اجر رسالت

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴ توسط Mafkalam (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیا در زمان خلافت ابوبکر، کارهای مخالف اسلام انجام شد؟

سؤال: خداوند در قرآن فرمود: «قل لا أسألكم عليه أجرا إلا الموده فى القربى» و همچنين رسول اكرم اين مطلب را فرموده اند. حال سؤال اين است كه ظاهر اين مطلب با وجوب خمس كه در آن سهم سادات است هماهنگ نيست. اگر رسول خدا(ص) اجر نخواستند مسلما آل رسول (ائمه طاهرين) هم كه راه ايشان را مى روند اجر و مزد طلب نمى كنند. پس چرا خمس كه به آل رسول متعلق است واجب شده و مسلمين بايد بپردارند و اگر بفرماييد كه زعامت و امامت مسلمين هزينه دارد همانطور كه جايى شنيدم يكى از معصومين فرموده بودند (فكر كنم امام رضا(ع)) كه قطعا درست است بخشى از خمس كه براى اداره امور مسلمين است وجود دارد و مى توانست كل خمس به آن تعلق بگيرد. ضمنا يادآور شوم كه بنده اصلا مخالف قانون خمس نيستم و ان شاء الله به هر حكم خدا و رسول(ص) و ائمه(ع) با افتخار گردن مى نهم. پاسخ اجمالی: موارد مصرف خمس شش قسم است: سهمى براى خداوند، پيامبر و ذوالقربى و نزديكان پيامبر-ائمه اطهار علیهم السلام- و سهمى براى يتيمان از سادات، مسكينان از سادات و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام ناميده مى‏شود و سه سهم دوم سهم سادات ناميده مى‏شود. بنابراین خمس به دو قسمت تقسيم مى‏شود سهم امام و سهم سادات. بنا براين مصرف خمس فقط برای فقراى سادات است نه تمام آنها. و از آنجا که مصرف زکات برای سادات فقیر حرام است لذا خمس برای آنها جهت اکرام و احترام تشریع شد نه اینکه برای آنها مزد رسالت باشد. پاسخ تفصیلی : با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي. از اينکه با مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم مکاتبه نموده ايد صميمانه تشکر مي کنيم. اصل اينكه خمس واجب است جزء ضروريات دين و مذهب محسوب مي شود، زيرا قرآن به صراحت مي فرمايد: «بدانيد آن چه از غنيمت (هر آن چه به دست مي آوريد) خمس آن براي رسول و ذي القربي و... است». [۱] امام باقر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «هر كس با مالش چيزي را بخرد بر او حلال نيست مگر حق ما را بپردازد و هر كس منكر آن شود منكر قرآن شده است.» [۲]

