آقا بزرگ تهرانی

سؤال

آقا بزرگ تهرانی کیست و چه جایگاهی در حوزه علمیه شیعه دارد؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png
حوزه-و-روحانیت.png


آقابزرگ تهرانی (۱۲۹۳ق-۱۳۸۹ق)، فقیه و کتاب‎شناس و تراجم‌نگار شیعی.[۱]

زندگینامه

 
تصویری از آقا بزرگ تهرانی

آقابزرگ در تهران زاده شد. پدر و پدربزرگش از روحانیان این شهر بودند. جد ‌بزرگش، حاج محسن، بازرگان بود و به یاری منوچهر خان معتمدالدولۀ گرجی، نخستین چاپخانۀ ایران را بنیـاد نهاده بود. وی در ۱۰ جمادی‎الآخر ۱۳۱۵ ق/ ۶ نوامبر ۱۸۹۷ م، به قصد ادامۀ تحصیل به نجف رفت و از این تاریخ تا ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱ م در این شهر نزد حاج میرزا حسین نوری، شیخ محمد طٰه نجف، سید مرتضى کشمیری، حاج میرزا حسین میرزا خلیل، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، سید احمد حائری تهرانی، میرزا محمدعلی چهاردهی، سید محمدکاظم یزدی و شیخ‎الشریعۀ اصفهانی به کسب دانش پرداخت.[۲]

آقابزرگ در ۱۳۲۹ ق، به کاظمین رفت و به‌منظور تدوین بزرگ‎ترین دائرةالمعارف کتاب‎شناسی شیعی، یعنی الذریعة الى تصانیف الشیعة به تحقیق و تتبع پرداخت. چندی بعد به سامرا رفت و ضمن ادامۀ کار خود در آنجا، در مجلس درس میرزا محمدتقی شیرازی نیز حاضر شد. در ۱۳۳۵ ق/ ۱۹۱۷ م، به کاظمین بازگشت، دو سال در آنجا ماند و دوباره به سامرا رفت. در ۱۳۵۴ ق/ ۱۹۳۵ م، به نجف بازگشت و به‌منظور چاپ الذریعة، چاپخانه‎ای به نام مطبعة السعاده بنیاد نهاد، اما دولت پادشاهی عراق به بهانه‎های گوناگون مانع کار وی گردید. شیخ جلد نخستین الذریعة را در مطبعة الغرى به چاپ رساند، اما انتشار آن، بازهم در نتیجۀ مخالفت دولت عراق ۶ ماه به تعویق افتاد.

آقابزرگ برای تدوین و تکمیل این دائرةالمعارف به سفرهای طولانی نیز پرداخت. او از بیشتر کتابخانه‎های عمومی عراق، ایران، سوریه، فلسطین، مصر و حجاز، و بسیاری از کتابخانه‎های خصوصی در این کشورها دیدن کرد و به بررسی کتب آنها پرداخت.

فراهم‌شدن دائرةالمعارفی مانند الذریعة، آرزوی بسیاری از دانشمندان شیعی بود. جای خالیِ فهرست آثار نویسندگان شیعی، از مدتها پیش احساس می‎شد. در فهرستهای مشابه از آثار دانشمندان مسلمان که پژوهشگران دیگر مذاهب آن را تدوین می‎کردند، به آثار بزرگان شیعه بی‎اعتنایی می‎شد. در همین اواخر جرجی زیدان، ادیب مسیحی عرب، در تاریخ آداب اللغة العربیة، نقش شیعه را در بنای فرهنگ اسلامی بسیار اندک شمرده بود (۲/ ۳۸۴). این امر بر فقهای شیعه گران افتاد و تنی چند از آنـان گرد هم آمدند و ۳ تن از ایشان به قصد معرفی دانشمندان این مذهب و آثار آنان و دفع دعوی باطل جرجی زیدان وظایفی بر عهده گرفتند. شرح نقش شیعیان در علوم اسلامی به سید حسن صدر واگذار شد و وی در کتاب تأسیس الشیعة الکرام لفنون الاسلام، به این کار پرداخت. شیخ محمدحسین کاشف‎الغطاء در بیان نادرستیها و لغزشهای کتاب جرجی زیدان، نگارشِ المراجعات الریحانیة و النقود و الردود را آغاز کرد و آقابزرگ تألیف الذریعة را بر عهده گرفت.

