محبوبیت بیشتر امام حسین(ع) نزد شیعیان

نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۵ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}  سؤال: چرا در مساله گراميداشت برخي از ائمّه(ع) چون امام علي و ام...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)



 سؤال: چرا در مساله گراميداشت برخي از ائمّه(ع) چون امام علي و امام حسين ـ عليهما السلام ـ نزد مردم از محبوبيّت بيشتري برخوردار بوده و براي ديگر امامان چنين نمي باشد؟

بي شك وجود و شأن پيامبر مكرّم اسلام حضرت محمّد مصطفي(ص) و عترت ايشان، از يگانه دخت ايشان فاطمه(س) تا شوهر و يازده فرزند معصوم او در نزد مسلمين راستين (شيعيان اثناعشري) مطابق با سفارشات مكرّر پيامبر اكرم(ص) همچون حديث ثقلين[۱] از جايگاه و منزلت و محبوبيّت مثال زدني و ويژه برخوردار بوده و فرقي بين ايشان در مقام اطاعت و عمل قائل نبوده و با ايمان و اعتقاد راسخ به طور مساوي خطاب به اين ذوات مقدسه بانك برمي‌ آورد

«بأبي أَنتُم و أُمّي و نَفسي و أَهلي و مَالي»[۲]

پدر و مادر و جان من و نيز خانواده و مال من به قربان شما.

بنابراين محبّت و مودّت به اهل البيت(ع) محبّت به رسول خدا[۳] و محبت به ايشان محبّت به خداست. «مَن أَحَبّكم فقد أَحبَّ اللهَ و مَنْ أَبغَضَكُم فَقَد أَبغَضَ الله»[۴] زمخشري در كشاف احاديثي را مبني بر ضرورت محبّت تمامي اهل البيت(ع) بيان كرده كه گوياي تساوي محبوبيّت ايشان براي شيعيان است.[۵] وانگهي ظهور تشريعي امامان معصوم به عنوان نور واحد در امر هدايت گري بشر (ولايت مطلقه ايشان) نيز علي السّويه مي باشد. يعني جوهره هدايتي و ولايتي ايشان يك امر ثابت، و شكل هدايتي آنان به مقتضاي شرائط موجود، يك امر متغير است، به تعبير ديگر آنجا كه سؤال از هدف و حركت است همه يك نور واحدند و آنجا كه سؤال از چگونگي حركت و هدايت است يك نوع تفاضل برقرار مي باشد. به عنوان مثال هر كدام از ائمّه(ع) اگر در زمان امام حسين(ع) بودند (به عنوان وليّ امر) همان كاري را مي كردند كه ابي عبدالله الحسين(ع) انجام دادند و لكن هيچيك از ائمّه(ع) در موقعيت و جايگاه آن حضرت واقع نشدند. پس اين تفاضل و برتري نسبي مخصوص امام حسين(ع) بوده و همه اهل البيت(ع) و حتي از آدم تا خاتم به اين جايگاه احترام ويژه اي مي گذارند.

اين تفاضل و برتري نسبي برخي از ائمّه، هيچگاه از فضايل و مقامات برخي ديگر نمي كاهد،مثلاً عدم كسوت امامت در وجود حضرت فاطمه(س) نه تنها از شأن و مقام ايشان نمي كاهد كه بنابر نقل هاي متعدد[۶] فاطمه بر ديگر ائمّه و معصومين برتري دارد وانگهي فاطمه شأن امامت را دارا بوده، ولي، امر الهي بر آن كارگر نشده است. با اين رويكرد كلّي هيچ دليلي، دالّ بر تفارق بين معصومين در نزد شيعيان مبني بر شدّت و ضعف مقامات و محبوبيّت ها و... نمي باشد، الّا در مواردي كه عقل و نقل بر تفاضل نسبي و يا مرتبه وجودي ايشان قائل است كه ذيلاً به آن اشاره مي شود.شايان ذكر است كه عرف مردم هيچ گاه ملاك ارزيابي در اين مقال نمي باشد چه اينكه عرف تنها نقش قابلي داشته و در صورت خطا و اشتباه بايد اعتقادات و اعمال خود را به منابع اصلي دين عرضه نمايد.

