دلایل موافقان تفسیر علمی قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۹ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)


سؤال

دلیل موافقان تفسیر علمی قرآن چیست؟


روش تفسیر علمی در میان مفسران شیعه و اهل سنت رواج بسیار دارد. می‌توان گفت عدم استفاده از آن باعث نقصان در تفسیر می‌گردد. موافقان این نوع تفسیر دلایلی برای استفاده از این نوع تفسیر بیان نموده‌اند:

دلیل اوّل کشفیات و یافته‌های قطعی علمی موجب روشن شدن معنای آیات می‌شود و این همان چیزی است که در اصطلاح به آن تفسیر گویند. «تفسیر» یعنی تبیین و توضیح مفاد آیات و نیز بیان اهداف خداوند از آنها؛ پس گاهی ناچاریم در بعضی آیات از یافته‌های علوم تجربی استفاده کنیم تا مفهوم آیه روشن شود؛ مثلاً آیات اول سورهٔ حج و سورهٔ مؤمنون، مسئلهٔ مضغه، علقه، مخلقه، غیرمخلقه و مراحلی که جنین در رحم مادر می‌گذراند را بیان می‌کند که با مراجعه به یافته‌های علم پزشکی معنای آنها روشن می‌گردند.

نتیجه این‌که، یکی از دلایل موافقان این است که یافته‌های علوم تجربی می‌تواند کمکی در روشن‌تر شدن آیات قرآن باشد. برخی معتقدند حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ آیه، اشاره به علوم تجربی دارد.

قرآن برای همهٔ انسان‌هاست و از جمله مخاطبان اولیهٔ آن مسلمانان صدر اسلام بودند که از این یافته‌های علوم تجربی اطلاعی نداشته‌اند. آیا آنها واقعاً به روشنی مطالب را نمی‌فهمیدند؟

دکتر ذهبی[۱] به این نکته اشاره نموده و آن را جزو دلایل مخالفان تفسیر علمی بیان کرده است و آن این‌که آیا از ۱۱۰۰ سال قبل تا حال، این مفاهیم تغییر کرده است یا نه؟ ما این دلیل را در ضمن دلایل مخالفان پاسخ خواهیم داد.

این‌که فرمودید «فهم روشنی»، لازمه‌اش این است که، کسانی که از یافته‌های تجربی استفاده نکردند فهم روشنی نداشته باشند، در حالی که برخی تعبیر به تبیین دارند؛ به نظر شما کدام یک بهتر و درست است؟

ما بر سر واژگان بحثی نداریم. آنچه که تفسیر نامیده می‌شود، تبیین آیات قرآن و روشن کردن مقاصد گوینده است؛ این هنر، از تفسیر علمی نیز برمی‌آید. تفسیر علمی نیز، همانند تفسیر قرآن به قرآن، موجب روشن شدن معنای آیات می‌شود. لزوماً این‌طور نبوده که مخاطبان قرآن در صدر اسلام، همهٔ مطالب آن را متوجه شوند؛ زیرا قرآن سطوح مختلف مردم را در نظر می‌گیرد. گاهی بعضی از آیات خیلی عمیق‌اند؛ مثلاً در مورد آیات اول سورهٔ حدید، «هُوَ الْأَوَّلُ وَ اْلاخِرُ وَ الظَّاهِرُ و الباطن» و نیز سورهٔ فاتحه، روایت داریم که این آیات را، مردم آخرالزمان[۲] خواهند فهمید؛ لذا با گذشت زمان و رشد علمی بشر، یک سری تعبیرها و تفسیرهای جدید برای فهم بهتر آیه‌ها به وجود می‌آید. مسائل علمی قرآن نیز به همین صورت است. برخی از آیات قرآن اشارات علمی دارد، و تا زمانی که علوم پیش‌رفت نکند، بشر متوجه این اشارات نمی‌شود؛ مثلاً این‌که قرآن می‌فرماید: «شراب حرام است، چون ضرر آن بیش‌تر از نفع آن است»[۳] ممکن است کاملاً برای افراد آن زمان مشخص نبوده باشد، ولی امروزه با کشف ضررهای متعدد شراب در زمینه‌های اجتماعی، پزشکی و روانی، مقصود آیات بهتر روشن می‌گردد.

