دین پیامبران اولوالعزم پیش از رسالت


سؤال

دین هر یک از پیامبران اولوالعزم قبل از رسیدن به رسالت چه بوده است؟

همه پیامبران پیش از رسالت خود موحد بودند و اگر چنین نبود زندگی آنان میان مردم متناقض جلوه می‌کرد. و اگر بر آیین منحرفی بودند، یا ظلمی مرتکب می‌شدند، دعوت آنان میان مردم پذیرفته نمی‌شد. پیامبر اسلام(ص) هم پیش از ابلاغ رسالت خداپرست بود و البته اختلاف است که بر آیین حضرت عیسی بود یا حضرت ابراهیم. پیامبران اولوالعزم هم از شریعت و آیین پیامبران پیشین خود تبعیت می‌کردند.

موحد بودن انبیای الهی پیش از رسالت

انبیای الهی در همه عمرشان موحد و خداپرست بوده‌اند؛ این مطلب از دو راه قابل اثبات است: یکی دلیل عقلی و دیگری دلیل نقلی.

دلیل عقلی: «هدف اصلی از بعثت انبیاء، راهنمایی بشر به سوی حقایق و وظایفی است که خداوند برای انسانها تعیین کرده است و ایشان در حقیقت، نمایندگان الهی در میان بشر هستند که باید دیگران را به راه راست، هدایت کنند. حال اگر چنین نمایندگانی، پایبند به دستورات الهی نباشند، مردم، رفتار ایشان را مناقض با گفتارشان تلقّی می‌کنند و دیگر به گفتارشان هم اعتماد لازم را پیدا نمی‌کنند و در نتیجه هدف از بعثت انبیاء به‌طور کامل تحقق نخواهد یافت.»[۱]

دلیل نقلی: در آیه ۱۲۴ سوره بقره آمده است که: وقتی حضرت ابراهیم امتحان خود را به خوبی داد، خداوند او را به به مقام امامت، برگزید. حضرت ابراهیم از خداوند مسألت کرد که این مقام را در ذریه او نیز قرار دهد، خداوند در جواب فرمود: عهد من به ظالمین نمی‌رسد.

یعنی کسانی که ظلمی از آن‌ها صادر شده به این مقام نمی‌رسند، هر چند که یک ظلم باشد و آن هم ظلم کوچکی باشد؛ چه آن ظلم، شرک باشد یا معصیت دیگر و چه در همه عمرش باشد یا ابتدای عمر بوده و بعد توبه کرده است. هیچ‌یک از این افراد نمی‌توانند امام و پیشوا باشند. پس امام تنها آن کسی است که در تمام عمرش حتی کوچک‌ترین ظلمی را مرتکب نشده باشد و تمام پیامبران این گونه بوده‌اند.[۲]

در روایتی پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: کسی که به جای سجده برای خدا، برای بتی سجده کند خدا او را امام قرار نمی‌دهد. من و علی(ع) هرگز بر بتی سجده نکردیم.[۳]

پیامبران اولوالعزم

هیچ یک از انبیای اولوالعزم پیش از رسالت بر آیینی مشرکانه و انحرافی نبودند.

حضرت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی(ع)

اولین پیامبر اولوالعزمی که دارای شریعت و کتاب است حضرت نوح(ع) است و ایشان قبل از مقام نبوت، موحّد و خداپرست بوده‌اند اما پیش از وی شریعتی نبوده است تا تابع آن باشند. طبق آیه ۱۳ سوره شوری و ۲۱۳ سوره بقره، کتاب نوح، اولین کتاب آسمانیِ مشتمل بر شریعت بوده است لذا از زمان حضرت آدم، تا حضرت نوح(ع) مردم و از جمله حضرت نوح، موحّد و خداپرست بوده‌اند و آئین و شریعت خاصی وجود نداشت است. هر چند طبق بعضی روایات و آیات، حضرت آدم و شیث و ادریس دارای کتاب بوده‌اند اما کتاب داشتن به معنای شریعت داشتن نیست؛ لذا در سوره شوری آیه ۱۳ پیامبران دارای شریعت حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و حضرت محمد(ص) معرفی شده‌اند.[۴] لذا قبل از بعثت خود بر طریقه و روش انبیای پیشین خود حضرت آدم و شیث بوده است. اما شریعت را خود برای بشر به ارمغان آورده است.

