نقش راهبان مسیحی در پیدایش اسلام

سؤال

آیا دین حضرت محمد صلّي الله عليه و آله حاصل ارتباطی بود که با راهبان مسیحی داشت ؟

حضرت محمد(ص) در شهر مكه به سال ۵۷۰ ميلادي چشم به جهان گشود؛. همه منابع تاريخي نیک خلقی صداقت راستگویی وامانت داری و نبوغ او را ستوده وتایید کرده اند. آن حضرت در سن ۴۰ سالگي از سوی خداوند به رسالت برگزیده شد رسالت اورا پيامبران سابق درکتابهای آسمانی از پيش خبرداده بودند. . این مسئله توسط برخي از مستشرقان جهت عناد ودشمنی با اسلام مطرح شد كه پیامبر اعظم(ص) تحت تعاليم مسيحيان بود ؛ تا اینکه در سن ۴۰ سالگي این معلومات وآموخته هارا با عنوان وحي به مردم اعلام نمود؛

۱- در هيچ کتاب معتبري وغیرمعتبرکهن چنین خبری نیست که پيامبر(ص) پیرو دین مسيحي يا يهودي بوده است؛

۲ - پيامبر اعظم حضرت محمد(ص) قبل از بعثت پیرو دين حنيف و شريعت ابراهيم(ع) بود. وعده ای از بنی هاشم و...درمکه معروف به حنفاء بودند ؛. چنانکه نام پدر پیامبر(ص) عبدالله بود؛ این خود نشانه ی یکتا پرستی درخاندان پیامبر(ص) است که ازدیرباز وجود داشت ؛

۳- در حديثي از آن حضرت(ص) آمده است: «من به دين حنيف سهل گير دين حنيفي ابراهيم مبعوث گشته ام..»[۱] در سوره انعام آيه ۱۶۱ نيز به این مطلب تصریح شده : «بگو پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده که دين استوار، حنيف ابراهيمی است »[۲] درآیات دیگر نیز این مسئله بیان شده است ؛[۳]

یکی از مستشرقان نوشته : : «ترديدي وجود ندارد كه يكي از هدفهاي محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامي بوده است و به همين جهت خداوند اساس دين او را بر ملت ابراهيم گذاشت. ابراهيم نه يهودي بود نه مسيحي و نه بت پرست بلكه يك حنيف به شمار مي آمد و خداي واحد را مي پرستيد».[۴] در منابع مسيحي بویژه در انجيل برنابا ، علاوه بر بشارت به آمدن پيامبر خدا محمّد(ص) به ويژگيهاي او نيزتصریح شده است؛ در اين منابع گفته شده پيامبري با ديني استوار و الهي براي نجات انسانها مي آيد: «عيسي درباره پيامبر خدا حضرت محمد(ص) مي گويد: «نام او شگفت است زيرا خداوند آنگاه كه روانش را آفريد او را در فروغي آسماني گذاشت براي او نامي انتخاب كرد و فرمود: اي محمد شكيبايي پيشه كن من مي خواهم بهشت و گروه زيادي از آفريدگان كه آنها را به تو مي بخشم به خاطر تو بيافرينم ... آنگاه تو را به جهان براي نجات مي فرستم و پيغمبر خود مي گردانم. سخن تو راست است و ايمان تو سست نخواهد شد»[۵].

با این ويژگيها و صفات اخلاقي خاصي كه براي رسول خدا(ص) در منابع مسيحي آمده است! چنین نسبتهایی درباره ی آن حضرت ناروا ست ؛

۴- آيت الله سبحاني در ارتباط با اين ملاقات مي نويسد: «ملاقات پيامبر اكرم با راهب يك موضوع ساده اي است ولي مستشرقان پس از قرنها اين سرگذشت را دست آويز قرار داده و اصرار دارند كه اثبات كنند محمد تعاليم خود را كه در ۲۸ سال بعد اظهار كرد در اين مسافرت از بحيرا گرفته است»[۶] سپس ايشان با ادله اي محكم اين نظريه را رد مي كند. دكتر زرگري نژاد مي نويسد: «آيا از نظر انسان عاقل و انديشمند مي توان ملاقاتي كوتاه را كه به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و دقايقي به هنگام عبور كاروان روي داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پيشگوئي رسالت رسول خدا حاوي سخن ديگري نيست مبناي تكوين آئين گسترده اسلام در انديشه پيامبر بداند؟»[۷].

