مهدویت در ادیان

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۳۲ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال
مهدویت در ادیان دیگر را توضیح دهید؟
درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


در پاسخ به این سؤال لازم است مقدمه ای را به عنوان مدخل بحث تقدیم نماییم سپس موضوع مهدویت را در ادیان دیگر را بررسی کنیم:

مقدمه: همان گونه که می‌دانید مهدویت از واژه‌هایی است که کارکرد اختصاصی آن به حوزه اسلام و مسلمانان مربوط می‌شود و این واژه برگرفته از روایات اسلامی در این خصوص است.[۱] لیکن در میان پیروان ادیان و مذاهب جهان با اسامی مختلف و گوناگونی مطرح است که در ضمن بحث روشن خواهد شد چرا که این اندیشه (موعود) از خصایص بشری است.[۲] و همه ادیان معروف موعود دارند.[۳] توجه و اهتمام پیروان ادیان به موضوع موعود (مهدویت) به ضعف و قوت آنان بستگی دارد. یهودیان پس از سقوط دولتشان به وسیله بختنّصر و مسیحیان پس از تشکیل دولتشان به وسیله قسطنطین بیشتر منتظر موعود بوده‌اند و میان مسلمانان شیعیان اثنی عشری که دلالت نداشته‌اند از اهل سنت که دست داشته‌اند بیشتر منتظر بوده‌اند.[۴] پس از بیان اجمالی این اندیشه مصرفی مصادیق عینی مهدویت در ادیان می‌تواند روشنی بخش باشد. این عنوان را به پادشاهان اسرائیل و کاهنان بزرگ و بالاخره شاهان غیر اسرائیلی مثل کورش که معتقد بودند وی را خدا برگزید و مسح کرد اطلاق می‌کردند از آن پس عنوان مسیح حکایتگر شخصیت پرجذبه ای بوده است که باید می‌آمد تا پادشاهی اسرائیل را احیاء کند خصایص او در یهودیت عبارتند از پادشاهی مسح شده، دین مداری عادل، پیامبر آخر الزمان از نسل داود.[۵] بنابر باور یهود آن گاه که مسیح بیاید در پادشاهی خدا بر زمین مستقر می‌شود و همه ملت‌ها به اورشلیم باز خواهند گشت بدین سان یهودیت انتظار قدیمی را تجربه می‌کند اما در این اواخر جریانات پیشرو یهودی کمتر بر اندیشه مسیح شخصی گردن می‌نهند و برخی محافل یهودی برپایی حکومت اشغالگر اسرائیل را به مثابه آغاز رهایی به زنان سوی مسیح می‌دانند و از طرفی بسیاری از اسرائیلی‌های سکولار اصولاً هر مشکل از امید به مسیح آینده را رد می‌کنند.[۶]

مهدویت در مسیحیت

اندیشه موعود در مسیحیت به سه گونه نمودار گشته است در یک پرده همان اندیشه موعود یهودی است که در آن عیسای ناصری (حضرت عیسی(ع)) نقش مسیح نجات بخش را ایفا می‌کند و در پرده دیگر با نوید رجعت عیسی» به مثابه «داور جهان» در آخر الزمان نمایشگر سنخ دیگری از اندیشه موعود است و در چهره سوم سخن از شخص دیگری است که خود عیسی مسیح وعده آمدنش را می‌دهد کسی که چونان «تسلی دهنده» و «روح راستی» می‌آید و بر مسیح جلالت می‌بخشد و بر او شهادت می‌دهد مسیحیان این را همان روح القدس می‌دانند و معتقدند که اندک زمانی پس از مسیح ظهور کرد و همو هماره بر کلیسا حکم رانده است درباره گونه اول از اندیشه منجی موعود در مسیحیت که با مصرفی عیسی به عنوان مسیح موعود یهود رخ نمود چونکه قابل تأمل است. نخست این که یهودیان که خود صاحب اصلی این اندیشه و وعده بوده‌اند هرگز به آسانی به پذیرش این ادعا تن ندادند و با مطرح ساختن این که مسیح موعود باید از نسل داود باشد و با تأکید بر پادشاه بودن مسیح که عیسی فاقد این شرط بود و با استناد به سرودها که امکان مسیح بودن عیسی را نفی کرده تحقق این وعده را عیسی نپذیرفتند. دوم این که مسیح یهود پسر خدا نبود ولی مسیحیت عیسای ناصری را به مثابه پسر خدا معرفی می‌کرد.[۷]

اما در باب دوم و گونه دیگر اندیشه موعود در مسیحیت که در جهت عیسی مسیح به عنوان داور جهان در آخر الزمان را وعده می‌دهد چونکه گفتنی است. اول آن که در عهد جدید یادآور شده‌اند که عیسی با رنج به جای بنی آدم و با مرگ خویش به انتظار موعود نجات بخش پایان داد اما دوباره بر می‌گردد تا داور جهان باشد نکته دوم هم این که موعود مسیحی وقتی به صورت داور جهانی رجعت می‌کند این اندیشه نجات بخش وی را با دیگر فرهنگ‌ها متفاوت ترسیم می‌کند و نکته سوم این که عهد جدید از سیاسی کردن مسیح موعود برحذر است.[۸] و چهره سوم موعود مسیحی چهره ای به کلی دیگر است او آن مسیحی نیست که امت موسوی انتظارش را می‌کشیدند و به باور امت عیسی همو بود که آمد و هموست که باز خواهد آمد این فرد دیگری است که عیسی مسیح وعده آمدنش را می‌دهد. نکته ای که در این‌جا هست تلقی مسیحیان از فرازهای انجیل یوحنا «۱۶: ۲۷ / ۱۴: ۱۷، ۱۶: ۸» است مسیحیت هرگز به این تن در نداد که «تسلی دهنده» و «روح راستی» که کتاب مقدس وعده آمدنش را داده کسی چون پیامبری یا وصی پیامبری باشد بلکه مصداق این وعده همان روح القدس بوده است بدینسان موعود آخر الزمان مسیحی از دانسته اندیشه‌های موعود صرفاً اجتماعی و حتی موعود نجات بخش «معنوی ـ اجتماعی» به کنار می‌رود.[۹][۱۰]