انبیای اولوالعزمی همانند ابراهیم و موسی و عیسی تابع شریعت و آیین پیامبران پیشین خود بوده‌اند، مثلا حضرت ابراهیم تابع شریعت حضرت نوح بوده است تا اینکه خود دارای شریعت شد و به واسطه او شریعت حضرت نوح(ع) نسخ شد و همچنین دیگر پیامبران نیز مشمول همین حکم هستند. در کتاب عیون اخبار الرضا از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: پیامبران اولوالعزم از این جهت اولوالعزم نامیده شده‌اند که دارای عزائم و شرایع‌اند. آری همه پیغمبرانی که بعد از نوح، مبعوث شدند تابع شریعت و کتاب او بودند تا وقتی که شریعت ابراهیم خلیل برپا شد از آن به بعد همه انبیاء تابع شریعت و کتاب او بودند تا زمان حضرت موسی، که هر پیغمبری پس از وی پیرو کتاب و شریعت حضرت موسی بود تا زمان حضرت عیسی(ع) و از آن به بعد هم سایر انبیایی که آمدند تابع شریعت و کتاب حضرت عیسی(ع) بودند تا زمان پیامبر اکرم(ص).[۵]

پیامبر اسلام(ص)

در اینکه پیغمبر اسلام قبل از بعثت هرگز برای بت سجده نکرده و از خط توحید منحرف نشدند شکی نیست و تاریخ زندگی ایشان به خوبی این معنا را منعکس می‌کند. اما در اینکه بر کدام آئین بوده‌اند در میان علما اختلاف است.

بعضی او را پیرو آئین حضرت مسیح(ع) می‌دانند، چرا که قبل از بعثت پیامبر، آئین رسمی و غیرمنسوخ آئین مسیح بوده است. نمی‌توان این نظر را پذیرفت زیرا در هیچ تاریخی نقل نشده است که پیغمبر(ص) در معابد یهود یا نصاری یا ادیان دیگر مشغول عبادت شده باشد. در عین حال، پیوسته خط و طریق توحید را ادامه می‌داد و به اصول اخلاقی و عبادت الهی سخت پایبند بود.

بعضی دیگر او را پیرو آئین ابراهیم(ع) می‌دانند. چرا که شیخ الانبیاء و پدر پیامبران است و در بعضی از آیات قرآن، آئین اسلام به عنوان آئین ابراهیم معرفی شده است: ﴿مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ(حج:۷۸)

بعضی نیز اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته‌اند: می‌دانیم آئین داشته، اما کدام آئین؟ بر ما روشن نیست. گرچه هر یک از این اقوال مؤیدی دارد اما هیچ‌کدام مسلّم نیست.

نمی‌توان سخن قاطعی در این مورد ارائه کرد اما به هر حال پیامبر(ص) برنامه خاصی از سوی خداوند داشته که طبق آن عمل می‌کرده و در حقیقت، آئین مخصوص خودش بوده تا زمانی که اسلام بر او نازل گشت. شاهد این سخن حدیثی است که در نهج البلاغه آمده و بیان می‌کند که «خداوند از آن زمان که رسول خدا از شیر بازگرفته شد، بزرگ‌ترین فرشته‌اش را همراه وی فرستاد تا شبانه روز، ایشان را به راه‌های مکارم و طریق اخلاقِ خوب سوق دهد.» مأموریت چنین فرشته‌ای دلیل بر وجود یک برنامه اختصاصی است. روایات متعددی نیز در منابع اسلامی همانند بحار الانوار آمده است که پیامبر(ص) از آغاز عمرش با روح‌القدس بود و با چنین تأییدی مسلما بر اساس الهام روح‌القدس عمل می‌کرد.[۶]


مطالعه بیشتر

  • فروغ ابدیت، ج۱، جعفر سبحانی، چاپ شهریور ۱۳۶۶، دفتر تبلیغات اسلامی.
  • تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، ج۲، ص۶۸ و ج۱.
  • خاتمیت، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
  • بحارالانوار، ج۱۸، محمدباقر مجلسی، بیروت.

منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ شانزدهم، ۱۳۷۶، ج۱ و ۲، ص۲۴۳.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ج۱، ص۴۱۵.
  3. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۲.
  4. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۳.
  5. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۷.
  6. نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر داراالکتب الاسلامیه، ج۲۰، ص۵۰۸.