سؤال

در مورد بیت المقدس از پیدایش تاکنون توضیح دهید.

بیت‌المقدس، نام شهری باستانی در فلسطین است. اورشلیم و قدس نام‌های دیگر این شهر است. بیت المقدس از شهرهای مهم و مقدس میان ادیان در طول تاریخ شناخته می‌شود. این شهر در طول تاریخ به تصرف مسلمانان و مسیحیان درمی‌آمد. فتح شام در اواخر ایام خلافت ابوبکر (۱۳ق /۶۳۴م) آغاز شد. در جنگ‌های صلیبی، مسیحیان این شهر را تصرف کردند و تا سال ۵۸۳ق به دست آنان بود. در این سال صلاح‌الدین ایوبی شهر را بی‌آنکه کشتاری به راه اندازد، باز پس گرفت. به دنبال قدرت یافتن ترکان عثمانی در سدهٔ ۱۰ق /۱۶م، تحول بزرگی در خاورمیانه و به‌ویژه در بیت‌المقدس پدیدار شد که تا حدود ۴ سده ادامه یافت.

در سدهٔ ۱۳ ق / ۱۹ م و تا آغاز جنگ جهانی اول، سرزمین فلسطین به نحو سازمان یافته‌ای شاهد مهاجرت یهودیان به آنجا بود. اقدامات یهودیان از زمان تشکیل «نخستین کنگرهٔ صهیونیستها» در ۱۸۹۷م در شهر بازل سویس، و طرح ادعای «موطن» نسبت به فلسطین، تا تشکیل «صندوق ملی یهود» در ۱۹۰۱ م، با همراهی‌های انگلستان برای اسکان یهودیان و ایجاد موطن برای آنان، منجر به صدور اعلامیۀ بالفور شد. دولت بریتانیا در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷ م اعلام داشت که قیمومت خود را در ۱۵ آوریل ۱۹۴۸ ملغا خواهد ساخت. بر اساس قطعنامهٔ سازمان ملل، بیت‌المقدس به دو نیم شرقی (شامل شهر کهن، در اختیار عرب‌ها) و غربی (در دست یهودیان) تقسیم گردید. طی جنگ ۶ روزه، در ۷ ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بخش شرقی را نیز تصرف کرد و پس از گذشت حدود ۸۵۹ سال از رسیدن لشکر صلیبیون به پشت دیوارهای شهر، آن را به اشغال کامل خود درآورد.

تصویری از بیت المقدس در زمان حکومت عثمانی

نام

از بیت المقدس در متون و دوره‌های مختلف با نام‌های گوناگون، اما پیوسته به عنوان شهری قدسی و مورد احترام یاد شده است. از جملهٔ این نام‌هاست: یبوس، یابیش، کادش، سالم، شالم، سالیم، صهیون، شهر داوود، اورسالم (اوروسالیم)، ایلیا، اورشلیم، یروشالئیم (یروشالایم)، قُدس، القُدُس، بیت‌المَقْدِس، بیت‌المُقدَّس و گاهی نیز آن را شهر عدالت، شهر امین، شهر زیبا، شهر مقدس، کوه معبد، شهر خدا یا به تنهایی و به‌طور مطلق، معبد یا شهر خوانده‌اند.

