عواقب ازدواج دیرهنگام

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۴ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}عواقب ازدواج ديرهنگام چیست؟ {{پاسخ}} ==نکوهش دير شدن ازدواج== در مکت...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عواقب ازدواج ديرهنگام چیست؟


نکوهش دير شدن ازدواج

در مکتب جامع و کامل اسلام براي همه دوره هاي سني انسان، برنامه ای معرفی شده است بنابراين، هنگامي که دختر و پسر به رشد عقلي و جسمي رسيدند، بايد ازدواج کنند. رها کردن اين سنت الهي با رعايت نکردن زمان مناسب آن، پيامدهاي روحي نامطلوبي براي زن و مرد به همراه دارد. از اين رو، پيشوايان ديني، ما را از آن نهي کرده اند.

عواقب تأخير در ازدواج

۱. به مخاطره افتادن ايمان و معنويت و عدم حفظ آن: يکي از سپرهاي قوي در برابر دشمنان ايمان، ازدواج به موقع مي باشد، در دوران نوجواني، از يک طرف کشش ها و جاذبه هاي فطري و معنويات و پاکي ها، فعال تر مي شوند و انسان را به سوي خود دعوت مي کنند و از طرف ديگر جاذبه هاي غريزي و ميل هاي جنسي، شکوفا مي شوند و بيدار مي شوند و انسان را به سوي خود فرا مي خوانند، هر دوي اين جاذبه ها و نيروها لازم و ضروري است؛ و خداوند از روي حکمت، اينها را براي رشد و کمال انسان، در وجود او به وديعت نهاده است، به دعوت هر دو بايد پاسخ مثبت داد و هر دو را اشباع و ارضاء کرد، اگر جاذبه ها و ميل هاي شهوي و جنسي، پاسخ صحيح و عاقلانه، آن گونه که خداوند متعال مقرّر فرموده داده نشود و کنترل نشود، طغيان مي کنند و سر به آشوب مي گذارند و به جاذبه ها و نيروهاي فطري و معنوي حمله ور مي شوند، و چون جري و وحشي و بي باک شده اند نيروهاي معنوي را از پاي در مي آورند و به اضمحلال مي کشانند! بنابراين در اين ميدان کشمکش و جدال، از بهترين وسايل دفاعي براي نوجوانان ازدواج «به موقع و به هنگام» مي باشد.}}[۱]

۲. عدم بهره مندي از دوران شيرين و با نشاط جواني: بهار ازدواج، «دوران نوجواني» است، در اين دوران، شور و نشاط مخصوصي بر انسان حاکم مي باشد. اگر از اين دوران استفاده لازم برده نشود، به زودي فصل خزان فرا مي رسد و نشاط از بين مي رود، يا کم مي شود و انسان ديگر نمي تواند لذّت و استفاده کامل از ازدواج ببرد.

جوانان همانند آن غنچه گل هستند، که بايد از اين دوران قبل از آنکه از دست برود، استفاده نمايند و زندگي مشترک خود را بر اساسي محکم و استوار بنا کنند، پيامبر اکرم(ص) در اين باره سخن بسيار ارزنده اي دارند که حجت را بر همه تمام مي کنند و جاي هيچ گونه بهانه گيري باقي نمي گذارند، آنجا که مي فرمايد: « اي مردم! جبرئيل از طرف خداوند، نزد من آمد و گفت «دوشيزگان همانند «ميوه هاي درختان» مي باشند؛ هنگامي که «رسيدند» (فصل چيدن آن ها فرا رسيد، بايد چيده شوند) که اگر چيده نشوند تابش آفتاب آن ها را فاسد مي کند و بادهاي خزان پراکنده شان مي نمايد! هم چنين هستند «دختران دوشيزه» هنگامي که به رشد و درک و موقعيت زنان رسيدند، چاره اي غير از شوهر دادنشان نيست؛ و اگر ازدواج نکنند، اطميناني نيست به فساد و تباهي کشيده نشوند، زيرا آنها بشرند.[۲] (و بشر غريزه و ميل جنسي دارد و حتما بايد به وسيله همسر، اشباع و ارضاء شوند)...

اين سخن پيامبر اکرم(ص) صرفا شامل دختران نمي شود بلکه مخاطب اين فرمايش تمام نوجواناني مي باشند که در هنگام ازدواج قرار گرفته اند و مي توانند با ازدواجي موفق و به موقع از اين موهبت الهي کامياب گردند خواه دختر باشد و يا پسر فرقي در اين مورد نيست.

