فترت وحی
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
فترت وحی به چه دورهای گفته میشود، نظر مستشرقان و خاورشناسان در مورد فترت وحی چه میباشد؟
دوره انقطاع وحی را فَترَت وحی مینامند. در دورههایی از زندگی پیامبر(ص) قرآن بر او نازل نمیشد که بین دوازده روز تا سه سال نقل شده است.
مفهومشناسی
فَترَت در لغت به معنای سکون بعد از حدّت است.[۱] در اصطلاح به معنای تأخیر و توقف در وحی به پیامبر(ص) است. زمان این دوره را دوازده روز تا سه سال نقل کردهاند، که این دوره با توجه به سؤالات مشرکین از پیامبر(ص) و انقطاع وحی، برای پیامبر(ص) بسیار سخت بوده است. در قرآن به این موضوع اشاره شده است:
این تأخیر در پاسخ مشرکان در خصوص سوالات مربوط به داستان اصحاب کهف، موسی و خضر، و یأجوج و مأجوج رخ داده و نیز بیش از چهل روز به طول نکشید. طولانیتر از آن در تاریخ ثبت نشده است.
وحی در مدت نزول قرآن همواره میان جبرئیل و پیامبر(ص) جریان نداشته است؛ بلکه هر از گاهی آن رشته متصل میگشته و جبرئیل تعالیم الهی را به پیامبر(ص) منتقل میکرد؛ اما در این میان یک یا چند بار رشته وحی منقطع شد. این نحوه انقطاعِ وحی، به فترت وحی تعبیر شده است.
این انقطاعِ وحی در نازل شدن چند سوره بوده است:
۱. قبل از نازل شدن سوره ضحی که حداکثر چهل روز بوده است. ۲. قبل از نازل شدن سوره مدثر که پس از آن وحی مستمر شده است. ۳. در اثناء سوره مریم: پس از نزول بخشی از سوره مریم حداکثر چهل روز در وحی فترت پدید آمد. ۴. پیش از سوره کهف پیش از نزول سوره کهف، حداکثر چهل روز جریان وحی متوقف شد.[۲]
نظر مستشرقان و خاورشناسان
مستشرقین همچون لامانس (م۱۹۳۷م) و رژی بلاشر (۱۹۷۳م) پیرامون قرآن و فترتِ وحی نظراتی دارند که نمیتوان آنها را بدون هیچ تحلیلی عنوان کرد؛ چرا که آنها فقط دریافتهای خود را مطرح کرده و اینکه این نظریات آنان درست باشند نمیتوان به آنها استناد نمود.[۳]
بهطور کلی مستشرقین در خصوص فترت وحی و تأثیر آن در مکی و مدنی بودن مطالبی را مطرح کردهاند که ما بهطور خلاصه به نظر دو تن از این شخصیتها اشاره میکنیم:
۱. لامانس، در کتاب «الاسلام» مسئله فترت و تأثیر آن در سورههای مکی را مطرح میکند. این مستشرق میگوید که چون فترت در وحی در زمانی اتفاق میافتاده است که پیامبر اسلام(ص) در مکه بوده است و لذا این مسئله بر سورههای مکی تأثیراتی داشته که در سورههای مدنی دیده نمیشود و آنها عبارت اند از:
ایجاز در اسلوب. کوتاهی سورهها. آیات مقطعه. آیات و سور جمله واحداند که معنای کاملی ندارد. توصیفات قیامت و همراه وحشت و غم. داشتن قسم و سوگند به پدیدههای طبیعی و حسی. از کتابهای مقدس مطالبی عنوان شده است.
اما نقد: این نظریه درست نیست چرا که در بخش سور مکی، سورههای بلندی نظیر «سوره انعام» ودر بخش مدنی، سورههای کوتاهی نظیر «سوره نصر» وجود دارد. از طرفی رابطه و پیوستگی بین سور وجود دارد چرا که شخصی اگر بهرهای از بلاغت داشته باشد، رابطه مستحکم میان اجزای قرآن را مشاهده میکند.[۴]
۲. رژی بلاشر،[۵] میگوید که قبل از فترتِ وحی ۲۳ سوره نازل شده است و نیز امور زیر را از خواص فترت وحی دانسته که شامل آیات مکی میشود:
این مرحله از دعوت اسلامی، دشمنی قریش با پیامبر اکرم رو به کاهش رفته و در عین حال روابط بین آنان قطع شده است. و این مهم، بدان جهت بود که پیامبر اکرم قریش را به کنارگذاشتن بتها، تأکید بر وحدانیت خداوند و جلوگیری از بهرهکشی بردگان و فقرا فراخوانده و در نتیجه باعث از دست رفتن امتیازات طبقاتی قریش شده است.
غالباً مقطعه و دارای یک ریتم و آوازی معین هستند. با قسم و سوگند به پدیدههای طبیعی و حسی همراه است. و همینطور قصص انبیا و اقوام گذشته را دارد.
بلاشر از پیامبر اکرم شخصیتی شتاب زده، متردد از تکلیف، تأثیر پذیرفته از محیط اجتماعی منحط مکه و… یاد میکند.[۶] که این مطلب مورد انکار اجماع مسلمین است.[۷] و نیز مطالبی را که به آیات مکی نسبت داده است از آثار فترت وحی به شمار نمیآید، بلکه فترت در وحی به جهت مصالحی بوده است که از طرف خداوند مورد توجه بوده است.
مطالعه بیشتر
۱. زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۶ ق.
۲. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، منشورات الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۳ق، چاپ دوم.
۳. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۲ق.
۴. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۰ق، چاپ اول.
۵. میرمحمدی، ابوالفضل، بحوث فی تاریخ القرآن و علومه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۰ق.
منابع
- ↑ قاموس قرآن، ج۵، ص: ۱۴۶- المفردات فی غریب القرآن، ص: ۶۲۲
- ↑ حویزی؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۲۵۵
- ↑ الصغیر، محمّدحسین علی، خاورشناسان و پژوهشهای قرآن، ترجمه محمّدصادق شریعت، قم، مؤسسه مطلع الفجر، ۱۳۷۲، چاپ اوّل ص۱۳.
- ↑ زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، دارقتیبه، ۱۴۲۲ق، الطبعه الثانیه ص۲۶۸–۲۸۰؛ عنایت، غازی، شبهات حول القرآن وتفنیدها، دارومکتبه الهلال، بیروت، ۱۹۹۶م. ۸۰–۸۴
- ↑ خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، ۱۳۷۷ ش، چاپ اوّل. ج۲ص ۲۰۴۸.
- ↑ معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۰ق، چاپ اول ص۱۲۵–۱۵۶؛ مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، علوم القرآن عند المفسرین، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۴ق، چاپ اول. ج۲ ص۱۳۰.
- ↑ بهتر است براسی اطلاع بیشتر به این سایت نیز مراجعه بفرمایید: Ahmadifar۶۵@yahoo.com