دلیل دوّم: کشفیات جدید و قانون‌های ثابت شدهٔ علمی و یافته‌های قطعی تجربی می‌تواند اعجاز علمی قرآن را اثبات کند؛ یعنی یکی از ابعاد اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است. قرآن حدود ۱۴۰۰ سال قبل مطلبی را بیان کرده است که بشر آن روز ـ با توجه به علوم تجربی خود ـ نمی‌توانست آن را بفهمد و بعدها این مطلب کشف شد.

بنابراین، این مطلب نشان می‌دهد که قرآن معجزه است؛ البته در این زمینه ادعاهای افراطی و نیز استفاده‌های غلط و مخالف شده است، ولی اصل قضیه صحیح است، هرچند موارد آن کم باشد.

فرهنگ علمی آن زمان به مواردی هم‌چون نیروی جاذبه،[۴] مسئلهٔ حرکت خورشید و جریان آن،[۵] حرمت شراب،[۶] زوجیت گیاهان،[۷] مراحل خلقت انسان،[۸] مسئلهٔ لقاح و آبستن شدن گیاهان و ابرها، و…[۹] نرسیده بود و الآن به آن رسیده‌اند و این دلیلی بر اعجازِ علمیِ قرآن است.

دلیل سوم: وقتی مخاطب قرآن متوجه شود که قرآن، اشاراتی علمی بالاتر و جلوتر از فکر بشر داشته است، ایمانش به قرآن و اسلام عمیق‌تر و زیادتر می‌شود. ما به وضوح متوجه می‌شویم که نسل جوان مخاطب قرآن، شیفتهٔ این نوع تفسیرند. پس باید مواظب باشیم، تا به دام تفسیر به رأی و تحمیل نظریات بر قرآن نیفتیم.

آیا این‌که در برخی موارد اثبات اعجاز علمی قرآن موجب اشتیاق و ازدیاد ایمان افراد می‌شود به دلیل قبلی برنمی‌گردد؟

این نتیجهٔ همان دلیل قبلی است. طرف‌داران تفسیر علمی این را یکی از دلایل تفسیر علمی می‌دانند؛ البته گاهی اعجاز اثبات می‌شود و گاهی نمی‌شود. در مواردی که اعجاز اثبات نمی‌شود، باز هم شگفتی‌ها و اشاراتِ علمیِ قرآن، یک نوع شوق و شادی برای افراد، مخصوصاً برای متخصصین، ایجاد می‌کند و علاقهٔ آنها را به قرآن و دین زیادتر می‌کند؛ مثلاً برای پزشک‌ها نکات پزشکی قرآن گفته می‌شود.

دلیل چهارم: گاهی نکات علمی قرآن موجب جذب غیرمسلمان‌ها به طرف قرآن و اسلام می‌شود؛ پس تلاش در این زمینه، یک نوع ترویج اسلام است؛ چون برخی از افراد این راه را رفته‌اند و کتاب‌هایی هم در زمینهٔ اشارات علمی قرآن نوشته‌اند؛ مثلاً دکتر «موریس بوکای» فرانسوی، در کتاب تورات، انجیل، قرآن و علم،[۱۰] که چندین بار به فارسی و عربی ترجمه شده است، اعجاز علمی قرآن را با تورات و انجیل و علوم روز مقایسه نموده و ایمان خود را به قرآن ابراز کرده است. آیا درست است ما در این زمینه تلاش نکنیم و اعجاز علمی قرآن را بررسی ننماییم؟ ما می‌توانیم با بیان اعجاز علمی قرآن حقانیت و برتری آن را بر کتاب تورات و انجیل به اثبات برسانیم. ما باید از بُعد علمی قرآن، برای جذب دیگران به طرف اسلام و اثبات حقّانیت قرآن و اسلام استفاده کنیم. البته بسیاری از تفاسیر رایج و موجود ـ چه شیعی و چه سنی ـ از روش علمی استفاده نموده‌اند؛ مثل تفسیر نمونه و المیزان.

منابع

  1. التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۹۱.
  2. حویزی، نورالثقلین، سورهٔ حدید، آیهٔ ۱.
  3. إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما، سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۱۹.
  4. سورهٔ رعد، آیهٔ ۲ و سورهٔ لقمان، آیه‌ی۱۰.
  5. سورهٔ یس، آیهٔ ۳۸.
  6. سورهٔ محمد، آیهٔ ۱۵.
  7. سورهٔ یس، آیهٔ ۳۶.
  8. سورهٔ حج، آیهٔ ۱۵.
  9. سورهٔ حجر، آیهٔ ۲۲.
  10. ترجمهٔ مهندس ذبیح الله، تهران، ج۳، ص۳۳۸.