سؤال
خشم جیست؟


مفهوم‌شناسی

خشم در اصل نیرویی است دفاعی که برای دفاع از خود یا پاسداری از حق در نهاد انسان گذارده شده با ولی چون از محور اصلی خویش خارج گردد، تبدیل به یکی از رذایل بزرگ اخلاقی می‌شود و رذایل دیگری را به همراه می‌آورد؛ بنابراین اگر خشم در جهت پاسداری از حق و دفاع از چیزی باشد که دفاع از آن عقلاً و شرعاً ضروری است. از جمله فضایل اخلاقی است امّا اگر بر مبنای خودخواهی به وجود آید، مادر بسیاری از رذایل می‌شود؛ بنابراین کسی که هرگز خشم به سراغ او نمی‌آید، و در برابر تمامی صحنه‌ها بی‌تفاوت و آرام است، او انسان کاملی نیست. خشم در مواجهه با ظلم و تعدی و در مقام دفاع از حقیقت، به شرطی که شکل افراطی به خود نگیرد و انسان را از محور اعتدال خارج نکند، ناشی از بیداری دل و حساسیت در برابر حق و باطل است.

خشمی که بر اساس خودخواهی به وجود می‌آید، بارزترین شکل خشونت روحی است و در صورتی که شخص قدرت بر انتقام داشته باشد، او را وادار به اعمال خشونت می‌کند و اگر شخص قدرت بر انتقام یا فرونشانیدن آتش غضب از روی اختیار نداشته باشد به درون او گریخته و به صورت عقده‌های روحی و کمپلکس‌های روانی در قالب «کینه» در می‌آید.

این کینه درونی که حالت تغییر شکل یافته غضب است، به صورت‌های مختلف، بر حسب شرایط بیرونی، ظاهر می‌شود که مهم‌ترین آنها حسد، غیبت و دروغ و تهمت، شماتت و تحقیر و بدزبانی، شدت عمل و به‌طور کلی بدخلقی، ستم و آزار و تضییع حق، و امثال آن است.

به هر حال، خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم می‌زند، او را از محور حق و عدل خارج می‌سازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بی‌نصیب می‌گردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم می‌شود.[۱]


پیامدها

راه‌های درمان

منابع

  1. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، تهران، سمت، چاپ ششم ۱۳۶۸، ص۲۰۹–۲۱۰.