دنیا زندان مومن است

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

مفهوم روایت «الدنيا سجن المؤمن» چيست؟

منظور از زندان بودن دنیا

روایت «دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است.» [۱] از پیامبر در كتاب هاي مختلف روايي ذکر شده و در روايات اسلامي هم به اين دو موضوع اشاره شده است.

علامه مجلسي از راوندي نقل كرده‌ است: پيامبر اكرم(ص) دنيا را به اين جهت به زنداني تشبيه كرده است كه مؤمن در دنيا مقيد به اوامر و نواهي الهي است و دنيا براي او تنگ است. همچنين به وسيله عذاب خداوندي ترسانده شده است و با شهوات و آرزوها امتحان مي‌شود و مشكلات به او روي مي‌آورد، بر خلاف كافر. [۲]عده‌اي از دانشمندان اسلامي با توجه به ساير تعاليم اسلام اين حديث را شرح كرده‌اند.

همچنین ایشان دو احتمال در معني اين حديث ذكر مي‌كند:

  • مؤمن در دنيا غالباً در رنج و سختي و خوف به سر مي‌برد بر خلاف كافر كه غالباً در امنيت و رفاه است و اين منافات با اين ندارد كه مؤمن گاهي در راحتي به سر برد و كافر در سختي.
  • مؤمن در دنيا نسبت به زندگي اخروي كه در انتظار اوست و در مقايسه با نعمت‌هايي كه خداوند به او مي‌دهد گويا در زندان است، اگرچه نسبت به اهل دنيا از رفاه و آسايش بيشتري بهره‌مند باشد و كافر عكس اين است زيرا نعمت‌هاي او منحصر در دنياست و در آخرت فقط عذاب شديد خداوندي در انتظار اوست اگرچه در دنيا هم با سختي زندگي كند.[۳]

امتحان و ابتلای الهی

در حديثي از امام جعفر صادق(ع) مي خوانيم: «امتحان و بلاي پيامبران از همه مردم بيشتر است بعد از آنان كساني كه به پيامبران از ديگران نزديك‌ترند و بعد كساني كه داراي مراتب بالاتري هستند.»[۴]

در روایت دیگری آن حضرت مي‌فرمايد:[۵] خداوند در زمين بندگان خالصي دارد كه هيچ هديه‌اي از آسمان فرود نمي‌آيد مگر اين‌كه آن را از اين بندگان منع مي كند و هيچ بلايي فرود نمي‌آيد مگر اين‌كه آن را متوجه ايشان مي‌كند. در واقع ميزان سختي‌هايي كه مؤمن با آن روبرو مي‌شود با ميزان ايمان او متناسب است و اين سختي‌ها موجب رشد او مي‌شود.

نعمت‌هايي كه خداوند در بهشت براي مؤمنان آماده كرده است با ايمان آنان متناسب است. معني اين حديث با توجه به آيات و احاديثي كه در وصف بهشت وارد شده است، بيشتر مشخص مي‌شود.

در بحارالانوار از پيامبر اسلام(ص) نقل شده است كه فرمود: «ان الله يقول اُعِدَّتْ لعبادي الصالحين ما لا عين رأتْ و لا اذن سمعتْ و لا خطر علي قلب بشر.[۶]

خداوند مي‌فرمايد به بندگان صالحم نعمت‌هايي را آماده كرده‌ام كه نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه از دل انساني گذشته است.»

علي(ع) در وصف بهشت مي‌فرمايد:

در بهشت، درجاتي وجود دارد كه يكي از ديگري برتر است و جايگاه‌هايي است كه گوناگون و متفاوت است، نعمت‌هايش پايان ندارد و ساكنان آن هرگز خارج نمي‌گردند و هرگز پير و فرسوده نمي‌شوند و گرفتار سختي‌ها نخواهند شد.[۷]

در قرآن كريم نعمت‌هاي زيادي كه خداوند در اختيار بهشتيان قرار مي‌دهد ذكر شده است. يكي از اين نعمت‌ها دوستي ميان اهل بهشت است. اهل بهشت هرچه بخواهند برايشان فراهم است. امنيت و عدم خستگي و ملالت نيز از نعمت‌هاي بهشتي است. نعمت هاي ديگر انواع خوردني‌ها و نوشيدني‌هاي لذيذ و نيز ديدني‌هاي شگفت‌آور كه انسان از آن لذت مي‌برد. نهرها و درختان زيبا و لباس‌ها و زينت‌ هاي با ارزش از نعمت‌هاي ديگر بهشت است. جاودان بودن بهشت و بهشتيان نيز از نعمت هاي بهشت است كه در آيات زيادي بيان شده است.

بالاترين نعمت‌ اهل بهشت رضوان و خشنودي خداوند از ايشان است و همچنين ارتباط با خدا و ديدار پيامبران و امامان و صديقان و صالحان.

خداوند در آيه ۷۱ سوره زخرف مي‌فرمايد: «... و در آن (بهشت) هر آنچه دلها بخواهد و چشم‌ها از آن لذت مي‌برد موجود است، و شما هميشه در آن خواهيد ماند.»[۸]

هرچه در بهشت است مقابل آن در جهنم است، و از آنجا كه اگر كسي هر چقدر ظالم و كافر باشد، در اين دنيا امكان مجازات كامل براي او فراهم نيست، پس اين جهان در مقابل جهنم كه با تمام اوصافش در انتظار اوست، براي او بهشت است.

در نتيجه چون دنيا، محل تكليف و امتحان است و مؤمن هر چقدر در مراتب ايمان بالاتر رود امتحانش سخت خواهد بود، دنيا زندان اوست. اما همين دنيا براي كافر بهشت است زيرا تمام لذت‌هايش را در اين دنيا خواهد چشيد و در آخرت عذاب سهمگيني در انتظار اوست و بهشت جاوداني در انتظار كساني است كه اهل ايمان و عمل صالح باشند و به اوامر خداوند عمل كنند.


مطالعه بيشتر

۱ـ چهل حديث، امام خميني، مؤسسه نشر امام خميني، تهران.

۲ـ جامع السعادات، نراقي.

۳ـ تفسير نمونه، آيات مربوط به دنيا و آخرت، دارالكتب الاسلاميه، تهران.


منابع

  1. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، ج۶۵، ص۱۵۹، نقل از ضياء الشهاب و بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۹، باب ۷.
  2. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، ج۶۵، ص۱۵۹، نقل از ضياء الشهاب.
  3. همان، ج۶۵، ص۲۲۰.
  4. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، چاپ دوم، ج۲، ص۲۵۲، باب شده ابتلاء المؤمن، ح۱.
  5. همان، ص۲۵۲، ح۳.
  6. بحارالانوار، همان، ج۸، ص۹۲، باب ۲۳.
  7. دشتي، محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ۸۵.
  8. ترجمه از آيت الله العظمي مكارم شيرازي.