سؤال

جایگاه و نقش ولایت فقیه در انقلاب اسلامی را تبیین نماید.

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


امام خمینی با طرح و گسترشِ طرح و اندیشه ولایت فقیه، سبب ایجاد حرکتی گسترده در میان مردم در زمان نظام ستمشاهی شده بود و از این جهت انقلاب اسلامی که وجوه مختلفی در حرکت و خاستگاه خود داشت، در سازماندهی و رشد و تداوم حرکت خود، مرهون اندیشه‌های امام خمینی بوده است.

حکومت اسلامی و ولایت فقیه

«ولایت فقیه» را می‌توان مهمترین و محوری‌ترین پایه و اساس نظریه سیاسی اسلام در عصر غیبت برشمرد. بر اساس نظام سیاسی اسلام، وجود حکومت در جامعه امری ضروری است و بایستگی حکومت امری نیست که اختصاص به زمان حضور پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) داشته باشد، بلکه جامعیت و جاودانگی احکام اسلام اقتضاء می‌کند که وجود حکومت در عصر غیبت نیز امری ضروری باشد. بر اساس نظام سیاسی اسلام، منبع مشروعیت حکومت، الهی بوده و از ولایت تشریعی یا اراده تشریعی خداوند سرچشمه می‌گیرد، زیرا اساساً هیچ‌گونه ولایتی جز با انتساب به نصب و اذن الهی، مشروعیت نمی‌یابد. تأمل در ادله عقلی و نقلی[۱] که در منابع اسلامی آمده، حاکی از آن است که در عصر غیبت تنها فقیهانی که دارای صلاحیتها و شایستگی‌های علمی، عملی و اخلاقی باشند، حق حکومت دارند و از مشروعیت حکومت برخوردار هستند در حقیقت مشروعیت حکومت فقها زاییده نصب عام آنان از سوی امامان معصوم (ع) است که آنان نیز منصوب خاص از جانب خدای متعال هستند.

ولایت فقیه شالوده و جوهره اصلی حکومت اسلامی در دوره غیبت است و تنها شکل مشروع حکومت اسلامی در عصر غیبت در چارچوب «ولایت فقیه» تبلور پیدا می‌کند. با روشن شدن نقش محوری «ولایت فقیه» در نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت، نقش ولایت فقیه در انقلاب اسلامی آشکار می‌گردد. انقلاب اسلامی -که بر پایه نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت و نظریه «ولایت فقیه» و بر مبنای الگوی حکومت اسلامی در عصر غیبت شکل گرفته است- در جریان شکل‌گیری و تداوم حرکت پر برکت خویش، نقش محوری، جایگاه اساسی و قدرت و نفوذی نظیر ولایت فقیه را به خوبی به نمایش گذاشت.

