حدیث متواتر
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
تواتر در احادیث به چه معناست و چه ملاکی دارد و کی حجت است؟
تواتر در لغت
تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد. [۱] این معنا در قرآن نیز آمده است: ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ؛ سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.﴾(مومنون:۴۴) ريشه اين واژه از «وتر»، به معناي تنها تنها و يك يك به دنبال هم آمدن است.[۲]
تواتر در اصطلاح
خبر جماعتي را گويند كه انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند.[۳] راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به طور معمول بر دروغی همسو نمیشوند.[۴]
ملاک تواتر
برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كردهاند. بايد گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نيست، ملاك حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا ميكند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.[۵]
شرايط خبر دهندگان
اقسام تواتر
- متواتر لفظي: محور مشترك در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: حديث غدير «من كنت مولاه فعليّ مولاه» كه ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل كردهاند.
- متواتر معنوي: محور مشترك در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛[۹] همانند: شجاعت اميرمومنان علی(ع) که با لفظهای متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را میرساند.
- متواتر اجمالي: محور مشترك در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلكه عدهای از روایات مطلبی را بیان میکند که انسان به یقین میرسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن میتوان آن مطلب را ثابت کرد.[۱۰]
خبر متواتر دامنه گستردهاي دارد. علاوه بر عرصه روايات صادره از معصوم(ع)، عرصههاي گوناگون ديگری مانند بسياري از حوادث تاريخي نيز شامل ميشود.[۱۱]
منابع
- ↑ حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.
- ↑ نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
- ↑ امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲۶، ص۲۴.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بیجا، بىنا، چاپ اول، ج۳خاتمه، ص۲۷. كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.
- ↑ امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.
- ↑ مدير شانهچي، كاظم، علم الحديث و درايه الحديث، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بىجا، بینا، چاپ اول، ج۳خاتمة، ص۲۹.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بىجا، بینا، چاپ اول، ج۳خاتمة، ص۲۹.
- ↑ مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
- ↑ مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.
- ↑ نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.