طرحهای موجود برای حل مسئله فلسطین
چه طرحهایی برای حل مسئله فلسطین وجود دارد؟
طرحهای موجود برای حل مسئله فلسطین، شامل طرح جامعه جهانی مبنی بر تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل و نیز طرح جمهوری اسلامی ایران مبنی بر رفراندوم عمومی با حضور ساکنان اصلی فلسطین اعم از ساکنان داخل و خارج از فلسطین به منظور تعیین سرنوشت خود است. اسرائیل، هیچگاه به طرح جامعه جهانی متعهد نبود و طرحهای توسعهطلبانه خود را اجرا نمود.
راه حل جامعه جهانی: تشکیل دو کشور
جامعه جهانی اعتقاد به ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین دارند تا صلح دائمی برقرار شود. در یازدهم دسامبر ۱۹۴۸ قطعنامهای در سازمان ملل گفته است: «دول عربی حالا دیگر باید قبول کنند که در فلسطین دولتی به نام اسرائیل دارای سیاست و سیادت به وجود آمده و این فکر را که این دولت دوام ندارد از مغز خود بیرون کنند، این دولت یهودی هم حتماً باید محدود به همان حدود مقرره در طرح تقسیم بیست و نهم نوامبر ۴۷ باشد و طمع و توسعه طلبی را کنار بگذارد، بایستی وادی نقب منضم به دولت عربی شود و در مقابل تمام الجلیل به یهود داده شود، اللدورمله هم از یهود گرفته شود و فرودگاه اللد آزاد و بینالمللی اعلام شود، شهر بیتالمقدس هم به دست سازمان ملل سپرده گردد و حیفا نیز بندر آزاد اعلام شود و دولت عربی و با سیادت به آن راه داشته باشند…».[۱]
این طرح اگر چه به معنای چشم پوشی فلسطینیها از حق مسلم خود در حاکمیت بر سرزمینهای خود بود و علیرغم اینکه صهیونیستها بعدها آن را قبول نمودند و حتی عربها نیز پس از بروز چند جنگ آن را امضا نمودند اما صهیونیستهای توسعه طلب حتی به این معاهده خود نیز پشت پا زدند و چند روز پس از امضای پذیرش آن بیتالمقدس را به عنوان پایتخت خود اعلام نموده و بخشی از سازمان اداری خود را به قدس جدید که در اختیارشان قرار داشت انتقال داده و حاضر به دست کشیدن از سرزمینهایی که طبق این طرح باید به فلسطینیان واگذار میشد نشدند و باعث برافروختن جنگهایی شدند که تا سال ۱۹۷۳ ادامه پیدا کرد.[نیازمند منبع]
باید گفت از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۶، مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل جمعاً ۲۲۵ قطعنامه لازم الاجرا در مورد تجاوزات صهیونیستها، کشتار مردم فلسطین و شهرک سازی (در زمینهای فلسطینیها در اراضی موضوع قطعنامه ۲۴۲ در نوامبر ۱۹۶۷، پس از جنگ ۶ روزه ژوئن ۱۹۶۷)، تصویب کرده است که این رژیم، حتی به یکی از این قطعنامهها نیز گردن ننهاده است.[۲]
کشور چین نیز در طرحی چهار مادهای به ضرورت تشکیل دولت مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ و به پایتختی قدس شرقی و زندگی مسالمت آمیز میان فلسطین و اسرائیل.[۳]
راه حل کشورهای عربی
کشورهای عربی در ابتدا هر نوع طرحی را که مشتمل بر ایجاد هر نوع دولت یهودی در سرزمین فلسطین بود رد میکردند و زمانی که قطعنامههای سازمان ملل و نیز پایبند نبودن صهیونیستها به قطعنامههای سازمان ملل را در کنار حمایت قدرتهای جهانی از این رژیم مشاهده نمودند، ابتدا تنها راه حل مسئله فلسطین و احقاق حقوق آنان را در بهرهگیری از ابزار نظامی دانستند؛ امّا پس از مرگ جمال عبدالناصر و عدم توفیق در حصول پیروزی کامل در جریان چهارمین جنگ بزرگ در سال ۱۹۷۳ به تدریج نگاهها از راه حل نظامی به مذاکرات سازشکارانه تغییر جهت پیدا کرد و فرایند صلح اعراب با رژیم صهیونیستی از زمان امضای قرار داد کمپ دیوید میان رژیم صهیونیستی و انورسادات رئیسجمهور مصر رسماً آغاز شد.[نیازمند منبع]
به دنبال توافقات صورت گرفته در کمپ دیوید و شکسته شدن قبح ارتباط و مذاکره با رژیم صهیونیستی چندین طرح از سوی دولتهای عربی سازشکار ارائه شد که مهمترین آنها عبارت بودند:
- پیمان کمپ دیوید (۱۹۷۹) که مبتنی بر شناسایی و مشروعیت این رژیم از سوی مصر بود، کشوری که همواره بار فرماندهی جنگ بر علیه این رژیم را بر دوش میکشید.
