داستانهای فارسی سهروردی
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
داستانهای فارسی سهروردی را معرفی کنید
داستانهای فارسی سهروردی پیچیدهترین مباحث فلسفی و عرفانی را با زبانی ساده و بدون تکلف بیان کرده است.
ظهور رسالههای داستانی شیخ اشراق را یک اتفاق استثنایی و بی نظیر در تاریخ ادبیات فارسی دانستهاند.
زندگینامه
شهابالدین یحیای سهروردی مشهور به شیخ اشراق و شیخ شهید[۱] در سال ۵۴۹ق در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد و در سال ۵۸۷ق در زندان و در سن ۳۸ سالگی از دنیا رفت.[۲] سهروردی با وجود کمی عمر حدود پنجاه کتاب به فارسی و عربی نوشته است.[۳]
مهمترین و معروفترین کتابش حکمت اشراق است که در تشریح و تبیین فلسفه خود نوشته است.[۴]
معرفی رسالههای داستانی
سهروردی سیزده رساله به فارسی دارد که هفت رساله آن اثری داستانی به شمار میروند. حکمت اشراق در این رسالههای کوتاه زیبندهترین قالب ادبی خود را برای اولین بار و آخرین بار یافته است. و پیچیده ترین مباحث فلسفی و عرفانی با زبانی ساده و بدون تکلف بیان شدهاند.ص۱۷. ظهور رسالههای داستانی شیخ اشراق یک اتفاق استثنایی و بی نظیر در تاریخ ادبیات فارسی است.ص۱۷.[۵]
نظام كلى حكمت اشراق سهروردى كه در حكمة الاشراق* به عالى ترين صورت خود متجلى است، در اين رسائل نيز به چشم مى خورد. اين رسائل به قصد تعليم مبادى حكمت اشراق به مريدان نگاشته نشده، بلكه سهروردى آنچه در حكمة الاشراق تعليم داده، در اين آثار به تصوير كشيده است. از جمله مبادى و تعليمات حكمت اشراق، كيفيت سلوك و رياضت مريد براى وصول به مقام مشاهده انوار قاهر يعنى ديدار با فرشته ـ عقلها و كسب معرفت حضورى و بى واسطه از آنهاست. در واقع، در اين رسائل نمونه هايى از ديدار با فرشته را آن گونه كه به صورت تجربه هاى عملى براى خود سهروردى واقع شده، همچون شاهدى براى تأييد صحت نظريات وى در كتاب حكمة الاشراق تصوير شده است. وظيفه اى كه سهروردى براى اين رسائل قائل شده، افزايش شوق و كوشش سالك در ادامه راه و طى منازل دشوار سلوك براساس تعليمات حكمت اشراق است (پورنامداريان، ۱۳۶۴ش، ص۲۳۰).سهروردى در رسائل فارسى ابداعى خويش زبان رمز و تمثيل را به نحوى آشكار به كار برده و حاصل تجربه هاى ذوقى و عرفانى خود را با زبان رمز و تمثيل بيان كرده است. قهرمان يا قهرمانان اصلى داستانهاى رمزى و مثالى اين رسائل، جز در عقل سرخ، چهره انسانى دارند و به غير از مونس العشاق بقيه داستانها، درست همانند رؤيا از زبان اول شخص يا همان قهرمان داستان نقل شده اند و اين دليلى است بر اينكه سهروردى واقعه شخصى و يافته ها و مشاهدات خود از عالمى فوق عالم حس را تصوير كرده و مخاطبش نفس خود اوست. در واقع، حوادث اين داستانها در عالم مثال صورت وقوع يافته و به قلم در آمده است و هر رساله تجربه درونى يا حالتى را در عالم روحانى و معنوى بررسى كرده و سرگذشت شخصى سالك را در سطح جهانى فوق احساس كه جهان حوادث نفس است، نشان داده است.[۶]
حكايتهاى تمثيلى در اين رسائل، جدا از مفاهيم فلسفى سرشار، نشان دهنده نيروى تخيل شگفت انگيز سهروردى و داراى ارزش بسيار والاى ادبى اند و ابداع آنها تنها از كسى ساخته است كه مى تواند از فلسفه ايران باستان و فلسفه مشائى و داده هاى قرآنى و آراى فلاسفه قديم يونان، چنان فلسفه تلفيقى عميقى به وجود آورد كه در آن نقل و عقل و قلب به آشتى مى رسند. اين حكايتها تمثيل رمزى نيستند كه وقايع و امور عالم محسوس را در لباس وقايع و امور محسوس واقعى يا خيالى ديگر پنهان كنند، بلكه از روحى حكايت مى كنند كه معناى وقايع و امور محسوس اين عالم را در مرتبه اى فراتر از اين عالم، يعنى عالم مثال، مشاهده مى كند و راز آنها را چنان كه هستند، در مى يابد.[۷]
فهرست داستانها
آواز پر جبرئيل. اين رساله از آثار رمزى ـ تمثيلى سهروردى است. او آن را در دفاع از ابوعلى فارمَدى* (متوفى ۴۷۷) نوشته است كه يكى از مشايخ، او را انكار كرده و ناسزا گفته بود. شيخ اشراق رساله را با گفتارى از ابوعلى فارمدى درباره اينكه بيشتر آنچه حواس ادراك مى كنند، آواز پر جبرئيل است، آغاز و از آن دفاع كرده است. موضوع اصلى رساله رمزى آواز پر جبرئيل، سفر نفس است از جهان بى جان عالم زيرين تا اقليم «ناكجا آباد». گفتگويى كه به دنبال پرسشها آمده، عناصر اساسى تعاليم اشراقى و آداب ورود به طريقت را روشن كرده كه براى درك اسرار قرآنى لازم است، و درباره شروط سيروسلوك و كسب معرفت سخن گفته و طرحهايى از انسان شناسى عرفانى را براساس دو بال جبرئيل ترسيم كرده است. منظور از آواز، فيوضات عقل فعال به نفوس ناطقه انسانى است. عقل فعال را دو پر است يكى به سوى عالم خاكى كه فيض مى دهد و ديگرى به سوى ديگر عقول مجرد كه از آنها فيض مى ستاند.