آقابزرگ دو بار ازدواج کرد و دارای ۵ پسر و ۴ دختر شد. وی پس از یک بیماری طولانی در نجف اشرف درگذشت و برطبق وصیتش، در کتابخانۀ خود که آن را برای استفادۀ علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.[۳]


تیتر

رضا استادی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این نشست گفت: شیخ آقابزرگ تا 20 سالگی در تهران بوده است، چند سالی درس خوانده و بعد در سال 1313 به نجف رفته است. 16 سال در نجف فقه و اصول خوانده است. با نشستن پای درس مرحوم آخوند صاحب کفایه، مرحوم یزدی صاحب عروه و همین‌طور شیخ الشریعه اصفهانی و برخی از علمای اخلاق بار خودش را بسته، با تغییرات درس این بزرگواران به درجه‌ بالای علمی و اجتهاد رسید. 37 سال داشت که برای استفاده از محضر درس حاج محمدتقی شیرازی از نجف به سامرا هجرت کرد، ولی خدای متعال به دلش انداخت و تصمیم بزرگی گرفت با این‌که باید همان راه فقه و اصول را مثل سایر علما در صراط مرجعیت ادامه می‌داد ولی تصمیم جدی گرفت که درس رسمی حوزه را کنار بگذارد و کار عظیمی که پاسخ بسیاری از اشکالات و خدمتی به اهل بیت را شروع کند. در سال 1329 ایشان به فکر افتاد که پاسخ برخی از مخالفان را بدهد. چون در آن زمان در برخی از کتاب‌ها آمده بود که شیعه از خودش مولفاتی ندارد و سر سفره دیگران نشسته است. ایشان تصمیم گرفت تا کتابی تالیف کند که آثار تالیفی شیعه را جمع‌آوری کند.[۴]

تیتر

طبقات در معرفی اعلام و بزرگان شیعه به قدری جامع و مانع است که کمتر کتابی درین موضوع در فرهنگ اسلامی می تواند با آن برابری کند، ص۴۸. [۵]

 
یادنامه آقابزرگ تهرانی در شماره ۱۳۸ مجله بخارا

شاگردان

...

آثار

مهم‌ترین آثار آقابزرگ از این قرار است:

۱. مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، تهران، ۱۳۳۷ ش.

۴. المشیخة، نجف، ۱۳۵۶ ق/ ۱۹۳۸ م.

۵. هدیة الرازی الی المجدد ‎الشیرازی، کربلا، ۱۳۸۳ ق/ ۱۹۶۳ م.

۶. النقد اللطیف فی نفی ‎التحریف عن ‎القرآن الشریف (خطی).

۷. توضیح ‎الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، قم، ۱۴۰۱ ق/ ۱۹۸۱ م.

۸. تفنید قول ‎العوام بقدم ‎الکلام (خطی).

۹. ذیل‎ المشیخة، نجف، ۱۳۵۵ ق/ ۱۹۳۷ م.

۱۰. ضیاء المفازات فی طرق مشایخ ‎الاجازات (خطی).

۱۱. اجازات الروایة و الوراثة فی القرون الاخیرة الثلاثة (خطی).

۱۲. حیات الشیخ الطوسی، نجف، ۱۳۷۶ ق/ ۱۹۵۶ م (همچنین در مقدمۀ تفسیر ‎التبیان چاپ شده است: بیروت، دار احیاء التراث العربی).

۱۳. مستدرک کشف ‎الظنون یا ذیل کشف ‎الظنون، تهران، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م[۶]

 
«الذریعه» دانشنامه کتابشناسی شیعه اثر مشهور آقا بزرگ تهرانی

الذریعه

الذریعة الى تصانیف ‎الشیعة، شامل ۲۶ جلد که جزء نهم آن در ۴ مجلد است، و میان سالهای ۱۳۵۷-۱۳۹۷ ق/ ۱۹۳۸-۱۹۷۷ م در نجف و بیروت به چاپ رسیده است.[۷]