عوامل توجه بيشتر مردم به امام علي(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و امام حسين(ع) :

۱ . فرهنگ سازي توسط خود معصومين؛

وجود ده ها روايت از پيامبر مكرم اسلام و ائمّه معصومين(ع) مبني بر محوريّت ولايت امام علي(ع) در عبادات و طاعات و نيز بيان جايگاه و منزلت شخصي و شخصيّتي آن حضرت، توسط پيامبر، از پشت پرده هاي شب معراج گرفته،تا سابقه جبهه و جهادِ مخلصانه و شجاعانه او و تا عبادات و بندگي روز و شب او، و تا معرّفي او در غدير خم به عنوان رهبر و جانشين بر حق پيامبر و نيز برادر و جان پيامبر و ...[۷] توجه شيعيان و مسلمين هر زمان را به خود معطوف نموده و حتي غير مسلمين را به حيرت آورده است.[۸] و همچنين وجود ده ها روايت در اهميّت و عظمت كربلا، كه آدم و عالم را مشغول خود نموده است، از نفس زيارت عاشورا به عنوان حديث قدسي[۹] گرفته، تا پذيرش توبه حضرت آدم با آن[۱۰] و تا گريه هاي پيامبر و اهل البيت(ع) و تشويق بر برپايي عزاي حسيني و اجر و ثواب مترتّب بر آن[۱۱] و تا گريستن زمين و آسمان[۱۲] و ... توجه هر انسان آزاده اي را به خود جلب كرده است. اين فرهنگ سازي توسط معصومين(ع) با گفتار و كردار خود،‌دالّ بر اهميّت و تفاضل نسبي اين امام همام از بين ديگر ائمّه(ع) است كه شيعيان خصوصاً و مسلمين و غيرمسلمانان عموماً به زنده نگهداشتن آن اهتمام ويژه مي ورزند. اين فرهنگ سازي در خصوص صدّيقه طاهره ـ عليها السّلام ـ نيز به موجب ده ها روايت از لسان پيامبر اكرم(ص) و ائمّه معصومين(ع) به چشم مي خورد كه خود حاكي از اهميت و محبوبيّت ويژه ايشان در نزد معصومين و شيعيان آنهاست.[۱۳]

۲ . عنصر مظلوميّت؛

گرچه اهل البيت(ع) در زمان حيات خويش همگي، در مظلوميّت[۱۴] به سر برده و مورد آزار و اذيت حكّام جور و بعضي از نابخردان واقع مي شدندولكن نقطه شروع و اوج اين مظلوميت. در عصر امام علي(ع) تاريخ را برجسته كرده است. اگر غصب ولايت و ظلم و ستم در حق امام علي(ع) و نيز فاطمه(س) در آن زمان صورت نمي گرفت، نه تنها شاهد رهبري و حكومت ديگر ائمّه(ع) بدون تعرّض و ظلم و ستم مي بوديم كه سرنوشت جهان اسلام تاكنون به اسلام جهاني مبدّل و روزگار مناسبي پيش روي بشريت به تصوير مي‌ آمد. اين تخم عداوت و دشمني از يك سو و شروع مظلوميّت از سوي ديگر، مردم را در هر عصر و زماني داغدار كرده و با ابراز احساسات پاك خود به افشاگري اوّل ظالمان و معرفي اول مظلومان در اين عرصه با هر شيوه و روشي مي پردازند در خصوص امام حسين(ع) عنصر مظلوميت به عنوان لقب آن امام در زيارتنامه ها و احاديث[۱۵] ياد شده و تاريخ شاهد و گوياي شدت و اوج آن است. تنهايي،بي سپاهي، غربت در ميان دوست و دشمن، نحوه ظلم و ستم به خاندان او و نهايتاً چگونگي شهادت او و يارانش از يك سو و فراموشي و ذبح اسلام از سوي ديگر، اسلام خواهان و آزادمردان هر عصر و زماني را جريحه دار كرده و با زنده نگه داشتن آن خاطره تلخ از حريم انسان و اسلام حِراست مي كنند، اين مهم، جايگاه و محبوبيّت نسبي اين امام شهيد را در نظر مردم ويژه كرده است.