آیین زرتشت

در این آیین موضوع موعود رهاننده با مفهوم سوشَینت از ریشه «سو» به معنای «سود رساننده» گره خورده است این مفهوم فی الجمله اشاره به کسانی است که به نوبت در رأس هر هزاره می‌آیند و پلیدی را ریشه کن و جهان را نو می‌کنند مهم‌ترین ایشان آخرینشان است[۱۱] و اندیشه منجی موعود زرتشتیگری از سرچشمه‌هایی چون نوید شکست منش بد از منش خوب، دروغ از راست به دست خرداد و امرداد جریان می‌یابد. در این‌جا لازم است که بگوییم در سنت متأخر زرتشتی این آموزه را به آخرت‌شناسی پیوند می‌دهند به گونه ای که ظهور منجی به جریانات روز محشر و داوری در هم آمیخته است گویا قیامت در همان زمان و در همین زمین برپا می‌شود در کتاب بُندهش که از متون متأخر زرتشتیان است پس از یاد کردن اوضاع مردمان به هنگام ظهور سوشینت می‌گوید: «پس از آن سوشینت مردگان را بر می خیزاند…» آن گاه به تفصیل به جریان داوری می‌پردازد.[۱۲]

اسلام

مهدویت و موعود اسلامی و به ویژه موعود شیعی دوازده امامی در میان موعود باوری ادیان از ویژگی‌ها و جایگاه برجسته ای برخوردار است و آن دین که هدف اصلی از بعثت انبیاء کامل کردن شرایط برای رشد و تکامل آزادانه و آگاهانه انسان‌ها بوده که به وسیله قرار دادن وحی الهی در دسترس مردم تحقق یافته و همچنین کمک به رشد عقلانی و تربیت روحی و معنوی افراد مستعد از همین شمار است به هر حال انبیاء در صدد تشکیل جامعه ایده‌آل بر اساس خداپرستی و ارزشهای الهی و گسترش عدل و داد در سراسر زمین بوده‌اند و هر کدام در حد امکان قدمی برداشته اند که برای بعضی شرایط تشکیل حکومت جهانی فراهم نشده است البته خدای متعال در کتابهای آسمانیش وعده تحقق حکومت الهی را در پهنه زمین داده است.[۱۳] با توجه به این که امامت متمم نبوت و تحقق بخش حکمت خاتمیت است می‌توان نتیجه گرفت که این هدف به وسیله آخرین امام تحقق خواهد یافت و این همان مطالبی است که در روایات متواتری که درباره حضرت مهدی(ع) وارد شده مورد تأکید قرار گرفته است.[۱۴] خلاصه سخن این که مهدویت به لحاظ ماهیت و کارکرد گونه‌های مختلفی دارد که برخی به لحاظ ماهیت موعود شخصی است مثل مسیح برای مسیحیان و برخی به لحاظ کارکرد انحصاری قوم مدار است مثل موعود یهودیت و صهیونیسم و برخی به لحاظ آرمان موعود مقطعی است زرتشت و بالاخره برخی به لحاظ کارکد، فراگیر، و آرمان رو به آینده است مثل موعود اسلامی که موعودی جهان شمول نیز هست.[۱۵]

برای مطالعه بیشتر به کتب ذیل مراجعه گردد:

  1. سایت موعود.
  2. شبکه امام مهدی.
  3. مجله هفت آسمان، شماره هفتم، سال دوم

خدای متعال می‌فرمایند: «ما می‌خواستیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.[۱۶]

منابع

  1. ر. ک. آموز عقاید آیت الله مصباح، ص۳۳۲، چاپ سوم ۷۸، سازمان تبلیغات اسلامی.
  2. علی موحدیان عطاء، هفت آسمان فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب ش ۱۲ و ۱۳ سال سوم و چهارم زمستان ۸۰ و بهار ۸۱.
  3. حسین توفیقی، هفت آسمان، فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب، ش ۲۲، سال ششم، تابستان ۸۳.
  4. همان، ص۲–۱۰۲.
  5. هفت آسمان، ص۱۱۰ به نقل از معجم الادیا المسیحی، جان، کوربون.
  6. همان، ص۱۱۱.
  7. انجیل یوحنا۲۸: ۸/۱۳:۳/۵۱:۱ و همچنین هفت آسمان ص۱۱۲، ش ۱۲ و سیزدهم مقاله علی موحدیان عطار.
  8. هفت آسمان، ش ۱۲،۱۳، ص۱۱۳.
  9. همان، ص۱۱۵.
  10. همان، ص۱۱۵.
  11. ر. ک. هفت آسمان، ش ۱۲ و ۱۳، ص۱۱۹–۱۲۰.
  12. همان، ص۱۲۱ به نقل از سوشیانت با سیر اندیشه ایرانیان درباره موعود آخرالزمان، ص۱۰۹، علی اصغر مصطفوی.
  13. سوره مبارکه انبیا، ۱۰۵ در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد.
  14. ر. ک. آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی، ص۳۳۰، چاپ سوم، تابستان ۷۸، ناشر شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی.
  15. هفت آسمان، ش ۱۲ و ۱۳، ص۱۰۸–۱۰۹.
  16. سوره مبارکه قصاص، ۵.