روایت «زن گردنبند است»

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۳ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
در روایتی امام صادق فرمود: «زن به منزله قلاده‌ای است که در گردن خود می‌افکنی، پس ببین که چگونه‌ای قلاده‌ای برای خود می‌گیری» آیا این بدان معناست که از دید امام صادق، شیعیان به منزله سگانی هستند که زنان‌شان هم‌چون قلاده‌ای در گردن‌شان است؟


امام صادق(ع) در روایتی زن را قِلادَه (گردنبند) برای مرد دانسته است. توصیف زن به گردنبند را برای این دانسته‌اند که مردان، زنانی پاکدامن و خوش‌اخلاق برای خود انتخاب کند. عالمان، این حدیث را به جهت سند، مُرسَل و غیرقابل استناد دانسته‌اند.

زن گردنبند است
اطلاعات حدیث
به نقل ازامام صادق(ع)
سند
اعتبار سندمرسل
منابع شیعهالکافی

امام صادق(ع) برای این توصیف از کلمه «قِلادَه» استفاده کرده که به معنای گردنبند است و هیچ ارتباطی با سگ ندارد. البته این کلمه در ادبیات فارسی با تغییراتی در حرکات (قَلّادِه) برای شمارش حیوانات و گلوبند سگ استفاده شده است. این استفاده در ادبیات فارسی، متفاوت از کاربرد عربی آن است.

روایت

مرحوم کلینی از عالمان شیعه این حدیث را با عبارت «عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ» نقل کرده[۲] که به معنای مُرسَل بودن سند روایت و غیرقابل استناد بودن آن است.[۳] محققان معتقدند تشبیه زنان به گردنبند در این روایت، به این معنا نیست که آنان مانند کالا هستند؛ زیرا امام صادق(ع) در بخش پایانی حدیث گفته که زنان پاکدامن ارزش والایی دارند:

کتاب دعائم الاسلام نیز این روایت را از رسول خدا(ص) بدون سلسله سند نقل کرده است.[۵]

تفاوت معنایی قلاده در زبان عربی و فارسی

«قلاده» جمع «قلد» به چیزی گویند که در گردن انداخته شود و تقلید در دین هم از همین معناست که انسان به گردن می‌گیرد تا سخن مرجع دین را بپذیرد.[۶]

کلمه قلاده در عرف امروزی فارسی زبانان در مورد شمارش حیوانات وحشی (یک قلاده شیر، دو قلاده روباه) یا آنچه دور گردن سگ می‌اندازند، استفاده می‌شود.[۷] در حالی که در زبان عرب به معنای گردنبند است که برای زینت به گردن آویخته می‌شود. عرب به قلاده سگ «حرج» گوید که جمعش «حِراج» است.[۸] معنای حدیث امام صادق(ص) این است که زن همانند گردنبند است و در دیگر روایات اسلامی نیز قلاده به معنای گردنبند استفاده شده است.[۹]

منابع

  1. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.
  2. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه. ‏
  3. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۲۰، ص۲۱.
  4. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.
  5. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۹۸، حدیث۷۲۶.
  6. جوهری، اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۵۲۷، ذیل ماده «قلد». ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغه، ذیل ماده «قلد».
  7. عمید، «قلاده»، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب.
  8. فراهیدی، خلیل، العین، ج۳، ص۷۷.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، گزیده کافی، ترجمه: محمد باقر بهبودی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج۵، ص۱۵۷.