عقل سرخ. اين اثر از رمزى ترين و معتبرترين رسائل تمثيلى شيخ اشراق است. او در اين رساله از زبان پرندگان ماجراى معراج انسان از جهان جان را ترسيم كرده و از انگاره پرنده به مثابه نماد روح و نفس ناطقه انسانى استفاده كرده است. او افزون بر آموزه هاى برگرفته از روايات اسلامى، از اساطير شاهنامه و برخى نمادها بهره گرفته كه در اوستا و بُندَهِشن به كار رفته است. تجربه عرفانى مطرح شده در اين داستان با آنچه در رساله حىّبن يقظان* ابن سينا آمده، هماهنگ و متأثر از آن است.
روزى با جماعت صوفيان. اين رساله درواقع چندان جنبه داستانى و رمزآميز ندارد و بيان سؤال و جوابهاى جماعتى از صوفيان در يك خانقاه، با استفاده از تمثيلهاى ملموس و آشناست. شيخى كه تمثيلها را براى سائل بيان مى كند، خود آنها را توضيح مى دهد (پورنامداريان، ۱۳۶۴ش، ص ۳۹۳). سپس براى دست يافتن به اسرار آسمانها دستورهايى مى دهد، از قبيل رياضت و خلوت و چله نشينى كه پس از آن چشم دل به عالم غيب روشن مى شود.
مونس العشاق يا فى حقيقة العشق. چنان كه از عنوان اين رساله بر مى آيد، موضوع آن عشق است. سهروردى در اين رساله به زبان خاص عرفانى و با توجه ويژه به آيات قرآن و اشعارى بديع درباره عشق سخن گفته است. به گفته پورنامداريان (۱۳۹۰ش، ص ۵۱)، در رساله مونس العشاق واقعه اى كه در آسمان و در وراى تاريخ رخ داده است، در عالم ما حضور پيدا مى كند و سرگذشتى زمينى مى شود. در پايان اين رساله، راز عشق الهى كه بنابر حكايت، مبدأ ايجاد هستى است از نظرگاهى بديع شرح و تفسير شده و همراه با تأويلهايى از آيات قرآنى تأييد و اثبات شده است.[۸]
قصه مرغان:
...
فی حال طفولیت:
...
لغت موران:
...
منابع
- ↑ سهروردی، شهاب الدین، قصههای شیخ اشراق، مقدمه و تصحیح: جعفر مدرس صادقی، تهران، مرکز، ۱۴۰۰ش. ص۱۳.
- ↑ نصر، سیدحسن، سه حکیم مسلمان، ترجمه: احمد آرام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶ش.ص۶۶ و ۶۷.
- ↑ نصر، سیدحسن، سه حکیم مسلمان، ترجمه: احمد آرام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶ش. ص۶۸.
- ↑ سهروردی، شهاب الدین، قصههای شیخ اشراق، مقدمه و تصحیح: جعفر مدرس صادقی، تهران، مرکز، ۱۴۰۰ش.ص۱۶.
- ↑ سهروردی، شهاب الدین، قصههای شیخ اشراق، مقدمه و تصحیح: جعفر مدرس صادقی، تهران، مرکز، ۱۴۰۰ش.
- ↑ برخواه، انسیه، «رسائل فارسی سهروردی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
- ↑ برخواه، انسیه، «رسائل فارسی سهروردی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
- ↑ برخواه، انسیه، «رسائل فارسی سهروردی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.