حدیث اصحاب پیامبر مانند ستارگان هستند

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۵ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
چرا شیعه حدیث: «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» را جعلی می‌دانند؛ در حالی که امام رضا (علیه السلام) این حدیث را در عیون اخبار الرضا تأیید می‌کند؟


۱- دانشمندان اهل سنت خود به ضعیف و مجعول بودن روایت «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» تصریح کرده‌اند؛ ۲- روایت عیون اخبار الرضا از نظر سندی ضعیف است.

متن و ترجمه

«سُئِلَ الرِّضَا(ع) عَنْ قَوْلِ النَّبِیِّ(ص) أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ، بِأَیِّهِمُ اقْتَدَیْتُمُ اهْتَدَیْتُمْ، وَ عَنْ قَوْلِهِ(ص) دَعُوا لِی أَصْحَابِی فَقَالَـع): هَذَا صَحِیحٌ؛ یُرِیدُ مَنْ لَمْ یُغَیِّرْ بَعْدَهُ وَ لَمْ یُبَدِّلْ. قِیلَ: وَ کَیْفَ یَعْلَمُ أَنَّهُمْ قَدْ غَیَّرُوا أَوْ بَدَّلُوا. قَالَ(ع): لَمَّا یَرْوُونَهُ مِنْ أَنَّهُ(ص) قَالَ: لَیُذَادَنَ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی یَوْمَ الْقِیَامَه عَنْ حَوْضِی کَمَا تُذَادُ غَرَائِبُ الْإِبِلِ عَنِ الْمَاءِ. فَأَقُولُ: یَا رَبِّ أَصْحَابِی! أَصْحَابِی! فَیُقَالُ لِی: إِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَکَ. فَیُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ. فَأَقُولُ: بُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً لَهُمْ. أَ فَتَرَی هَذَا لِمَنْ لَمْ یُغَیِّرْ وَ لَمْ یُبَدِّلْ»[۱].

بررسی سندی

بسیاری از بزرگان اهل سنت، سند روایت

۱- ابن حجر می‌گوید: حدیث «اصحابی کالنجوم…» را دار قطنی در زمره غرائب مالک آورده و گفته این روایت از مالک ثابت نیست و راویان آن مجهولند.[۲] ۲- ۳- ابن تیمیه گفته است: حدیث «اصحابی کالنجوم…» حدیثی ضعیف و باطل است.[۳] ۴- ۵- آلبانی از علمای معاصر وهابی می‌گوید: حدیث «اصحابی کالنجوم…» صحیح نبوده و حدیثی پوچ و جعلی است.[۴] ۶- بنا براین، جعلی یا ضعیف بودن این روایت، تنها اعتقاد علماء شیعه نبوده، بلکه بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز به این نکته تصریح کرده‌اند.[۵]

سند حدیث:

این روایت از نظر سند ضعیف است؛ چون به جز احمد بن الحسین البیهقی که از مشایخ شیخ صدوق است، از بقیه راویان آن در کتب رجالی ذکری به میان نیامده و مجهول بوده و توثیقی ندارند؛ بنابراین، نمی‌توان این حدیث را معتبر دانست و بدان استناد کرد.

بررسی روایت «اصحابی کالنجوم» در عیون اخبار الرضا: حَدَّثَنَا الْحَاکِمُ أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الصَّوْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ نَصْرٍ الرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی قَالَ: سُئِلَ الرِّضَا ع عَنْ قَوْلِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ

بررسی محتوا

این روایت علاوه بر این که به لحاظ سندی ضعیف است، از جهت محتوایی نیز امام رضا «ع» این روایت را به صورت مطلق تأیید نکرده است؛ بلکه در جواب فرموده است این صحیح است، اما شامل کسانی می‌شود که حال شان تغییر پیدا نکرده باشد. در ادامه حضرت به روایت حدیث حوض که مورد قبول اهل سنت است اشاره کرده تا ثابت کند که برخی از صحابه دچار دگرگونی و تغییر شدند.

از نظر محتوایی نیز می‌توان اشکالات و ابهامات متعددی را نسبت به این روایت مطرح کرد ازجمله اینکه:

چگونه ممکن است اقتدا به هریک از صحابه موجب هدایت باشد، در حالی که در بعضی مقاطع دسته‌ای از صحابی پیامبر در مقابل دسته‌ای دیگر ایستاده و حتی کار به جنگ کشیده است؟! مانند کشتن عثمان، جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان و …. این توجیه که هر دو طرف را حق بدانیم و بگوییم که هرکدام اجتهاد نموده و حتی اگر خطا کرده‌اند ماجور خواهند بود، بطلان آن بسیار روشن‌تر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد.

عدالت صحابه

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که بین شیعه و اهل سنت، درباره آن اختلاف نظر وجود دارد، عدالت صحابه است؛ در نگاه اندیشمندان شیعی، صرف صحابی بودن و درک محضر رسول اکرم ((ص) و سلم)، امتیازی برای شخص محسوب نمی‌شود و نمی‌توان بر اساس آن به عدالت وی حکم کرد؛ در حالی که بسیاری از بزرگان اهل سنت، تمام صحابی پیامبر اکرم را عادل می‌دانند.

از جمله روایاتی که برای اثبات این ادعا بدان استناد شده است، روایت «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» می‌باشد.


منابع

  1. ابن بابویه، محمد، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، ج‏۲، ص۸۷، حدیث ۳۳.
  2. العسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، ج۲، ص۱۳۷، ۱۳۸، مصدر کتاب: http://lib.eshia.ir
  3. الإمام أحمد بن حمدان الحرانی الحنبلی، صفه الفتوی والمفتی والمستفتی، بیروت، المکتب الإسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۴ق، ج۱ ص۵۵.
  4. الألبانی، محمد ناصر الدین، صفه صلاه النبی صلی الله علیه وسلم، الریاض، مکتبه المعارف للنشر والتوزیع، ج۱ ص۴۹.
  5. ابن قیم جوزیه، ابن قدامه مقدسی، ابو العز حنفی، سخاوی، ابو حیان، شنقیطی، ابن حزم، عبد العزیز راجحی، ابن الملقن، شوکانی؛ از جمله بزرگانی هستند که به ضعیف یا جعلی بودن این روایت اقرار کرده‌اند.