۵- دکتر غلام حسين زرگري نژاد در رد گفته مستشرقین نوشته : «برخي مستشرقين تلاش بي ثمر و متروك بعضي از علماي مسيحي قرون وسطي را زنده كردند و مدعي شدند كه پيامبر اسلام، مباني دین خودش را از دو راهب مسيحي اخذ كرده است»[۸] اين دو راهب مسيحي بحيراي راهب و راهب بصري مي باشند. منشاء اين گفته ها ملاقات چند ساعته بحيرا با پيامبر(ص) مي باشد ؛ رسول خدا(ص) در اين زمان ۱۲ سال داشته است. بحيرا بعد از بررسي علائمي كه در كتب آسماني در مورد محمد خوانده بود كاملاً يقين كرد كه اين نوجوان همان پيامبري است كه عيسي بشارت آمدن او را داده است. «بحيرا گفت: اين طفل آينده درخشاني دارد اين همان پيامبر موعود است ... نشانه هايي كه من در كتابها خوانده ام بر او منطبق است...»[۹]

۶- مرحوم دكتر راميار در نقدي كوتاه بر ادعاهاي مستشرقين نوشته : : «اينها و شايد نظاير بسيارشان هست كه توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شكلي بيرون مي ريزد. آن معارف عاليه قرآن كجا و اين چند تن مرد گمنام يا افسانه اي كجا، اين سخنان بيشتر به شوخيهاي سبك مردم سبك مغز مي ماند تا به سخني جدي و در خور اعتنا»[۱۰].

۷- تنها دلیل مستشرقین درباره ی پیامبر اکرم(ص) استناد به این مسئله است که هم از نظر عقلی مردود است وهم از نظر نقلی هیچ سابقه ی تاریخی براین باورهای با طل وجود ندارد که پیامبر تعالیم الهی را از رهبان مذبور گرفته باشد ؛ اتفاقا راهبان نبوت حضرت را تایید کرده اند ؛ با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که درقرآن وجود دارد غیر ممکن بوده ومحتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد ؛

۸- علاوه بر مسیحیان که به پیامبر اعظم وخاتم ایمان آوردند ؛ عده ای از یهود نیز با دیدن نشانه های نبوت وسازگاری آنها با اخبار تورات کهن که تحریف نشده بود به آن حضرت ایمان آورده ودرکنار حضرت به شهادت رسیدند؛[۱۱] اساسا مهاجرت یهود از شامات به جزیره العرب به جهت جستجوی پیامبر خاتم بوده است که درتورات نشانه ومنطقه بعثت اوخبرداده شده بود[۱۲]؛

نتيجه گيري:

پیامبراعظم وخاتم محمد(ص) كه توسط انبيا سابق به رسالت او تصریح شده است موحد وبردین حنیف بود؛ هیچ ارتباطی جز دیدار کوتاهی که در سفری که به همراه عمویش ابوطالب رفته بود با راهبان نداشته است.


مطالعه بیشتر

  • حیات حکمت وحکومت پیامبر، دفترتبلیغات اسلامی.
  • تاریخ پیامبر اسلام، دکتر آیتی.

منابع

  1. ابن سعد، طبقات الكبري، بيروت، دار بيروت للطباعه و النشر، سال ۱۴۰۵ هـ.، ج۱، ص۱۹۲.
  2. قرآن كريم، سوره انعام، آيه/ ۱۶۱.
  3. مانند آیه: ۷۹/انعام.۱۲۵/نساء و...
  4. كونستان، ويرژل، گيورگيو، محمد پيغمبري كه از نو بايد شناخت، ترجمه ذبيح الله منصوري، تهران، امير كبير، ۱۳۴۳، ص۶۹.
  5. انجيل برنابا، فصل ۹۷،‌ص ۱۷ ـ ۱۳.
  6. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت،بي جا، مؤسسه مطبوعاتي دارالتبليغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.
  7. زرگري نژاد، غلام حسين، پيشين، ص۲۱۰.
  8. زرگري نژاد، غلام حسين، تاريخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.
  9. طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، ج۱.
  10. راميار، محمود، تاريخ قرآن، چاپ ۴، تهران، اميركبير، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.
  11. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبراسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص۳۳۱
  12. بن هشام، سيره النبويه، قاهره، مطبعه مصطفي، اليابي، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۲۵.