زمینه‌های ظهور

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۳ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

یکی از شرایط ظهور حضرت ولی عصر (عج)؛ فراهم آوردن زمینه ظهور آن حضرت است، چگونه می‌توان زمینه ظهور را فراهم کرد؟

همانگونه که در سؤال هم آمده‌است فراهم آوردن زمینه‌های ظهور، از جمله شرایط ظهور به حساب می‌آید، و تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی (ع) ظهور نخواهد کرد. حال باید توجه داشت که برخی از شرایط ظهور، با گذشت تاریخ و ظلم و جورانسان‌ها، پیشرفت علم و دانش بشری و در نتیجه آگاهی مردم دنیا و ناامید شدن مردم از نحله‌ها و مذهب‌های بشری وحکومت‌های مختلف فراهم می‌شود؛ ولی بایسته‌است برخی دیگر از آنها به دست ما انسان‌ها و دوست داران آن حضرت فراهم آید.

حال سؤال این است که چگونه می‌توان زمینه‌ظهور را فراهم آورد؟

برای فراهم آوردن زمینه‌های ظهور حضرت می‌توان موارد متعددی را ذکر کرد.

۱. تحوّل فکری جامعه بشری

ایجاد آگاهی و آمادگی جامعه بشری برای حقّ و حقیقت و مخالفت جدّی با ظلم و جور یکی از زمینه‌های مهم برای ظهور آن حضرت است. و این مهمّ بر عهده همه ما مسلمانان و شیعیان است.

ما باید با استفاده از علم و تکنولوژی، حقایق اسلام را به گوش جهانیان برسانیم، آنها را با زیبایی‌های مکتب اهل بیت پیامبر (ع) که هماهنگ با فطرت انسانی است آشنا سازیم؛ تا همان گونه که در احادیث آمده‌است، با شناخت زیبایی‌های مکتب اهل بیت (ع) و مقایسه آن با سایر مکاتب و فرهنگ‌ها، حق را از باطل تشخیص داده، از آن‌ها دل کنده و به حقیقت بی پیوندند و آن زمان که مردم جهان با دروغگویی‌های حکّام هواپرست و جاه طلب آشنا و بر ناتوانی آن‌ها ازفراهم کردن شرایط سعادت مندی جامعه بشری آگاه شدند، قهراً مأیوس شده و به دنبال یک منجی مصلح بوده و خود به خود برای پذیرش حق و حقیقت آمادگی پیدا می‌کنند و قدر آن منجی را ارج می‌نهند.

اصولاً باید توجّه داشت که یکی از علل غیبت امام عصر (ع) نیز، عدم آمادگی مردم برای پذیرش حق و حقیقت بوده‌است. چرا که بر اثر جهل مردم و ظلم حکّام زمان، همه ائمّه قبلی یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند، لذا برای حفظ حجّت الهی و خالی نماندن زمین از وجود آن، دوران غیبت شروع و تا فراهم شدن زمینه ظهور ادامه خواهد داشت.

اگر بدون حصول این آمادگی‌ها و آگاهی‌ها برای جامعه بشری حضرت ظهور نمایند، آن حضرت نیز مانند امامان معصوم سابق به شهادت خواهد رسید؛ بنابراین رشد و آگاهی عموم مردم محروم و مستضعف، می‌بایست به درجه‌ای برسد که نور وجود امام را لمس کرده، مثل پروانه گرد شمع وجود او گرد آیند. باید درجه رشد و آگاهی آنان به حدّی برسد که از مدّعیان حقوق بشر و دموکراسی، ناامید شده و همه منتظر ظهور منجی بزرگ الهی باشند.

۲. انقلاب و تحوّل روحی افراد

تغییر و تحوّل روحی و خودسازی و تهذیب نفوس، نقش مهمی در ایجاد انقلاب جهانی و به پیروزی رساندن آن دارد و با تحولات بیشتر در روحیه انسان‌ها و ساخته شدن نیروهای با صلابت می‌توان اذعان داشت که یکی دیگر از زمینه‌های

ظهور فراهم آمده‌است. باید بدانیم که امام زمان (ع) هم به انتظار لحظه‌ای است که این تحوّلات درونی در قلب و روح انسان‌ها به وجود آمده و به حدّ کمال خود برسد تا ظهور برای حضرت میسر شود.

چنانچه افرادی که شایستگی همراهی با حضرت را داشته باشند فراهم آیند، یکی دیگر از مقدمات ظهور مهیّا می‌گردد. و با خودسازی این افراد نیروی انسانی انقلاب بزرگ مهدی (ع) تشکیل می‌گردد و حضرت با آن نیروها منویّات خود را به پیش می‌برد.

پیداست، انقلابی با آن عظمت و وسعت و رسالت سترگ، انسانها و عوامل بزرگی را می‌طلبد تا قادر به پیاده کردن رسالت عظیم خود باشد؛ انسان‌هایی خود ساخته و از جان گذشته، فقیه، سیاست مدار، مدیر و مدبّر، مبارز، شجاع و….