انگیزه نگارش الذریعه

شیخ آقا بزرگ تهرانی را به نام کتاب الذریعه می‌شناسند. این کتاب، دایرة المعارفی در فرهنگ شیعی محسوب می‌شود. در مورد انگیزهٔ شیخ آقا بزرگ در تألیف الذریعه چنین گفته شده است که جرجی زیدان در کتاب مشهور خود «تاریخ آداب اللغة العربیة» در مورد شیعه سخنی بدین مضمون گفت: «شیعه طایفه‌ای بود کوچک و آثار قابل اعتنایی نداشت و اکنون شیعه‌ای در دنیا وجود ندارد»؛ این شد که شیخ آقا بزرگ و دو هم‌ردیف و دوست علمی‌اش، شیخ محمد کاشف الغطاء و سید حسن صدر هم‌پیمان شدند تا هر یک در باب معرفی شیعه کاری را بر عهده گیرند و به این صورت پاسخ سخن جرجی زیدان را بدهند. سید حسن صدر با نگارش کتاب «تأسیس الشیعه لعلوم الإسلام» این کار را انجام داد. علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء نیز متعهد شد کتاب «تاریخ آداب اللغة» جرجی زیدان را نقد علمی بکند. از این بین شیخ آقا بزرگ هم مأمور شد فهرستی برای تألیفات شیعه بنویسد که حاصل آن کتاب «الذریعه» شد. (محمدرضا حکیمی در کتاب شیخ آقا بزرگ تهرانی، صص ۲۲-۲۴).[۸] معروف بود، ما شنیده بودیم - حالا من یادم نیست جائی هم این را خوانده‌ام یا نه، اما از قدیم در دهنها بود - که این کتاب «فجر الاسلام» را که احمدامین مصری نوشت که تهمتهای زیادی و اهانتهای زیادی در این کتاب به شیعه کرده است - که بعد هم «ضحی الاسلام» و «ظهر الاسلام» و «عصر الاسلام» را نوشت و همین طور در همه‌ی اینها همین اهانتها تکرار شده - وقتی منتشر شد، موجب شد که تعدادی از بزرگان و روشنفکران حوزه‌ی علمیه‌ی نجف به فکر بیفتند و پاسخ عملی بدهند. لذا مرحوم آشیخ آقا بزرگ تهرانی کتاب «الذّریعة» را نوشت؛ مرحوم سید محسن جبل عاملی کتاب «رجال» معروف خودش را و «اعیان الشیعة» را نوشت؛ مرحوم صدر کتاب «تأسیس الشیعة لفنون الاسلام» را نوشت؛ اینها دفاع کردند، دفاع عملی. یعنی یک کتاب سیصد چهارصد یا دویست سیصد صفحه‌ایِ فجر الاسلام موجب شد که چند دائرةالمعارف بزرگ در شیعه به وجود آمد.[۹]

طبقات اعلام الشیعه

 
«طبقات اعلام الشیعه»، دانشنامه عالمان شیعه اثر مشهور آقا بزرگ تهرانی

جایگاه و مقام علمی

محمدرضا حکیمی پس از آنکه یکی از آثار خود را به نام شیخ آقا بزرگ می‌نامد و از محقق تهرانی می‌نویسد، در نهایت نیز از وی این‌گونه یاد می‌کند: «علامه کبیر، مؤلف مجاهد، متتبع کم‌مانند، خادم دین و جامعه، عاشق کتاب و فرهنگ، ناشر علم و فضیلت، عالم ربانی، و تربیت‌یافته مکتب جعفر بن محمد(ع)، حضرت شیخ آقا بزرگ تهرانی رحمة ﷲ علیه». (شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمدرضا حکیمی، ص ۶۵)

محمدرضا حکیمی هم شیخ آقا بزرگ تهرانی را مورد تمجید قرار داده است. وی در وصف ایشان گفته است: «شیخ آقا بزرگ، در طول سال‌های نجف، همچون روزگاران گذشتهٔ خویش به پیگیری کارهای تحقیقی و ادامهٔ رسالت علمی خود شب و روز می‌گذرانید و با امانت و اخلاص تمام، به تألیف و نشر اطلاعات خود اشتغال داشت. حوادث اندوه‌آفرین روزگار، پیشامدهای نامنتظر و بیماری‌های دردخیز که در زندگی وی بسیار بود هیچ یک نتوانستند او را در کار سست کنند و رنگ ناتوانی و ضعف به جوهر وجود او بزنند. شیخ در اخلاق اسلامی و تقوای نفس و طهارت ضمیر نیز از نمونه‌های اندک‌یابی بود که احوالات آنان، اصحاب ائمه طاهرین و علمای بزرگ شیعه را به یاد می‌آورد». (شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمدرضا حکیمی، ص ۷)

