تنافی بداء با وعدههای الهی
آیا بداء با آیاتی مانند ﴿لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾ در تعارض نیست؟
بداء در لغت به معنای ظهور پس از پنهان بودن است. لازمه این معنای بداء، جهل و تبدیل نظر میباشد. این معنای بداء، در مورد خداوند کاربرد ندارد؛ زیرا خداوند با علم ازلی خود همه چیز را میداند و در اراده او تغییر راه ندارد.
بداء در وعدههای الهی وجود ندارد. آنچه ممکن است بداء در وعده و وعید برای انسان است؛ زیرا برخی از دلایل وعدههای الهی بر انسان پوشیده است، و انسان طبق محاسبات خود گمان میکند که طبق مشخصات خاصی باید آن وعده اتفاق بیفتد، اما آنگونه واقع نمیشود و این به دلیل محدود بودن علم بشر بر اسباب و علتها است و خداوند خلاف وعده عمل نکرده است.
بداء گاهی در مورد انسان به کار میرود و آن جایی است که چیزی بر انسان پوشیده و پنهان بوده و سپس معلوم و آشکار شده و گاهی در مورد خداوند به کار میرود که معنی تغییر در علم فعلی خداوند است.
بدائی که ممکن است در آیات وعده و وعید ثابت شود بداء در مورد انسان است که چون بعضی از دلایل وعدههای الهی بر انسان پوشیده است، انسان طبق محاسبات خود گمان میکند که طبق مشخصات خاص باید آن وعده اتفاق بیفتد امّا واقع نمیشود این به دلیل محدود بودن علم بشر بر اسباب و علتها است و خداوند خلاف وعده عمل نکرده است
تغییر و تحول در علم فعلی هیچ گونه ارتباطی به تغییر و تحول در ذات پروردگار ندارد چنانکه توضیح دادیم که علم فعلی خداوند یک مفهوم انتزاعی است و از مقایسه بین فعل خداوند با او انتزاع میشود.[۱]
وقتی مقدمات و شرایط پیدایش یک پدیده در خارج تحقق یافت ولی خود آن پدیده نهایتاً محقق نشد و مقدمات خنثی گردید، از آنجا که علم فعلی خداوند، هم به مقدمات و هم به خنثی شدن آنها تعلق میگیرد و این امور در حضور حق تعالی صورت میپذیرد، بنابراین با دگرگونی مقدمات که همان تقدیرات هستند علم فعلی خداوند به آن تقدیرات نیز تغییر مییابد و در جمله ای کوتاه با دگرگونی تقدیرات یک پدیده در علم فعلی خداوند «بداء» حاصل میشود.
منابع
- ↑ آموزش عقائد، ص۲۵۴.