- طرح فهد (۱۹۸۱): این طرح که در واقع نوع ضعیف شده قطعنامه سال ۱۹۴۷ تقسیم فلسطین میباشد اسرائیل را به عنوان یک دولت مشروع به رسمیت میشناسد[۴] و با به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر مناطق اشغال شده پیش از ۱۹۶۷ عملاً اکثریت سرزمین فلسطین را که بالغ بر هشتاد درصد از کل فلسطین میباشد را به صهیونیستها واگذار مینماید.
- طرح فاس (۱۹۸۲): این طرح در واقع همان طرح فهد با اندکی تغییر است که حدود یک سال قبل از آن از سوی جبهه پایداری [سوریه ،لیبی و الجزایر] رد شده بود. امّا این بار به جز لیبی بقیه تقریباً آن را تأیید نموده وبه عنوان طرح اعراب برای صلح یا طرح فاس منتشر ساختند … تنها تفاوت این طرح با طرح فهد تأکید بر نقش سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان نماینده فلسطینیها در طرح اخیر بوده است.[۵]
پس از این مقطع دیگر شاهد هیچ گونه طرح جدیدی نه از سوی کشورهای عربی و نه از سوی سازمان ملل یا سایر قدرتهای بزرگ نبودیم و کلیه طرحهایی نیز که با عناوین جدید همچون طرح آمریکایی «زمین در برابر صلح» ارائه میشد، در واقع متضمن یکی از طرحهای سابق بودند که مبتنی بر حق مسلم رژیم صهیونیستی در تشکیل حکومت در سرزمین فلسطین و بدون در نظر گرفتن کوچکترین نقشی برای ساکنان اصلی فلسطین ارائه میشدند. این طرحها در نهایت منجر به برگزاری کنفرانسهای صلح و مذاکرات سازش میان کشورهای عربی و به ویژه ساف با رژیم صهیونیستی گردید که کنفرانسهای صلح مادرید در ۱۹۹۱، و قراردادهای اسلوی ۱ و ۲ و نیز توافتنامه مریلند که در تاریخ ۲۳ اکتبر ۱۹۹۸ بین بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسراییل و یاسر عرفات رئیس حکومت خودگردان و باحضور بیل کلینتون رئیسجمهور آمریکا در «وای پلانتیشن» به امضا رسید،[۶]
طرح جمهوری اسلامی ایران
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا به امروز، مسئلهٔ فلسطین یکی از مسائل اساسی مورد اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. ایران اولین کشوری بود که سفارت اسرائیل را تعطیل کرد. در واقع میتوان گفت ایران اولین کشور در دنیاست که موضع بسیار پیشرفتهای نسبت به مسئلهٔ فلسطین دارد؛ یعنی بر ضرورت آزادی کلیهٔ اراضی اشغالی فلسطین، اعم از ۱۹۴۸تا ۶۷، یعنی از بحر تا نهر، تأکید دارد.[۷]
طرح جمهوری اسلامی برای نخستین بار توسط مقام معظم رهبری ارائه شد و عبارتست از رفراندوم عمومی با حضور ساکنان اصلی فلسطین اعم از ساکنان داخل و خارج از فلسطین به منظور تعیین سرنوشت خود. این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، چهارمرحلهای است. یک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیمگیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمیشوند.[۸]
