سؤال

انواع خودشناسی چیست؟


مقدمه

ضرورت خودشناسي در مكاتب مادي و غير مادي مورد بحث و تأمل قرار گرفته است. در مكاتب مادي خودشناسي از آن حيث مورد توجه قرار گرفته كه انسان بتواند استعدادهاي بالفعل و بالقوه خودش را بشناسد، از آن حداكثر فايده مادّي را بردارد و به لذت هاي مطلوب خود برسد و موانع اين راه را با استفاده از آن برطرف سازد (جلب منفعت مادي و دفع ضررهاي مادي).

امّا در مكاتب الهي به ويژه اسلام خودشناسي مقوله اي بسيار باارزش قلمداد شده است، امّا نه از حيث مادي نگري بلكه از حيث اينكه سعادت مادي و معنوي انسان (رفاه دنيا و آخرت) در گرو آن است. در ادامه ابتدا به انواع خودشناسي و سپس به پيشينه و ضرورت آن و در آخر به آثار و محورهاي خودشناسي مي پردازيم.

انواع خودشناسي:

۱. خودشناسي نوعي (فلسفي):}}[۱] يعني شناخت حقيقت نفس انساني كه در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث و مطالعه قرار مي گيرد.

۲. خودشناسي اخلاقي:[۲] شناخت خويشتن از نظر صفات و استعدادها و ملكات اخلاقي است.

۳. خودشناسي جنسيتي:[۳] شناخت خود از نظر استعدادها و سرمايه هاي خاصي كه به هر يك از دو جنس ذكور و اناث اختصاص دارد.

۴. خودشناسي فطري(علم حضوري):[۴] انسان به ذات خود آگاه است؛ جوهر ذات انسان، آگاهي است؛ پيدايش «من» انسان عين پيدايش آگاهي به خود است؛ در آن مرحله فرد آگاه، آگاهي و شيء به آگاهي درآمده يكي است. (علم حضوري قبل از خودسازي و رياضت ها)

۵. خودشناسي انساني:[۵] آگاهي به خود در رابطه با همه انسان‌ها؛ خودآگاهي انساني بر اين اصل و فلسفه استوار است كه انسان‌ها مجموعاً يك واحد واقعي به شمار مي روند و از يك وجدان مشترك انساني بهره مندند. احساس انسان دوستي و انسان گرايي در همه افراد انسان موجود است اگر اين نوع خودآگاهي در فردي پيدا شود دردش درد انسان و آرزوهايش آرزوهاي انسان مي شود.

۶. خودشناسي عارفانه: خود آگاهي عارفانه آگاهي به خود است در رابطه او با ذات حق (او اصل است و ما فرع)؛ روح و جان ما مظهري از خداست خود آگاهي واقعي وقتي است كه انسان از خود فاني شود و تعيّنات را در هم شكند (پس از رياضت ها و عبادت ها حاصل مي شود) (علم حضوري پس از خودسازي).

۷. خودشناسي فيزيولوژي: شناخت اندام هاي بدن و چگونگي كار آنها كه كار علم فيزيولوژي است.

۸. خودشناسي روان شناختي: شناخت روان و نيروهاي دروني انسان و احساسات و فعل و انفعالات رواني است.

۹- خودشناسی حقوقی- عبادی

پيشينه خودشناسي:

توجه و پرداختن به انسان و خودشناسي پيشينه اي دير پا دارد و در طول تاريخ بشريت همواره انسان ها اهتمام وافري به انسان شناسي و بررسي مسائل اجتماعي انساني داشته است. از جمله تاريخ نويسان باستان مملو از آثار شكوفايي زندگي انسان ها و شناخت نفس و روح بوده است تا آنجا كه بر سردر معبد «آپولو» در يكي از شهرهاي قديمي يونان به نام دلفي، بانيان معبد براي تشويق و تحريص ديگران به پي بردن به رموز خلقت و پيچيدگي هاي وجود انسان نوشته بودند «خود را بشناس» كه اين كلام بعداً مبناي فلسفه فلاسفه يونان مانند سقراط و فيثاغورث گرديد.[۶]

گاندي در كتاب «اين است مذهب من» مي گويد من از مطالعه «اوپانيشادها» (قديمي ترين كتاب هاي مذهبي و عرفاني هند) به سه اصل پي بردم كه اين سه اصل براي من يك عمر دستورالعمل زندگي بود. اولين اصلي كه گاندي ذكر مي كند اين است كه تنها يك حقيقت در عالم وجود دارد و آن شناخت نفس است. اصل دوم: هر كه خود را شناخت خدا را هم مي شناسد. اصل سوم: فقط يك نيرو و يك آزادي و يك عدالت وجود دارد و آن نيروي تسلط بر خويشتن است، هر كس بر خويشتن مسلط شد بر اشياي ديگر نيز مسلط مي شود.[۷]

همه انبياء و اولياء و ائمه معصومين(ع) و حكما توصيه به خودشناسي كرده اند؛ امّا مكاتب آسماني به ويژه اسلام كه ريشه در وحي و الهام دارد و در سطحي فراتر از عقل و دانش بشري هستند، شناختي را از انسان ارائه مي دهند كه واقع بينانه تر و در برگيرنده همه ابعاد وجودي اوست.

خودشناسي اخلاقي

حال از بين خودشناسي هايي كه ذكر شد به بحث خودشناسي اخلاقي مي پردازيم «خودشناسي اخلاقي يعني شناخت انسان از آن نظر كه داراي استعدادها و نيروهايي براي تكامل انساني است.»[۸] خودشناسي يعني شناختن استعدادها، گرايش ها، بينش ها، سرمايه ها، امانت ها و وديعه هايي كه خداوند متعال در اختيار انسان گذاشته است. خودشناسي به اين مقوله مي پردازد كه چه بوده ايم، چه شده ايم و چه بايد بشويم.


مطالعه بيشتر

۱. به سوي خودسازي، استاد محمدتقي مصباح يزدي، قم مؤسسه امام خميني.

۲. خودشناسي براي خودسازي، استاد مصباح يزدي، مؤسسه در راه حق.

۳. عوامل كنترل غرائز، آيت الله حسين مظاهري، تهران مؤسسه نشر و تحقيقات ذكر.

۴. خلاصه معراج السعاده، (اثر شيخ عباس قمي)مؤسسه در راه حق.

۵. اصول و روش هاي تربيت در اسلام، دكتر سيداحمد احمدي، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهي (ماجد).

منابع

  1. سادات، محمدعلي، اخلاق اسلامي، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.
  2. همان.
  3. همان.
  4. آموزش و پرورش، جلوه هاي معلمي استاد مطهري، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.
  5. همان.
  6. مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.
  7. مطهري، انسان كامل، انتشارات صدرا، ص۱۹۵.
  8. به سوي خودسازي، ص۱۹.