نقش ولایت فقیه در روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی

در جریان شکل‌گیری انقلاب اسلامی طرح نظریه «حکومت اسلامی» از سوی امام خمینی که در سال ۱۳۴۸ در نجف اشرف صورت گرفت، انگیزه مشخص و منسجم نوینی را در مردم ایجاد نمود و راه اصیل مبارزه مکتبی اسلام را گشود. امام خمینی مباحث تئوریک و نظریه‌پردازی ولایت فقیه را که پیشینه آن به آغاز عصر غیبت برمی‌گشت، به شکل نظریه‌ای کارآمد برای اداره سیاسی اجتماعی جامعه تبدیل نمود و بر اساس آن، نظام سیاسی جدیدی را بر پایه احکام اسلام پی ریخت.[۲]امام خمینی کاری را که در محور فقه انجام دادند، این بود که دست «ولایت فقیه» را که در محدوده مسایل فرعی محبوس بود، گرفتند و از قلمرو فقه بیرون آوردند و در جایگاه اصلی خود یعنی علم کلام نشاندند و سپس این مسئله را با براهین عقلی و کلامی شکوفا ساختند به نحوی که بر همه مسایل فقه سایه افکند و نتایج فراوانی به بار آورد که یکی پس از دیگری شاهد آن بودیم. از نظر امام (ره) فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت امام زمان(عج) همه پست‌های اعتباری امام معصوم(ع) را داراست و آن هم نه در حد حق و سمت وضعی محض، بلکه همراه با تکلیف الزامی یعنی بر فقیه واجب است که نظام اسلامی را تأسیس کند و در برابر طغیانگران به مقابله برخیزد و حکومت اسلامی را بر اساس کتاب و سنت معصومین(ع) پی‌ریزی کند.[۳]طرح حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه از سوی امام (ره) انگیزه مشخص و هماهنگی و انسجام لازم را در میان مردم ایجاد نمود. در حقیقت اگر چه ایدئولوژی انقلاب بر پایه مکتب اسلام و بر اساس منابع اصلی آن یعنی قرآن و روایات مورد تردید نبود؛ ولی از آنجا که چهارده قرن از زمانی که حکومت اسلامی واقعی و به صورت عینی و عملی برقرار بوده است، می‌گذشت و به ویژه در غیبت امام زمان(عج) و با توجه به تحولات عظیم اجتماعی که در طول چهارده قرن رخ داده است بر مردم روشن نبوده که آن حکومت اسلامی که می‌بایست بر خرابه‌های رژیم سلطنتی پایه‌ریزی شود چگونه حکومتی است و با مسایل مختلف و به خصوص پدیده‌های نوین عصر حاضر، چگونه رفتار خواهد کرد. در چنین شرایطی بود که امام با طرح اصل ولایت فقیه چارچوب اصلی حکومت اسلامی را مشخص نموده و به مردم ارائه داد.

بر این اساس نقش ولایت فقیه در جریان شکل‌گیری انقلاب اسلامی را می‌توان، نقش معمار و ایدئولوگ انقلاب و رهبری و سازماندهی و انسجام روند انقلاب برشمرد که این نقش به زیباترین شکل توسط امام خمینی انجام گرفت. جایگاه ویژه ولایت فقیه در نظام اسلامی و نفوذ معنوی آن، رهبری نظام را از رهبری صرف به مراد و مأوای مردم تبدیل نمود که پیوند عمیق مردم و همراهی و همدلی آنان را به دنبال داشت و به تعبیر شهید مطهری (ره) «بی‌شک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش‌ناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است.»[۴]

نقش ولایت فقیه در تداوم انقلاب اسلامی

نقش ولایت فقیه در تداوم انقلاب اسلامی، در هدایت، جهت‌دهی و ترسیم خط‌مشی‌های کلی و کلان کشور و جلوگیری و مقابله با انحرافات و توطئه‌ها متجلی شده است و در حقیقت ولایت فقیه به مثابه نماد اسلامیت نظام و ضامن بقاء و مصونیت آن از خطرات و انحرافات احتمالی و بحرانهای پیش رو است، بدون شک بدون این ستون اصلی و رکن اساسی نظام جمهوری اسلامی، ادامه حرکت انقلاب اسلامی در مسیر ترسیم شده، امکان‌پذیر نمی‌باشد رهبری هوشمندانه امام (ره) و مقام معظم رهبری به خوبی ترسیم کننده نقش و جایگاه ولایت فقیه در تداوم انقلاب اسلامی و ادامه مسیر پرخطر آن است که بر کسی پوشیده نیست.

مقام معظم رهبری در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی فرمودند «ولایت فقیه جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف آن است، پاسداری و دیده‌بانی حرکت کلی نظام به سمت هدف‌های آرمانی و عالی‌اش مهمترین و اساسی‌ترین نقش ولایت فقیه است.»[۵]

منابع

  1. جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ,قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۵, ,ص۱۵۰ تا۱۸۴ و امام خمینی (ره) و حکومت اسلامی (پیشینه و دلایل ولایت فقیه), مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره),۱۳۷۸و جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ۱۳۸۲
  2. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، قم: نشر معارف، ۱۳۸۴,ص۱۷۹
  3. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، پیشین، ,ص۲۷۷و۲۷۸
  4. مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸,ص۱۱۹
  5. روزنامه کیهان ۱۶/۳/۸۳ «سخنرانی مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره), ۱۴/۳/۸۳.