علت دشمنی وهابیت با اهل‌بیت (ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۳ توسط Rafiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} چه عوامل و علت هایی در دشمنی وهابیت با اهل‌بیت (ع) نقش دارد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} دشمنی وهابیت با اهل‌بیت(ع) برای کسی پوشیده نیست و این دشمنی به گونه‌های مختلف در فرقه وهابیت به بروز و ظهور رسیده است. دشمنی وهابیت با اهل‌بیت...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

چه عوامل و علت هایی در دشمنی وهابیت با اهل‌بیت (ع) نقش دارد؟


دشمنی وهابیت با اهل‌بیت(ع) برای کسی پوشیده نیست و این دشمنی به گونه‌های مختلف در فرقه وهابیت به بروز و ظهور رسیده است. دشمنی وهابیت با اهل‌بیت می‌تواند علت‌های متعددی داشته باشد یکی از این علت‌ها پیروی این فرقه از بنی امیه به خصوص معاویه و یزید بن معاویه است. جمود و ظاهرگرایی نیز از عوامل دیگری است که می‌تواند در دشمنی این فرقه با اهل بیت(ع) مؤثر باشد. همچنین همسویی با دشمنان اسلام در بعد سیاسی نیز در دشمنی با اهل‌بیت نقش اساسی می تواند داشته باشد.

دشمنی وهابیت با اهل‌بیت

برای اثبات دشمنی وهابیت‌ با هل‌بیت(ع) به صورت مختصر به چند مورد اشاره می شود:

۱. ابن تیمیه و وهابی‌ها هیچ فضلیتی را برای اهل بیت نمی‌پذیرند بلکه افضلیت اهل بیت را ناشی از جاهلیت عرب می دانند. ابن تیمیه می‌گوید: اعتقاد برتری و افضلیت اهل¬بیت رسول الله بر دیگران از تفکرات عصر جاهلیت است که در آن عصر سران و رؤسای قبیله را بر دیگران مقدم می¬داشته اند؟[۱]

۲. ابن تیمیه درباره امیر المومنین علی(ع) و یاران او می¬گوید: «کسانی که علی را قدح کرده و او را لعن نموده و کافر و ظالم قرار داده مثل خوارج، اموی¬ها و مروانی¬ها همگی از اهل اسلام بوده و معتقد به شعایر اسلامی و عاملین به آن بوده اند. اما منزهین و یاران علی همگی از اهل ردّه و کفر اند».[۲]

۳. دیدگاه آل‌الشیخ مفتی معاصر وهابیان درباره امام حسین(ع) بسیار افراطی تر و منفی تر از ابن‌تیمیه و دیگر رهبران پیشین وهابیان است. آل‌الشیخ مفتی اعظم وهابیت معاصر آنگونه که در سایتهای متعدد اینترنتی منعکس شده است، پرده را از سخن دل وهابیت برداشته و با کمال صراحت یزید را بر حق و امام حسین(ع) را بر باطل معرفی کرده است. و گفته است که بیعت یزید بن معاویه بیعتی شرعی است که در زمان پدرش معاویه از مردم گرفته شد. وحسین و ابن زبیر که با یزید بیعت نکردند به خطا رفتند. او در ضمن این بیانات خود گفته که حسین هر اشتباهی کرده برای خود کرده است به هر حال خروج و قیام حسین علیه یزید حرام بود... [۳]

۴. وهابی‌ها در راستای دشمنی با اهل بیت روز عاشورا را روز شادی می‌دانند. وهابی‌های کویت در برخی از مطبوعات متعلق به این فرقه روز عاشورای حسینی را روز شادی و سرُور عنوان کردند. هم‌چنین با وجود تکریم خاندان رسالت توسط اهل‌سنت وهابی‌ها مجالس عروسی و جشن خود را در کویت عمداً در شب تاسوعا و عاشورای حسینی برگزار می‌کنند.[۴]

پیروی از بنی امیه

یکی از علت‌های دشمنی وهابیت با اهل‌بیت(ع) بر اساس حمایت از بنی امیه و یزید بن معاویه است و این به معنای آن است که وهابیت پیروان بنی امیه هستند و همان راه و روش این شجره خبیثه را ادامه می دهند. به گمان وهابیت، اسلام واقعی اسلام بنی امیه است. به همین دلیل همانگونه که معاویه و یزید بن معاویه با اهل بیت رسول خدا(ص) دشمنی داشتتند و آنان را به شهادت می‌رساندند امروز خلف آنان که سلفیه تکفیری و وهابیت هستند، به این دشمنی ادامه می‌دهند. این مطلب از حمایت وهابیت و سران این فرقه از معاویه و یزید بن معاویه به روشنی قابل اثبات است:

