که او آشکارا گریه می‌کند، به گونه‌ای که گریه و ناله‌های او باعث اذیت دیگران شده است؟ البته با توجه به آیه شریفه 148 سوره نساء که می فرماید: ««لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»، خداوند دوست ندارد کسی با صدای بلند، بدی‌های دیگران را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد.» ایشان عمل موافق با آموزه‌های قرآن است. بنابراین نتیجه می‌گیریم که حتماً قضایای ناگواری پیش آمده باشد که حضرت مجبور شده به گریه پناه ببرد.[۱۸]

منابع

  1. نصیرپور، محمد قاسم (۱۳۷۲). زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. ص. ۴۵-۱۰۸.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری. ج. ۵. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۵۲۸.
  3. قمی، عباس (۱۳۷۲). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: انتشارات هجرت. ص. ۲۵۷.
  4. احزاب/32.
  5. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۴۳.
  6. طباطبایی یزدی، محمد کاظم (١٤١٧). عروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  7. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۱۲.
  8. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم (۱۴۱۷). العروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 5، ص 528،. ج. ۳. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۲۲۰.
  10. خوئی، ابوالقاسم (۱۴۱۴). التنقیح. ج. ۹. قم: مدرسه دارالعلم. ص. ۲۲۸.
  11. بحرانی، عبد الله بن نور الله (۱۳۸۷). عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال. ج. ۱۱. قم: مدرسة الإمام المهدي (علیه السلام‏). ص. ۸۰۶.
  12. فتال نیشابوری، محمد بن احمد (۱۳۷۵). روضة الواعظین. ج. ۱. قم: الشريف الرضي. ص. ۷۵.
  13. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. ج. ۷۹. بیروت: دار إحياء التراث العربي. ص. ۱۰۶.
  14. بحرانی، عبد الله بن نور الله (۱۳۸۷). عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال. ج. ۱۱. قم: مدرسة الإمام المهدي (علیه السلام‏). ص. ۴۷۸.
  15. ابن بابویه(صدوق)، محمد بن علی (۱۳۷۶). امالی. تهران: کتابچی. ص. ۱۵۳.
  16. مازندرانی، ابن شهر آشوب (۱۴۱۲). مناقب آل ابی طالب (ع). ج. ۱. بیروت: دار الأضواء. ص. ۲۴۳.
  17. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله (۱۴۰۷). حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء. ج. ۲. بیروت: دار الکتاب العربي. ص. ۴۱.
  18. «فلسفه گریه‌های حضرت فاطمه سلام الله علیها». ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۳۰ مهر ۱۴۰۳.