۳ . عنصر شهادت؛

اگرچه اهل البيت(ع) به شهادت تاريخ در اثر ظلم و ستم ياغيان، همگي شهيد شده اند، اما هيچ شهادتي به قباحت طريقه كشته شدن امام حسين(ع) نمي رسد[۱۶] و اگرچه عنصر شهادت افتخار و آرزوي اولياء الهي است ولكن امام كُشي قبيح و فجيع كُشي او اقبح است. امام حسين(ع) با فجيع ترين حالت ممكن (به دست مسلمين به ظاهر مسلمان) كه حاكي از بغض و كينه آنان به ولايت و امامت ائمّه(ع) بوده است در نهايت جسارت به شهادت رسيد.[۱۷]

براي مطالعه بيشتر به منابع ذيل رجوع كنيد:

۱ . امام علي(ع) از نگاه انديشمندان غير شيعي؛ اکبراسد عليزاده، مؤسسه امام صادق(ع) ، قم.

۲ .پرتوي از فضائل حضرت زهرا(س) مير علي محمدنژاد، نشر سنا، ۱۳۶۸.

منابع

  1. عيون اخبار الامام الرضا(ع) ج۱، ح/ ۲۵. شيخ صدوق (۳۰۵ ـ ۳۸۱ ق) نشر جهان، ۱۳۷۸ ق.
  2. مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره، شيخ عباس قمي.
  3. . ينابيع المودّه ص/ ۳۳۰، سليمان بن ابراهيم قندوزي، مكتبه الحيدريه نجف، ۱۳۸۴ ق.
  4. مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره، شيخ عباس قمي.
  5. . كشاف، زمخشري، ج۴، ص/ ۲۲۰، دارالفكر (۱۳۹۷).
  6. علل الشرايع، شيخ صدوق (۳۰۵ ـ ۳۸۱ ق) ص/ ۸۵. نشر مكتبه الداوري، قم.
  7. ر.ك: بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج۷، ص/ ۱۸۶، مؤسسه الوفاء ، بيروت، ينابيع الموده، ص/ ۱۳۳ باب / ۳۷، همان؛ ميزان الاعتدال، ذهبي (۷۴۸ ق) ج۳، ص/ ۱۱۸، شماره / ۵۸۰۲؛ كفايه الطالب، گنجي شافعي، ص/ ۲۴۷ باب / ۶۲.
  8. . ر.ك: امام علي(ع) از نگاه انديشمندان غير شيعه، اكبر اسد عليزاده،مؤسسه امام صادق(ع) چاپ اول، ۱۳۸۱،اعتماد، قم.
  9. بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج۹۸ ص/ ۲۹۹، موسسه الوفاء‌ بيروت، لبنان، (۱۴۰۴ ق).
  10. معاني الأخبار، شيخ صدوق ، ص/ ۱۲۵، نشر جامعه مدرسين قم، ۱۳۶۱ هـ . ش.
  11. احاديث ثواب و آثار گريه بر امام حسين(ع) را در بحار الانوار، ج۴۴ ص۲۷۹ تا ۲۹۶ مطالعه كنيد. و نيز كتاب آثار و بركات سيدالشهداء در دنيا و آخرت. عليرضارجائي تهراني،انتشارات نبوغ، ۱۳۸۱.
  12. ر.ك: شفاء الصدور، حاج ميرزا ابوالفضل طهراني، نشر مرتضوي، ۱۳۷۶. و نيز ينابيع الموده، غررالخصائص، كامل الزيارات.
  13. ر.ك: پرتوي از فضايل حضرت فاطمه زهرا(س) دركلام معصومين. نوشته مير علي محمدنژاد، نشر سَنا، ۱۳۷۸، چاپ سوره.
  14. . آيه «و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون» (شعراء / ۲۲۵) به مظلوميت اهل بيت تأويل گشته است. تفسير برهان، ج۳، سيد هاشم حسيني بحراني. (۱۱۰۷ ق) نشر بنياد بعثت، چاپ اول، (۱۴۱۵ ق).
  15. . امام باقر(ع) فرمودند: «ان الحسين صاحب كربلا قتل مظلوماً مكروباً عطشاناً لهفاناً» كامل الزيارات ص/ ۱۶۸، نشر مرتضوين نجف / ۱۳۵۶. و نيز آيه «أَذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا» (حج، ۳۶) نيز طبق روايات، درباره حسين بن علي(ع) است. تفسير قمي،ذيل آيه و بحار ج۲۴، ص/ ۲۲۳.
  16. كتب مقاتل از جمله مقتل «لهوف» سيد بن طاووس را مطالعه كنيد.
  17. الصوارم المهرقه. قاضي نورالله شوشتري، ص/ ۱۹۸،نشر نهضت تهران، (۱۳۶۷هـ ).