در متون مذهبی حدود ۲۰ نام مختلف برای بیت‌المقدس به‌کار رفته است. این شهر در قرآن کریم به صورتهای «القریة»، «الارض المبارکة»، «الزیتون» و «الساهرة» آمده است. در تورات در کنار نام‌های دیگر، بیش از ۶۵۰ بار نام اورشلیم آمده است. پیش از آنکه داوود نبی(ع) به این مکان وارد شود، نه تنها نزد یبوسیان، ساکنان نخستین آن، بلکه نزد ابراهیم نبی(ع) مکانی مقدس به‌شمار می‌رفت و آن را محلی دانسته‌اند که ابراهیم خلیل(ع) فرزند خود را در آنجا به قربانگاه برد؛ نیز آنجا را محل نزول وحی بر یعقوب نبی(ع) آورده‌اند. صورت یونانی نام این شهر، هیروسولوما نیز از مقدس بودن آن خبر می‌دهد. از این‌رو، این شهر به عنوان «جایگاه انبیا و مهبط وحی»، پیوسته نزد ادیان و مذاهب مختلف، به‌ویژه مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، شهری مقدس بوده است. اورشلیم از نام‌های مشهور این شهر است. این شهر در دورهٔ اسلامی به‌طور اخص قدس و گاهی قدس شریف خوانده می‌شد. این شهر را عرب‌ها قدس (القدس)، و توسط ایرانیان بیشتر بیت‌المقدس می‌خوانند.[۱]


بناهای تاریخی

از میان بناهای جالب توجه در درون دیوارهای شهر کهن، دو دسته به نحو شاخصی بر جای مانده‌اند: نخست، مجموعهٔ حرم شریف شامل دو مکان از معتبرترین مکان‌ها نزد مسلمانان، یعنی مسجد الاقصی و قبةالصخره (مسجد عمر) که بنایی زیبا و باشکوه است؛ حرم شریف از مهم‌ترین مکانهای بیت‌المقدس است که پیروان ادیان گوناگون در آن به عبادت می‌پردازند و با ردیف مدارس مذهبی و مقابر خود که در داخل حصار و دروازه‌ها قرار دارد، از جلوه و ارزش ویژه‌ای برخوردار است. قبةالصخره با گنبد طلایی و کاشیهای آبی، سبز و فیروزه‌ای، در ۵۰۰ متری جنوبی مسجدالاقصی قرار دارد. بنای آن را خلیفهٔ اموی، عبدالملک شروع و پسرش، ولید به اتمام رسانده که حاوی آثار بسیاری از دورهٔ اسلامی است. عبدالملک و پسرش ولید در بیت‌المقدس مساجد، بناها و قصرهای بسیاری برپا کردند و بدین ترتیب، این شهر به عنوان یکی از مراکز بزرگ امویان به‌شمار می‌آمد. دومین مجموعه بنای مهم بیت‌المقدس، مجموعۀ کلیسای قیامت است که بخش‌هایی از آن مربوط به سرآغاز سدهٔ ۵ق است و از یک کلیسای مدور، همراه با دیرها و کلیساهای کوچک که آن را احاطه کرده‌اند، تشکیل شده است.[۲]

تاریخچه

از آغاز تا فتح اسلامی

بیت‌المقدس به روزگار فرمانروایی حضرت سلیمان(ع) توسعهٔ بسیار، و نیز موقعیت و اهمیتی خاص یافت و از آن پس، مرکز تحولات بزرگ و کوچک دینی و اجتماعی گردید؛ چنان‌که چندبار میان خاندان داوود و شاهان یهود و فرمانروایان آشوری دست به دست شد و سرانجام، بابلیان بر آنجا چیره شدند.

در ۵۳۹ ق‌م کورش، شاهنشاه ایران بابل را گشود و یهودیان را از اسارت رهانید و اجازه داد که بیت‌المقدس و معابد آن را بازسازی کنند. از این پس، در تمام دورهٔ هخامنشی بیت‌المقدس ایالتی در قلمرو ایران به‌شمار می‌رفت. مقارن سقوطِ هخامنشیان، شهر در زمرهٔ متصرفات اسکندر قرار گرفت. پس از مرگ او مصریان، و آن گاه سلوکیان بر آنجا استیلا یافتند. در ۶۳ق‌م رومیان، و در ۴۰ق‌م پارتیان ایرانی بر بیت‌المقدس مسلط شدند و اندکی بعد هرود به یاری رومیان بر بیت المقدس استیلا یافت.