موارد مصرف خمس به شش قسم تقسيم شده است،[۳]سهمى براى خداوند، پيامبر و ذوالقربى و نزديكان پيامبر-ائمه اطهار علیهم السلام- و سهمى براى يتيمان از سادات، مسكينان از سادات و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام ناميده مى‏شود؛ چرا كه سهم خداوند و پيامبر به امام داده مى‏شود و سه سهم دوم كه مخصوص سادات است سهم سادات ناميده مى‏شود. بنابراین خمس به دو قسمت تقسيم مى‏شود سهم امام و سهم سادات. بنا براين مصرف خمس فقط برای فقراى سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالى كه به آنها خمس تعلق گرفته از احتياجات سادات زيادتر باشد، مازاد آن بايد به بيت المال مسلمانان ريخته شود كه در راه مصالح عمومى مصرف گردد. همچنان كه اگر احتياجات فقراى سادات از ميزان خمس زيادتر باشد بايد از بيت المال كمبود آن را تأمين نمود. از طرفى سادات بطوركلى از گرفتن زكات كه حق ساير فقرا و محتاجان مى باشد محرومند، مگر اين كه زكات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا كه خداوند احترام فراوانى براى معصومين (ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زكات غير سادات را به سادات فقير ممنوع دانسته است؛ زيرا زكات صدقه مى‏باشد[۴] و ممكن است پرداخت صدقه غير سادات به سادات، نوعى تفوّق غير سادات بر آنان يا كم‏احترامى به آنان تلقى گردد. ازاين‏رو جهت جبران اين مسأله نيمى از خمس جهت اداره امور سادات تعيين شده است و نيم ديگر نيز مربوط به امام‏معصوم (ع) است و اين اموال ملك شخص امام (ع) نيست؛ بلكه مربوط به خدمات دينى به جامعه اسلامى است. در زمان غيبت كبرى اين سهم در اختيار نواب عام آن حضرت- كه مراجع تقليد و فقهاى عظام هستند- قرار مى‏گيرد تا در مصارف اسلام و مسلمين خرج شود. به نظر عده‏اى از مفسران حكم وجوب زكات در مكه نازل گرديد و مسلمانان به پرداخت اين فريضه الهى موظف شدند ولى هنگامى كه پيامبر اسلام به مدينه پا نهاد و حكومت اسلامى را پايه‏گذارى كرد، از طرف خدا مأمور به دريافت زكات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگيرد ولى بنى‏هاشم (سادات) حق نداشتند چيزى از اين بودجه دريافت كنند.[۵]

اين دو امر سبب شد اين قشر از زكات محروم بمانند و از سوى ديگر مى‏دانيم كه در ميان سادات افراد از كار افتاده، در راه مانده، يتيم و... وجود دارند كه بايد به طريقى تأمين شوند. خداوند متعال جهت پر كردن اين خلأ و اكرام و احترام آنان، آيه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از اين خاندان را، خمس قرار داد. در حقيقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زكات و اين جداسازى نه براى اين است كه سادات سهم بيشترى پيدا كنند و يا مزد رسالت دريافت كنند بلكه تنها به جهت احترام و اكرام اين خاندان در جامعه مى‏باشد. 

بنابر اين، خمس به جاى همان زكاتى است كه به ساير مستمندان داده مى شود و شرايط پرداخت آن هم به سادات تقريبا مشابه شرايط پرداخت زكات به ساير فقراست، منتها براى حفظ حيثيت فرزندان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم كه در واقع حفظ حيثيت خود پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم و رعايت مقام شامخ اوست، به صورت ديگر و به عنوان ديگرى پرداخت مى شود و اين يك نوع ادب و احترام در برابر شخصيت والاى پيغمبر گرامى اسلام است و به هيچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد و بديهى است كه احترام و ادب و حفظ حيثيت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسيار دارد. افزون بر آنكه بناى اسلام بر آن است كه سلسله نسب سادات به طور مشخص باقى بماند و به شكلى گم نشود و ياد پيامبر و امامان‏عليهم السلام در خاطره‏ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تكريم جدشان پيامبر اسلام بدانند. [۶]



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر


منابع

  1. انفال، 41.
  2. حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، چاپ اول، 1409ق، ج9، ص540 و 549.
  3. انفال، 41.
  4. حضرت على‏عليه السلام در روايتى فرموده: «لم يجعل لنا سهماً فى‏الصدقه اكرم (الله) نبيه و اكرمنا ان يطعمنا او ساخ ما فى ايدى الناس» «خداوند متعال سهمى براى ما در زكات قرار نداده، بلكه پيامبرصلى الله عليه وآله و ما اهل‏بيت‏عليهم السلام را از خوردن چرك‏هاى اموال مردم (زكات) گرامى داشته است»: وسائل الشيعه، ج 6، ابواب قسمه الخمس، باب 1، ح4).
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 8، ذيل آيه 60، سوره توبه، ج 14،ص 191 فضيلت سوره مؤمنون.
  6. مطهرى، مرتضى، آشنايى با قرآن، صدرا، ج 3، ص 83، و سایت پرسمان رهبری.