۱. ابن تیمیه در حمایت از بنی امیه در جلد چهارم منهاج السنه از ص۵۴۹ تا ۵۷۵ در ضمن اینکه یزید بن معاویه را همسان و هم¬شأن سایر خلفای مسلمین قرار داده، و برای اثبات بی¬گناهی یزید در حادثه دلخراش کربلا که منجر به شهادت مظلومانه حسین بن علی(ع) سبط گرامی رسول خدا(ص) و فرزندان و یاران او و اسارت خاندان پاک رسول خدا(ص) گردید، تلاش خود را مبذول داشته است. او می¬گوید: به فرض این¬که یزید بن معاویه فاسق و ظالم باشد خداوند او را به خاطر انجام کارهای خوب و بزرگش می¬بخشد.[۵] او به صراحت تمام در مقام دفاع و حمایت از عمر بن سعد قاتل مباشر حسین(ع) و یاران او می‌گوید: درست است که عمر بن سعد امیر لشکر بود و حسین را به قتل رساند لکن معصیت و گناه عمر سعد خیلی کمتر از گناه مختار بن ابی عبیده است که به خونخواهی حسین بر خاست و از قاتلین او انتقام گرفت¬. بلکه گناه مختار بسیار بزرگتر از گناه عمر بن سعد است.[۶]

۲. وهابی‌ها برای دشمنان اهل¬بیت به خصوص دشمنان علی(ع) مثل معاویه بن ابی سفیان و پسرش یزید به نام«فضائل معاویه و فی یزید و انه لایسب» کتاب نوشته اند. در حالی که نسائی در جواب دوستداران معاویه می¬گوید: من فضیلتی درباره معاویه نمی¬دانم جز نفرین معروف پیامبر در حق او که فرمود:«لااشبع الله بطنه».[۷]

۳. وهابی‌ها به طور قطع و یقین و بدون اقامه هیچ¬گونه دلیلی می¬گویند روایاتی که در ذم و طعن مخالفین اهل بیت مانند معاویه بن ابی سفیان، عمرسعد، و بنی امیه و بنی مروان و عمرو عاص و یزید بن معاویه و امثال آنان نقل شده اند همگی دروغ و کذب اند.[۸]

۴. یزید بن معاویه از نظر وهابیت معاصر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا حدی که وزارت معارف دولت عربستان سعودی کتابی را به عنوان «حقائق عن أمير المؤمنين يزيد بن معاويه» به چاپ رسانده و آن را یکی از متون درسی در مدارس رسمی این کشور قرار داده‌است.[۹]

۵. یک رسانه عراقی تصویری را پخش کرده است که نشان می‌دهد وهابیون حاکم بر عربستان برای نشان دادن عمق کینه خود از پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع) اسامی دشمنان آخرین فرستاده خداوند و اهل‌بیت پاک و مطهرش را بر مدارس و خیابان‌ها و... گذاشته اند. مانند مدرسه یزید بن معاویه، قاتل امام حسین(ع)، مدرسه ابولهب که دشمنی‌اش با پیامبر اسلام(ص) به حدی بود که خداوند سوره‌ای در قرآن کریم در لعن و نفرین بر او نازل کرده‌است. و خیابان ابرهه حبشی همان کسی که می‌خواست کعبه مشرفه را در سالی که به عام الفیل معروف شد، ویران کند و خداوند او و لشکرش را به عذاب درد ناک گرفتار کرد.[۱۰]

جمود و ظاهر گرایی

یکی دیگر از عوامل دشمنی وهابیت با اهل بیت رسول خدا(ص) جمود و ظاهرگرای مبنی بر حماقت و ساده لوحی است. آنان مانند خوارج به ظواهر چسپیده و از تعقل و تفکر بی بهره اند. مثلاً شعار خوارج این بود که: «لا حکم الا لله؛ حکومتی جز حکومت ‌خدا نیست»[۱۱] و امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «کلمه حق ارید بها باطل؛ این کلمه‌ای حقی است که از آن باطل اراده شده است». [۱۲] وهابیت، نیز شعارشان این است که : «لا دعاء الا لله، لا شفاعه الا لله، لا توسل الا بالله، لا استغاثه الا بالله و...؛ دعا، شفاعت، توسل و مدد خواهی جز از خدا و برای خدا نیست» [۱۳] این سخن، درست است ولی وهابی‌ها منظور نادرستی از آن اراده کرده‌اند.