بي شک يکي از عوامل سازگاري زوجين رابطه جنسي مطلوب مي باشد و اين مسأله پر اهميت مي باشد چرا که مي تواند به صورت پيش گيري از تنش و ايجاد ميل تأثيرگزار باشد و هم مي تواند کاهنده تنش هاي موجود باشد. در بسياري از موارد جلوه گري اختلافات و ناسازگاري ها را مي توان به رابطه جنسي آنها مربوط دانست بنابراين براي پيش گيري از بروز چنين مشکلاتي بهتر اين است که افراد در سن ازدواج اقدام نمايند و با استفاده از شور و نشاط جواني از لذت هاي جنسي و عاطفي حداکثر بهره را ببرند امام صادق(ع) فرمودند: بهترين لذّت ها آميزش جنسي با زنان است؛ در دنيا و آخرت لذتي بالاتر از لذت زن نيست.[۳] در نتيجه روشن شد که معمولا ازدواج هاي دير هنگام به هيچ وجه فرجام خوبي نخواهد داشت و پايانش دل مردگي و آرزوي نجات از اين بحران خواهد بود.[۴]

۳. احتمال ناباروري و يا احتمال عقب افتادگي فرزندان: امروزه هر چند سن ازدواج در جوامع شهري به دلايل مختلفي بالا رفته است، امّا اين امر از زاويه پايداري و جلوگيري از معلوليت هاي جسمي در خانواده پسنديده نيست، چرا که يکي از دلايل اساسي دچار شدن فرزندان به معلوليت همان سن بالاي والدين آنهاست. بر اساس تحقيقات به عمل آمده بين سن پدر و مادر با معلوليت فرزند رابطه مستقيم وجود دارد. يعني هر چه قدر سن پدر و مادر در هنگام ازدواج و بارداري بيشتر باشد به همان ميزان احتمال ابتلاء به بيماري هاي معلوليتي در فرزندان هم وجود دارد، افزون بر اين در سنين بالاي ازدواج مردان و زنان احتمال بچه دار نشدن آنها، يعني عقيمي مردان و نازايي و ناباروري مخصوصا در زنان به مراتب بالا مي رود.[۵]

۴. خطر به دام افتادن در فسادها و انحرافات و کج روي ها: کمتر عاملي پيدا مي شود که به اندازه فسادها و انحرافات جنسي به نوجوانان و جوانان لطمه بزند و اين مفاسد و انحرافات، روزگار آنان را سياه مي کند (چه پسر و چه دختر) لطمه هايي مي زند که در کلّ زندگي و طول عمر انسان تأثير سوء دارد و دين انسان در معرض خطر قرار مي گيرد. پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند: هر که ازدواج کند نصف دينش کامل مي شود و درباره نيم ديگر از خدا بترسد.[۶] بي ترديد ازدواج رابطه اي است که طرفين ربط را تا حدّ زيادي از بي بندو باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي و جنسي مصون مي دارد و اين امر به اختلاف حال طرفين و محيط و جوّ حاکم و امکان انجام سائر گناهان است و نيز ملاحظه سائر جنبه هاي شخصي و اجتماعي مختلف باعث مي شود که گاهي اين عمل سبب مصونيت انسان از نيمي از گناهان و معاصي و گاهي بيشتر مي گردد.[۷]

انحرافات جنسي ـ که نمونه هاي بارزش، روابط نامشروع دختران و پسران و يا خودارضائي و.. است نشاط، طراوت ايمان، استعداد و هستي انسان را ضايع و تباه مي گرداند ما قصد نداريم به آمار و مفاسدي که در جوامع ديگر مخصوصا جوامع غربي وجود دارد بپردازيم، زيرا در اين نوشتار مجال آن نيست و قلم از نوشتن و زبان از بيان آنها شرم دارم و صلاح نيست، براي فردي پاک و با تقوا مثل شما، از آن همه مفاسد، که روي بشريت را سياه کرده حرفي به ميان آيد؛ امّا از جامعه خودمان که بايد با خبر بوده و نسبت به مسائل آن حساس باشيم؟!

بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف کنيم که: جامعه ما نيز در زمينه مفاسد نوجوانان، مشکلات فراواني دارد پس بايد راه حل پيدا کرد و بهترين راه حلّ ازدواج با همسري متناسب» آن هم در سنين طبيعي ازدواج است.

۵. دچار شدن به بيماري هاي عصبي و رواني: فشار غريزه جنسي، اگر از راه صحيح و مشروع دفع نشود، آسيب هاي زيادي را به بار مي آورد و به اعصاب و روان لطمه هاي فراواني مي زند، اين فشارها از يک طرف و تنهايي و بي پناهي و تک زيستي از طرف ديگر، انسان را پريشان و سرگردان مي کنند.

