حدیث نجاست آهن

سؤال
در روایتی آهن نجس و مسخ شده معرفی شده است. آیا این روایت معتبر است؟


روایتی که به نجاست و مسخ بودن آهن دلالت دارد از نظر سند ضعیف است و همه عالمان مسلمان معتقدند آهن نجس نیست؛ البته روایات مشابهی وجود دارد که در آن از همراه داشتن آهن هنگام نماز یا به دست کردن انگشترِ آهنی نهی شده است. فقیهان این روایات را حمل بر کراهت کرده‌اند. برخی نیز از این روایات استفاده طبّی برده‌اند.

در دسته‌ای از روایات به استفاده از آهن در اموری مانند صناعات، ذبح و حجامت سفارش شده است.

متن و ترجمه

«...لَا بَأْسَ بِالسِّکِّینِ وَ الْمِنْطَقَه لِلْمُسَافِرِ فِی وَقْتِ ضَرُورَة وَ کَذَلِکَ الْمِفْتَاحُ یَخَافُ عَلَیْهِ أَوْ فِی النِّسْیَانِ وَ لَا بَأْسَ بِالسَّیْفِ وَ کَذَلِکَ آلَه السِّلَاحِ فِی الْحَرْبِ وَ فِی غَیْرِ ذَلِکَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاة فِی شَیْءٍ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ»[۱]

سند در کتاب کافی و تهذیب

این روایت در کتاب کافی از محمد بن یحیی از «برخی از اصحاب» نقل شده است.[۲] «برخی از اصحاب» در سلسله سند ناشناخته است؛ بنابراین روایت از نظر سند ضعیف است. این روایت در کتاب تهذیب الاحکام نیز، از محمد بن احمد بن یحیی از «مردی» که نام آن گفته نشده نقل شده است.[۳] بنابراین این نقل نیز ضعیف است.

روایات مشابه و متعارض

در روایتی امام صادق(ع) از در دست داشتن انگشتری آهنی نهی کرده و آن را لباس اهل دوزخ شمرده است.[۴] بر اساس روایتی دیگر، خدا نماز مسلمانی که همراه خود آهن دارد پاک نمی‌کند؛ مگر به همراه داشتن شمشیر یا پوشیدن زره هنگام ترس از خطر دشمن.[۵]

در برابر، بر پایه دسته‌ای از روایات،‌ استفاده از آهن در صناعات[۶] و اموری مانند ذبح، انجام ختنه و حجامت نیکو شمرده شده است.

حمل بر کراهت

به گفته محقق حلی در کتاب المعتبر، به اجماع همه عالمان مسلمان آهن نجس نیست و روایاتی که بر نجاست آهن یا نهی استفاده از آن در نماز دلالت دارد حمل بر کراهت می‌شود؛ زیرا نجاست به معنای «چیزی که مستحب است از آن دوری شود» نیز به‌کار می‌رود.[۷]

یکی از دلایل نجس نبودن آهن، وجود روایاتی است که به کارگیری آهن در آنها گزارش شده است؛ از جمله به کارگیری میل آهنی برای سرمه کشیدن[۸] یا جواز قرار دادن آهن در بقچه‌ای که غذا در آن است.[۹]

برخی نیز معتقدند روایات نجاست آهن جنبه فقهی نداشته بلکه جنبه طبّی دارند.[۱۰]

منابع

  1. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳.
  2. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳. ‏
  3. طوسی، محمدحسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح محمد آخوندی، به تحقیق حسن خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۲۷.
  4. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق، چاپ دوم، ج‏۱، ص۲۵۳، حدیث ۷۷۴؛ کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۴، حدیث ۳۵.
  5. محمودی، ضیاء الدین و دیگران، الأصول السته عشر، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۳ ق، چاپ اول، ص۱۳۶، حدیث ۳۲.
  6. مفضل بن عمر، توحید المفضل‏، قم، داوری، بی تا، چاپ سوم، ص۸۵.
  7. حلّی، نجم الدین جعفر، المعتبر فی شرح المختصر، قم، مؤسسه سید الشهداء، ۱۴۰۷ ق، چاپ اول، ج۲، ص۹۸.
  8. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۶، ص۴۹۴، حدیث ۲.
  9. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق، چاپ دوم، ج‏۲، ص۲۸۱، حدیث ۲۴۵۱.
  10. تبریزیان، عباس، «بهداشت و سبک زندگی اسلامی»، تاریخ درج مطلب: ۱۶ فروردین ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید:‌ ۶ خرداد ۱۴۰۰ش.