بنابراین ما با خودسازی و تهذیب و اصلاح خود می‌توانیم در تحول جامعه مؤثر بوده و در نتیجه زمینه برای ظهور حضرت بیش از پیش فراهم آید.

۳. انتظار سازنده

«افضل اعمال امّتی انتظار الفرج»[۱]؛ برترین اعمال امّت من امید و انتظار گشایش (کارها و گرفتاری‌ها به دست با کفایت حضرت مهدی (ع)) است.

انتظار سازنده و صحیح، مکتب انسان سازی و انقلاب است. انتظاری که براساس این حدیث برترین اعمال امّت پیامبر شمرده شده‌است، ریشه و اساس دو نکته مذکور (خودسازی افراد و ساختن جامعه) است. تا امید و انتظار و در نتیجه صبر و تحمّل مشکلات نباشد، انسان قادر به خودسازی و دیگر سازی نیست. انتظار به انسان امید و عشق می‌بخشد، توان وحوصله و حرکت و تلاش می‌دهد؛ در نتیجه، افراد را امیدوار، شاداب، پرتلاش و هدفمند بار می‌آورد؛ یعنی همان چیزی که لازمه فراهم آوردن مقدمات انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی (عج) است.

«مکتب تشیّع، همواره یک آرزوی مقدّسی را در قلب پیروان خود می‌پروراند؛ و آن، آرزوی ظهور حضرت حجّت (ع) و ریشه کن کردن ظلم و ستم و سیطره عدل و داد بر این جهان است. و آرزو اساسی‌ترین محرّک یک انسان در فعّالیّت‌های روزمره اوست. انسانی که آرزو و طلب و خواسته‌ای نداشته باشد، یک مرده متحرک است. افراد آرزوهای مختلفی دارند. مکتب تشیّع به پیروان خود تعلیم می‌دهد که آرزوی اصلی و اساسی آنان ظهور حضرت حجّت (ع) باشد؛ چرا که اگر او ظهور کند، همه مشکلات رفع می‌گردد؛ تمام مشکلات وقتی حلّ می‌شود که مدینه فاضله آن حضرت به دست مبارک او پیاده شود.»[۲]

۴. برپایی قیام‌ها و انقلاب‌های ظلم ستیز و عدالت‌خواه

از اموری که باعث تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) شده و موجب بیداری، آگاهی و… جامعه جهانی و در نتیجه فراهم آمدن زمینه ظهور می‌گردد قیام‌ها و انقلاب‌های اسلامی و بیدارگر است. یکی از این انقلاب‌ها که تأثیر به سزایی در این رابطه داشته و موجب مطرح شدن اسلام و فرهنگ تشیّع در بین مردم جهان گردیده، انقلاب بزرگ ملّت ایران به رهبری بزرگ‌مردی از سلاله پیامبر (ص) می‌باشد.

با مطالعه روایات، چنین به نظر می‌آید که این انقلاب، همان حرکت آگاهی بخش و زمینه‌ساز قیام حضرت مهدی (ع) است؛ چنان‌که روایات گوناگونی که بعضی از آنها در توصیف رهبر این قیام، و بعضی در وصف مردم و قیام‌گران، و اینکه از چه منطقه‌ای و… هستند، وارد شده‌است.[۳]

بنابراین از وظایف و مسؤولیّت‌های ما است که از این انقلاب پاسداری نموده و در ترویج و پربارتر کردن آن بکوشیم، اهداف آن را زنده و در راه تحقّق آن‌ها تلاش کنیم. تا ان شاء الله، با آگاه ساختن مردم جهان، از ظلم و ستم مستکبران، آشنایی هر چه بیشتر آنان با فرهنگ اسلام و اهل بیت و…، زمینه ظهور حضرت قائم (عج) را فراهم آوریم.

پیداست، که این امور مهمّ و سنگین، بدون داشتن قدرت و مکنت، تحت لوای یک دولت قدرتمند، امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین می‌بایست، در حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ثمر رسیدن اهداف آن، به عنوان زمینه‌ساز قیام حضرت مهدی (ع)، تلاش همه‌جانبه کرد.


برای مطالعهٔ بیشتر

۱. مجله موعود، شماره ۱۲ و ۱۳.

  1. کتاب اَلْمُمَهِّدُون لِلْمَهدی (ع)، علی کورانی.
  2. تاریخ عصر الغیبه الکبری، اثر شهید سید محمد صدر.
  3. زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) از دیدگاه روایات، سید اسدالله هاشمی شهیدی.


منابع

  1. آیت الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۶۲۹؛ و ر.ک. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۷–۳۶۱، انتشارات اسلامیه.
  2. سخنرانی شهید چمران، سال ۵۸، (به نقل از مجلّه موعود، شماره ۱۲ و ۱۳، اسفند ۷۷ و فروردین ۷۸).
  3. برای اطلاع به این روایات می‌توانید به کتاب کورانی، علی، «الممهدون للمهدی – علیه السلام– مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، محرم ۱۴۰۵ه‍. ق، الفصل الثالث، ص۹۵ مراجعه کنید.