جلال آل احمد هم آقا بزرگ تهرانی را ستوده بود. وی پس از انتشار جلد پنجم الذریعه مقاله‌ای در معرفی آن منتشر کرد که ضمن آن این‌گونه نوشت: «به‌راستی باید گفت کمتر محقق و کتابدار و یا مطالعه‌کننده‌ای در تاریخ ایران بعد از اسلام می‌تواند خود را از این مجموعه گرانبها بی‌نیاز بداند. (به نقل از مجلهٔ سخن، س ۲، ش ۱۱-۱۲، دی و بهمن ۱۳۲۴)[۱۰]

کدکنی

یکصد‌ و‌ سی و هشتمین شمارۀ مجلۀ بخارا که تصویر علامه شیخ آقابزرگ تهرانی را بر روی جلد دارد منتشر شد.

ولی او یکی از چند چهره ممتازی است که در قرن بیستم به فرهنگ ملی ما و زبان و ادب فارسی خدمتی دوران‌ساز انجام داده است. او را باید در کنار دهخدا و علامه قزوینی و پورداوود و تقی‌زاده، و بهار و خانلری و یارشاطر و مصاحب به شمار آورد؛ آنها که کارهای عظیم و جاودانه در سطح جهانی، انجام داده‌اند. کارهای عظیم «رجالی» و «کتاب‌شناسی» علامه تهرانی را در عرض کارهای بزرگ و دوران‌ساز آن بزرگان می‌شمارم. درست است که او آثار خود را به زبان عربی نوشته است ولی محتوای نوشته‌های او عملاً معرفی فرهنگ ملی ما و شناساندن جمعی از دانشمندان ایرانی به مخاطبان زبان عربی در سراسر جهان بوده است. تنها الذریعه او (افزون بر چهل مجلد) جایگاهی دارد در حد کارهای بزرگ بروکلمان و فواد سزگین که کوشیده‌اند موجودی زبان عربی را به شیوه‌ای جهانی و علمی به زبان آلمانی، معرفی کنند. کتاب‌شناسی فرهنگ ایران، هیچ‌گاه، از آثار علامه تهرانی بی‌نیاز نخواهد بود.[۱۱]

منابع

  1. حکیمی، محمدرضا، شیخ آقا بزرگ تهرانی، قم، دلیل ما، ۱۳۸۲ش،
  2. منزوی، علی نقی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، کتاب ماه کلیات، سال ششم، شهریور و مهر ۱۳۸۲ش، شماره ۹ و ۱۰، ص۱۱۶.
  3. موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
  4. استادی، رضا، «کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه آقا بزرگ باید به عنوان کتاب قرن انتخاب می‌شد»، سایت مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲ اسفند ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ش.
  5. سید عبدالله انوار، اهمیت الذریعه و خاندان حاج آقا بزرگ تهرانی»، کتاب ماه کلیات سال ششم شهریور و مهر 1382 شماره 9 و 10 .ص۴۸.
  6. موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
  7. موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
  8. «شیخ آقا بزرگ تهرانی و دایرة المعارفی به نام الذریعه»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۳، تاریخ بازدید ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
  9. خامنه ای، سید علی، «شیخ آقا بزرگ تهرانی، (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ش،‌ تاریخ بازدید: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
  10. «شیخ آقا بزرگ تهرانی و دایرة المعارفی به نام الذریعه»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۳، تاریخ بازدید ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
  11. شفیعی کدکنی، محمدرضا، «یکی از چند چهره ممتاز فرهنگ ملی ما»، مجله بخارا، شماره ۱۳۸، ۱۳۹۹ش، به نقل از «انتشار بخارا تابستانی» سایت مجله بخارا، تاریخ درج مطلب:‌۳۱ تیر ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.