و باز از طرف ديگر، اگر کسي در اثر بي همسري و فشار اين غريزه و پريشاني روحي و ضعف ايمان، خداي ناخواسته ـ دچار انحرافات جنسي و فساد شود مشکل بزرگتر مي شود؛ زيرا اين انحرافات و فسادها (مخصوصا خود ارضائي) ضربه هاي سهمگيني به اعصاب و جان انسان وارد مي سازند. از نظر روانشناسي و روانپزشکي، يکي از علت هاي عمده، اصل پريشاني و عقده هاي رواني و اخلاقي و ضعف هاي عصبي «بي همسري» و «فشارهاي جنسي» و «انحرافات جنسي» مي باشد.

و از مؤثرترين و بهترين و مفيدترين راه هاي درمان اين بيماري ها «ازدواج با همسري متناسب» و «در زمان طبيعي ازدواج» است مؤيّد گفتار بنده کلام خداوند متعال مي باشد که مي فرمايند: {{قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکنُوا إِلَيْهَا...[۸] از آيات و نشانه هاي خداوند اين است که برايتان همسراني آفريد تا در کنارشان آرامش يابيد.[۹]

۶. شکاف نسل ها و مشکلات ناشي از آن: به علّت ازدواج در سن بالا، فاصله سني بين والدين و فرزنداني که متولد مي شوند بسيار مي شود، که خود باعث بروز مشکلات بسياري از جمله شکاف بين نسل ها مي شود که مهم ترين اين مشکلات را بايد در نارسايي هاي تعليم و تربيت والدين به فرزندان جستجو کرد، زيرا غالبا والدين فرزند را براي زندگي در آينده تربيت نمي کنند. معيارهاي تعليم و تربيت آن ها بيشتر به گذشته نظر دارد، آنان تلاش مي کنند با الگو قرار دادن خويش از فرزندان نشان انسان شبيه خود بسازند، آنها با معيارها و باورهايي که در سن و سال خودشان قبول مي کنند و مي پذيرند و ممکن است براي فرزند نامفهوم باشد. اقتضائات سنّي معمولا ناديده گرفته مي شود و والدين حتي خطاهاي خود را در دوران نوجواني و جواني تجربه هاي شخصي مي پندارند و تجربه آنها را براي فرزندان، قبيح تصوير مي کنند علاوه بر آن والدين معمولا در انتقال احساسات و عواطف خود به فرزندان با مشکل روبرو مي شوند.

۷. وسواس و سخت گيري در انتخاب همسر و بروز مشکلات مربوط به آن: از جمله آسيب هاي مهمي که در ازدواج دير هنگام مي باشد، اولا وسواس و سخت گيري بيش از حد نسبت به انتخاب همسر مي باشد و ثانيا نکته سنجي ها و ريز بيني هاي بي مورد و افراطي پس از ازدواج مي باشد، که باعث سخت شدن زندگي طرفين و ايجاد مشکلات خانوادگي و زناشويي بسيار مي گردد.


معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

1. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۷. 2. 3. پاک نژاد، رضا، ازدواج مکتب انسان سازی، قم: نشر اخلاق، ۱۳۷۴. 4. 5. حسین‌خانی نائینی، هادی، فرآیند همسرگزینی، قم: بنشاسته، ۱۳۹۳. 6. 7. حسینی، سیدمهدی، مشاوره قبل از ازدواج، تهران: آوای نور، ۱۳۸۶. 8. 9. رجبیان، زهره و دیگران، سن ازدواج دختران، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان سفیر صبح، ۱۳۸۰. 10. 11. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، ۱۳۹۰. 12.

منابع

  1. مظاهري، علي اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، پارسيان، ص۴۰.
  2. جامع الاحاديث شيعه، ج۲، ص۲۴.
  3. کليني، محمد بن يعقوب، اصول کافي، ج۵، ص۳۲۱.
  4. حسين زاده، علي، همسران سازگار ـ راهکارهاي سازگاري، بخش عوامل تفاوت هاي جسمي و جنسي، انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره).
  5. مشاوره قبل از ازدواج با جوانان، حسن ملکي (قاسم)، بخش سن ازدواج.
  6. ابواب مقدمات نکاح، ج۳، ص۲۱۹.
  7. ازدواج در اسلام، مشکيني، صفحات ۱۰ تا ۲۰.
  8. روم /۲۱.
  9. من لا يحضره الفقيه، صدوق، ج۳، ص۲۵۱.