همسویی با دشمنان اسلام

عامل سوم می تواندقرار گرفتن سران این فرقه در خدمت دشمنان اسلام باشد. تاریخ این مسئله را ثابت می‌کند که حکومت وهابیت در مرحله سوم که از پادشاهی عبدالعزیز بن عبدالرحمن آغاز می‌شود به دست انگلیس تأسیس شد. بی تردید موفقیت وهابیت معاصر و آل‌سعود در دوره سوم و بعد از آن مرهون کمک‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی دولت بریتانیا است. وهابیت در این دوره به اهرمی برای پیشبرد اهداف انگلیس در جهان تبدیل شد. در دوره سوم همیاری وهابیت و آل‌سعود و استعمار انگلستان ضامن ماندگاری و حیات اندیشه وهابی گردید. در دهه‌های اخیر با افول انگلیس، آمریکا جایگزین آن شده و اکنون روابط آل‌سعود و آمریکا در جهان اسلام بی‌بدیل است.[۱۴]

این مطلب بسیار روشن است که در عصر حاضر انگلیس، آمریکا و اسرائیل با اسلام ناب که همان اسلام اهل بیت باشد دشمنی دیرینه و ریشه ای دارند و برای تضعیف و نابودی آن از اسلامی که در خدمت آنان باشد حمایت می‌کنند. امروز تحرکات فرهنگی و نظامی وهابیت علیه اسلام به ویژه علیه تشیع و امامان آن جریان دارد و کاملاً در این کار تحت حمایت این قدرتهای استکباری قرار دارد. اما پیروان عوام این فرقه از واقعیت غافل بوده و با عقیده راسخ و غیر مستند به تعالیم اسلامی از رهبران وهابیت پیروی می‌کنند.

منابع

  1. ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، منهاج السنه، موسسه قرطبه، چ۱ ، ۱۴۰۶ق،تحقیق محمد رشید صالح، ج۳، ص۲۶۹.
  2. منهاج السنه، ج۵، ص۹ .
  3. رک: http://database-aryana-encyclopaedia.blogspot.com/۲۰۱۳/۰۷/blog-post_۱۴.html
  4. خبرنامه سیاسی فرهنگی اجتماعی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شماره۱۱۵۳،ص۵۳.
  5. ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، مجمو ع الفتاوی، ، بی تا، بی جا، ج۳، ص۴۱۳و ج۴، ص۴۷۵.
  6. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، مصر، قرطبه، ج۲، ص۷۰ .
  7. نسائی، احمدبن شعیب، خصائص امیرالمؤمنین(ع)، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۲۳؛ ابی داود، سلیمان، مسند ابی داود، بیروت، دارالحدیث، ص۳۵۹.
  8. ابن قیم، محمد بن ابی بکر، نقدالمنقول، بیروت، دارالقاری، چ ۱، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۸.
  9. تیجانی، سید محمد، الشیعه هم أهل‌السنه، پاورقى ص۹۴؛ أسعد وحید القاسم، حقیقه‌الشیعه الإثنی عشریه، ص۸۲.
  10. خبرنامه...، شماره ۱۱۹۸، ص۶۵.
  11. أبو زكریا محیی الدین یحیى بن شرف النووی، المجموع شرح المهذب (مع تكمله السبكی والمطیعی)، دارالفکر، بی تا، ج۱۹، ص۲۱۸.
  12. أبو زكریا محیی الدین یحیى بن شرف النووی، المجموع شرح المهذب، ج۱۹، ص۲۱۸.
  13. ر.ک: محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی ، كتاب التوحید ، ریاض، جامعه الأمام محمد بن سعود، کل کتاب.
  14. علی زاده موسوی، سید مهدی، سلفی‌گری و وهابیت(تبارشناسی)،قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت فرهنگی تبلیغی، چ۱، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۳۱.