در سالهای ۶۶ و ۱۳۲ م شورش‌هایی بزرگ در بیت‌المقدس روی داد که به شدت از سوی رومیان سرکوب شد. سرزمین فلسطین و بیت‌المقدس در ۳۱۲م به متصرفات قسطنطین، امپراتور مسیحی روم افزوده شد. در این دوره کلیساها و ابنیهٔ دینی مسیحی روی به توسعه نهاد و گروه‌های مسیحی به این شهر کوچیدند و در آنجا اقامت گزیدند. پس از تجزیهٔ امپراتوری روم، فلسطین در قلمرو دولت بیزانس قرار گرفت. مدتی بعد، در پی شکستِ رومیان از ساسانیان، بیت‌المقدس به متصرفات ایران افزوده شد؛ ولی در تحولات نظامی و سیاسیِ بعدی، شهر دوباره، تا فتحِ آن به دست مسلمانان، به دست بیزانسیان افتاد.[۳]

دورهٔ اسلامی تا عصر عثمانی

فتح شام در اواخر ایام خلافت ابوبکر (۱۳ق /۶۳۴م) آغاز شد. عمر بن خطاب خود به درخواست مردم شهر بیامد و صلح‌نامه نوشتند و دروازه‌های شهر را گشودند. مطابق این عهدنامه، مردم بر جان و مال و دین خود ایمن شدند. چنان‌که از آن صلح‌نامه و گزارش‌های مربوط به سنوات بعد پیداست، مسلمانان رفتاری تساهل آمیز با اصحاب ادیان، خاصه یهودیان که از سوی رومیان در زحمت و آزار بودند، پیش گرفتند و بدین‌سبب، بیت‌المقدس به زودی به مرکز ادیان بزرگ الاهی، و شهر صلح و آرامش تبدیل شد. بیت المقدس طی ۳قرن نخستِ خلافت عباسی نقش تاریخی چندانی نداشت. ظهور فاطمیان و تسلط آنها بر این شهر در ۳۵۸ق / ۹۶۹م آن را وارد مرحله‌ای جدید از تاریخ حیات خود کرد.

جنگجویان صلیبی به قصد تسخیر این شهر و تسلط بر بزرگ‌ترین مرکز مسیحیت، به فلسطین سرازیر شدند. در سال ۴۹۲ق / ۱۰۹۹م فرنگان قدس را از مصریان گرفتند و چنان به کشتار و غارت دست زدند که مورخان مسیحی نیز از گزارش آن شقاوت‌ها گزیری نیافتند. به این ترتیب بیت‌المقدس مرکز دولت لاتینی صلیبیان در شرق شد و خط مشی نظامی سراسر قلمرو صلیبی در فلسطین را تعیین می‌کرد. فرمانروایان مسیحی، یهودیان را نیز از بیت‌المقدس راندند و گروه‌های مسیحی را که از غرب می‌آمدند، در شهر و اطراف آن جای دادند.

بیت‌المقدس تا ۵۸۳ق /۱۱۸۷م در دست صلیبیان بود. در این سال صلاح‌الدین ایوبی شهر را بی‌آنکه کشتاری به راه اندازد، باز پس گرفت. به دستور او مسجد الاقصی را که روی به ویرانی نهاده بود، عمارت کردند و پس از ۹۲سال که شهر در دست فرنگان بود، در آنجا نماز بر پای داشتند. از این پس، بیت المقدس میان مسلمانان و فرنگان دست به دست می‌شد.[۴]

عصر عثمانی

به دنبال قدرت یافتن ترکان عثمانی در سدهٔ ۱۰ق /۱۶م، تحول بزرگی در خاورمیانه و به‌ویژه در بیت‌المقدس پدیدار شد که تا حدود ۴ سده ادامه یافت. هنگامی که سلطان سلیم در ۹۲۳ ق /۱۵۱۷ م به این شهر دست یافت، به‌رغم رو به زوال بودن و جمعیت نسبتاً کم، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود.