مقام معظم رهبری در این زمینه چنین گفته است: «راه حل این است که آوارگان فلسطینی از لبنان و هر نقطه دیگری که هستند، به فلسطین برگردند؛ این چند میلیون فلسطینی ای که در بیرون فلسطین زندگی میکنند، به فلسطین برگردند؛ مردم اصلی فلسطین چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی برکشورشان حاکم باشد، اکثریت قاطع مسلمانند، تعدادی هم یهودی و مسیحی هستند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطیناند و پدرانشان در اینجا زندگی کردهاند، آن نظامی را که مطلوب این جمعیت هست، سرکار بیاورند، بعد آن نظام تصمیم بگیرد که با این کسانی که در طول این چهل سال، چهل وپنجسال، پنجاه سال به فلسطین آمدهاند، با اینها چه کار کنند؛ نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان بدهند، این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است، این راه حل بحران است. تا وقتی این راهحل اجرا نشود، هیچ راهحل دیگری کارایی نخواهد داشت».[۹]
مزیتهای طرح جمهوری اسلامی ایران
راهکار ارائه شده توسط مقام معظم رهبری راهکاری کاملاً انسانی است که مبتنی بر حقوق اولیه انسانها و منطبق بر مفاد منشور جهانی حقوق بشر که خود غربیها آن را کاملاً قبول دارند میباشد که از جمله آنها عبارتست از حق تعیین سرنوشت؛ یعنی برای نخستین بار به نقش مردم فلسطین در حل بحران توجه شده است، هیچ راهکار نظامی در آن پیشبینی نشده است، منطبق بر شعارهای دموکراسی و مردمسالاری است و مرجع تعیین سرنوشت را از قدرتهای خارجی و فرامنطقه ای به خود اهالی واگذار میکند. در صورت اجرا نشدن نشان عدم صداقت قدرتهای جهانی در طرح شعارهایی همچون آزادی، حقوق بشر، دموکراس، حق تعیین سرنوشت و … و تحت فشار قرار دادن کشورهای مستقل و آزاد به بهانه نقض این شعارها میباشد.[نیازمند منبع]
منابع
- ↑ اکرم زعیتر، سرگذشت فلسطین، ترجمه اکبر هاشمی رفسنجانی ، انتشارات دفترتبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص۳۶۷
- ↑ «ریشههای اشغال سرزمین فلسطین و راه رهایی آن» سفارت جمهوری اسلامی ایران: رم، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ «ارائه طرح 4 بندی چین برای حل مسئله فلسطین»، سایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ محمد باقر سلیمانی، بازیگران روند صلح خاورمیانه ، انتشارات وزارت امور خارجه، ص۲۷
- ↑ محمد باقر سلیمانی، بازیگران روند صلح خاورمیانه ، انتشارات وزارت امور خارجه، ص۲۷
- ↑ محمد باقر سلیمانی، بازیگران روند صلح خاورمیانه ، انتشارات وزارت امور خارجه، ص۳۳–۳۲
- ↑ «طرح پیشنهادی رهبر انقلاب برای حل مسئله فلسطین»، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ «طرح پیشنهادی رهبر انقلاب برای حل مسئله فلسطین»، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ سخنرانی فرمانده کلّ قوا در اجتماع بزرگ بسیجیان شرکت کننده در اردوی یاران امام علی(ع) ۱۳۷۹/۰۷/۲۹ به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری