اسباب ورود به جهنم

نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۲ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

مهمترين عوامل دوزخي شدن انسانها چيست؟

قرآن مجيد عوامل زيادي را براي دوزخي شدن انسان برشمرده که به مهمترين آنها اشاره مي‎شود.

۱. گناه: معصيت و گناه يكي از مهم‎ترين اسباب ورود به جهنم است. همه عوامل دخول جهنم تحت واژه گناه قرار مي‎گيرد ليكن قرآن تنها به اين عنوان بسنده نكرده بلكه اسباب ديگري را نيز تذكر داده است روزي كه گناه‎ كاران و مجرمان را با حال تشنگي به سوي دوزخ مي‎رانيم.[۱] بي‎گمان گنه كاران در عذاب دوزخ ماندگارند.از عذاب آنان كاسته نمي‎شود و آنها در آنجا نا اميدند.[۲]

۲. كفر و نفاق: شاخص‎ترين گروه دوزخيان كافران و منافقان هستند، زيرا قرآن آيات زيادي را به كافران و منافقان اختصاص داده مانند:

خداوند همه منافقان و كافران را در دوزخ جمع مي‎كند.[۳]

خداوند به مردان و زنان منافق و دوچهره و كافران، آتش جهنم را وعيد داده است. در آن جاودانه‎اند.[۴]

۳. منحرف كردن از راه خدا: «پس برخي از آنان به وي ايمان آوردند و برخي روي برتافتند و براي آنان دوزخ پر شراره كافي است.»[۵]

اين آيه هشداري است به آنان كه مردم را از ارزش‎هاي والاي الهي و اسلامي مانع مي‎شوند و از رسيدن به سعادت جلوگيري مي‎نمايند...

۴. قتل عمد: «هر كس عمداً مؤمني را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مي‎گيرد و لعنتش مي‎كند و جزايي بزرگ برايش آماده ساخته است.»[۶]

۵. پيروي از شيطان: «خدا به شيطان گفت: از منزلت بيرون شو كه تو رانده درگاه مايي هر كه از فرزندان آدم تو را پيروي كند جهنم را از تو و آنان به يقين پر مي‎كنم.»[۷]

۶. دشمني و مخالفت با خدا و رسول(ص) : «آيا ندانسته‎اند هر كس با خدا و رسولش به دشمني و مخالفت برخيزد آتش دوزخ پاداش هميشگي اوست و اين در حقيقت خواري بزرگ است.»[۸]

۷. شرك و بت پرستي: «و با خداي يگانه معبودي ديگر قرار مده و گرنه حسرت زده و مطرود در دوزخ افكنده خواهي شد.»[۹]

۸. ظلم و ستم: «كساني كه كفر ورزيدند و ستم كردند، خدا بر آن نيست كه آنان را بيامرزد و به راهي هدايت كند، مگر راه جهنم كه همواره در آن جاودانند.»[۱۰]

۹. تكذيب آيات الهي: «به راستي آنان كه آيات ما را دروغ شمردند و از پذيرفتن آنها تكبّر ورزيدند، درهاي آسمان بر ايشان گشوده نشده و وارد بهشت نمي‎شوند، مگر آن كه طناب بسيار ضخيم در سوراخ سوزن در آيد و بدين سان بزه‎كاران را كيفر مي‎دهيم...»[۱۱]

۱۰. غفلت زدگي: «و در حقيقت بسياري از جنّ و آدميان را براي دوزخ واگذاريم زيرا دل‎هايي دارند كه با آن حقايق را دريافت نمي‎كنند و چشماني دارند كه با آنها نمي‎بينند و گوش‎هايي دارند كه با آنها نمي‎شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‎ترند، آنها همان غافل ماندگانند.»[۱۲]

۱۱. فرار و تخلّف از جهاد: «بازماندگان از جهاد از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند، و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاي خود در راه خدا جهاد كنند و گفتند در اين گرما به سوي ميدان حركت نكنيد. بگو: اگر درست دريابند آتش جهنم سوزان‎تر است.»[۱۳]

۱۲. پنهان سازي حق و دين فروشي: «كساني كه كتمان مي‎كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده و آن را به بهاي كمي مي‎فروشند آنها جز آتش چيزي نمي‎خورند و هدايا و اموالي كه از اين رهگذر به دست مي‎آورند در حقيقت آتش سوزان است و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمي‎گويد...»[۱۴].

۱۳. تكيه بر ستمگران: بر ستمكاران ميل و تكيه نكنيد كه آتش دوزخ به شما می ‎رسد و در برابر خدا براي شما سرپرستان و دوستاني نخواهد بود و سرانجام ياري نخواهيد شد.

۱۴. ترك نماز: «چه چيز شما را در آتش در آورد گويند از نمازگزاران نبوديم و بي‎نوايان را غذا نمي‎داديم...»[۱۵].

۱۵. تصرف در مال يتيم: «به راستي آنان كه اموال و دارايي يتيمان را به ستم مي‎خورند جز اين نيست كه آتشي در شكم خود فرو مي‎برند، و به زودي در آتشي فروزان در آيند.

۱۶. رباخواري: كساني كه ربا مي‎خورند از گور بر نمي‎خيزند مگر مانند برخاستن كسي كه شيطان بر اثر تماس؛ آشفته سرش كرده و او خرد خود را از دست داده است.[۱۶]

۱۷. كم فروشي: ويل للمطفّفين واي بر كم فروشان...[۱۷]

۱۸. عيب جويي: واي بر هر بدگوي عيب جويي كه مالي گردآورده و آن را بر شمارد[۱۸] ... در آتش خرد كننده فرو افكنده خواهد شد.

موارد زيادي در اين رابطه در منابع ما آمده است ولی ما بخاطر اختصار به همين اندازه اكتفا می کنیم.


منابع جهت مطالعه بيشتر:

۱. معاد در قرآن تفسير موضوعي قرآن كريم، آيه الله جوادي آملي، قم، نشر اسراء، جلد ۵، ص۳۷۵ و بعد از آن.

۲. گناهان کبيره، شهيد آيت الله دستغيب.


منابع

  1. مريم/ ۸۶.
  2. زخرف/ ۷۴ ـ ۷۵.
  3. نساء/ ۱۴۰.
  4. آل عمران/ ۱۲.
  5. نساء/ ۵۵.
  6. نساء/ ۹۳.
  7. اعراف/ ۱۸.
  8. توبه/ ۶۳.
  9. اسراء/ ۳۹.
  10. نساء/ ۱۶۸.
  11. اعراف/ ۴۰ ـ ۴۱.
  12. اعراف/ ۱۷۹.
  13. توبه/ ۸۱.
  14. بقره/ ۱۷۴.
  15. مدثر/ ