شیطان در عصر ظهور

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۳ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

سرنوشت شیطان زمانی که امام زمان(عج) ظهور می‌کند چگونه است؟

موضوع پایان کار شیطان در قرآن به صورت اشاره، مطرح شده‌است و روایاتی نیز در ذیل آیات مربوط به این بحث نقل گردیده‌است در قرآن کریم جریان مهلت خواستن شیطان از خداوند در دو آیه (۳۶ سوره حجر ،۷۹ سوره ص) به یک شکل آمده‌است. در این آیات، شیطان بعد از طرد شدن از درگاه الهی، از خداوند تقاضا می‌کند ﴿قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ خدایا مرا تا روز قیامت مهلت بده. خداوند در پاسخ می‌فرماید: «انک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم.» یعنی تو اجازه داری تا زمان مشخصی به کار خود ادامه دهی. از این آیات استفاده می‌شود که خداوند با اصل تقاضای شیطان موافقت فرموده اما آن را محدود نموده‌است به وقت معلوم. در مورد اینکه مراد از «وقت معلوم» در آیه چیست میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف نظر نیز ناشی از اختلاف روایات مربوط به این مسئله می‌باشد.

ولی بسیاری از مفسرین، از جمله مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، معتقدند که: میان پاسخ خداوند و تقاضای شیطان تفاوت وجود دارد و دراین پاسخ از جهتی موافقت شده‌است و از جهتی نیز مخالفت شده‌است اصل مهلت دادن به شیطان، پذیرفته شده ولی مدت مورد نظر شیطان رد شده‌است. چون سیاق آیه دلالت دارد بر اینکه «وقت معلوم» غیر از «یوم یعبثون» است و مراد از آن زمان قبل از قیامت است.

ایشان، نتیجه می‌گیرد که منظور از وقت معلومی که خداوند آن را پایان مهلت شیطان قرار داده‌است، روزی است که خداوند جامعه بشری را در آن روزگار کاملاً اصلاح می‌کند و ریشه همه فسادها را قطع می‌کند نه اینکه مراد روز برپایی قیامت و مرگ عموم خلایق باشد.}}[۱]

روایاتی که در ذیل این آیه وارد شده متفاوت می‌باشد بعضی روایات بیان می‌دارند که پایان کار شیطان در عصر ظهور است و او به دست امام زمان (عج) کشته می‌شود، مانند روایت اسحاق بن عمار که از امام صادق (ع) روایت می‌کند: که حضرت فرمود: «مراد از وقت معلوم در آیه، روز قیام قائم ما است زمانی که خداوند او را ظاهر کند، در مسجد کوفه مستقر می‌شود در آن هنگام شیطان در حالی که به زانو راه می‌رود به سوی حضرت آورده می‌شود و شیطان فریادش از شدت حزن آن روز، بلند است آنگاه حضرت پیشانی شیطان را می‌گیرد (کنایه از ذلت و خواری) و گردن او را می‌زند.»[۲] برخی روایات قتل شیطان را به رسول الله (ص) نسبت داده‌اند، و پاره ای هم بقای شیطان را تا زمان نفخه صور و مرگ دسته جمعی ذکر نموده‌اند.[۳]

۳. هر چند سند همه این روایات مشکل دارند و سند معتبر و قابل استنادی برای آن‌ها وجود ندارد ولی وجه جمع بین آن‌ها این است که بگوئیم احتمال دارد که مراد از روایات مربوط به قتل شیطان، معنای کنائی آن باشد نه قتل واقعی یعنی مراد محدود نمودن و بی‌نتیجه بودن تلاش‌های شیطان، باشد که در عصر ظهور حضرت به خاطر رشد عقول مردم و تربیت آنان در پرتو حکومت حضرت مهدی (عج) کارهای شیطان بی‌اثر می‌شود و از تأثیرگذاری می‌افتد در هر حال چه منظور قتل و کشتن خود شیطان باشد و چه بلاتأثیر ماندن تلاش‌های شیطان باشد، نتیجه یکی خواهد بود وآن عبارت است از عدم نقش‌آفرینی و کارایی شیطان در گمراهی مردم در عصر حاکمیت مطلق دین خدا و دولت کریمه حضرت مهدی (عج) به گونه‌ای که در آن عصر، اطاعت و بندگی در سراسر جامعه توحیدی نمود دارد {{قرآن|یعبدوننی لایشرکون بی‌شیئاً.[۴]

۴. نکته آخر اینکه: کشته شدن شیطان یا بی‌تأثیر بودن او، منافاتی با اختیار و تکلیف انسان ندارد زیرا انگیزه‌ها و عوامل معصیت، در وسوسه شیطان منحصر نمی‌باشد بلکه علاوه بر آن دو عامل مهم دیگر: یعنی وسوسه‌های نفسانی و عوامل درونی و نیز عوامل و انگیزه‌ها و وسوسه‌های بیرونی، هم چنان باقی است چون انسان‌های آن زمان تبدیل به فرشته نمی‌شوند تا طبیعت و نفسانیات‌شان تغییر نماید، بلکه از نظر تربیت فرشته‌خو می‌شوند با اینکه زمینه و امکان معصیت و گناه برای آنان وجوددارد ولی با توجه به اینکه آگاهی و ایمان و تربیت مردم در آن دوران، به درجه اعلا قرار دارد، این معرفت و تربیت بی‌نظیر در عصر دولت الهی حضرت مهدی (عج) صدور گناه و معصیت را به حداقل ممکن می‌رساند.

نتیجه اینکه: در عصر تشکیل دولت کریمه مهدوی (عج) مهلت کار شیطان به پایان می‌رسد. و فرقی ندارد چه این که شیطان توسط حضرت (عج) به قتل برسد، چنان‌که ظاهر برخی روایات دلالت بر آن دارد و چه اینکه اصل وجود شیطان معدوم نگردد و ا ین روایات حمل به معنای کنائی بشود در این صورت، نقش‌آفرینی شیطان در اغوا و ضلالت انسان‌ها که بیش‌ترین سهم را داشته‌است، در آن زمان به پایان می‌رسد. و به همین خاطر بیش‌ترین نگرانی شیطان از ظهور حضرت و تعجیل آن می‌باشد.


برای مطالعهٔ بیشتر

۱. وقت معلوم، محمدحسن گنجی فرد.

۲. تفسیر المیزان، ج۱۲، تفسیر سوره حجر.


منابع

  1. المیزان، بیروت، چاپ مؤسسه علمی، ۱۴۱۱ه‍، ج۱۲، ص۱۵۸–۱۶۰.
  2. همان.
  3. ر. ک. المیزان، ج۱۲، ص۱۷۴.
  4. نور/۵۵.