به روزگار سلطان سلیمان، امور مسیحیان بیت‌المقدس به دنبال معاهداتی، در دست رهبران دینی کاتولیک بود؛ ولی در عصر سلطان مراد چهارم، یونانیان ارتدکس بر این امور مسلط شدند. حکومت عثمانی تا مدتی بیت‌المقدس را به خوبی اداره می‌کرد، اما اقدامات مدنی آنان دیری نپایید و شهر رو به افول نهاد و به صورت شهری دردست حاکمان خودکامه درآمد. این وضعیت تا سدهٔ ۱۳ق /۱۹م که شرایط تا حدی بهبود یافته بود، طول کشید. در این دوره، اروپاییان بیت‌المقدس را حتی «نفرت‌انگیزترین مکان روی زمین»، و خانه‌های آن را «همچون زندان و گور» به‌شمار آورده‌اند.[۵]

دوره معاصر

در سدهٔ ۱۳ ق / ۱۹ م و تا آغاز جنگ جهانی اول، سرزمین فلسطین به نحو سازمان یافته‌ای شاهد توسعهٔ جمعیتی و اقتصادی بود. در این دوره، تشویق یهودیان به مهاجرت به فلسطین بالا گرفت. در این میان، سازمان یهود به نحوی سازمان یافته، پی‌گیر ترغیب مهاجرت یهودیان به بیت‌المقدس بود. در واقع، اقدامات یهودیان از زمان تشکیل «نخستین کنگرهٔ صهیونیست‌ها» در ۱۸۹۷م در شهر بازل سویس، و طرح ادعای «موطن» نسبت به فلسطین، تا تشکیل «صندوق ملی یهود» در ۱۹۰۱ م، با همراهیهای انگلستان برای اسکان یهودیان و ایجاد موطن برای آنان، منجر به صدور اعلامیهٔ بالفور شد. با تصرف بیت‌المقدس از سوی قوای انگلیسی و خارج ساختن آن از دست حکومت عثمانی، وایزمن (رئیس فدراسیون صهیونیست‌های انگلستان)، دفتری در بیت‌المقدس راه‌اندازی کرد.

دولت بریتانیا در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷ م اعلام داشت که قیمومت خود را در ۱۵ آوریل ۱۹۴۸ ملغا خواهد ساخت و سرانجام در ۱۴ ماه مه، آخرین فرمانده عالی بریتانیا از فلسطین خارج شد و قیمومت این کشور بر فلسطین عملاً ملغا گردید. براساس قطعنامهٔ سازمان ملل، بیت‌المقدس به دو نیم: شرقی (شامل شهر کهن، در اختیار عرب‌ها) و غربی (در دست یهودیان) تقسیم گردید.

بیت‌المقدس پیش از شکل‌گیری دولت صهیونی (۱۳۲۷ ش / ۱۹۴۸م)، مرکز مذهبی و فرهنگی و اداری ـ مالی سرزمین فلسطین بود. علاوه بر این، محل شورای عالی مسلمانان، مقر ۳ بطریرک و یک اسقف انگلیکان و نیز محل دفتر آژانس یهود به‌شمار می‌رفت. پس از شکل‌گیری دولت اسرائیل، این شهر به دو بخش بیت‌المقدس شرقی (در اختیار اردن) و بیت‌المقدس غربی (دردست اسرائیل) تقسیم شد که بخش غربی از ۱۹۴۹م به عنوان پایتخت خود ـ خواندهٔ اسرائیل معرفی گردید. در این حال، یهودیان قسمت اعظم شهر را به اشغال خود درآوردند. طی جنگ ۶ روزه، در ۷ ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بخش شرقی را نیز تصرف کرد و پس از گذشت حدود ۸۵۹ سال از رسیدن لشکر صلیبیون به پشت دیوارهای شهر، آن را به اشغال کامل خود درآورد.[۶]

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: مدخل «بیت المقدس» از دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

مطالعه بیشتر

  • حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۱ش.

منابع

  1. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.
  2. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.
  3. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.
  4. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.
  5. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.
  6. جمعی از نویسندگان، «بیت‌المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.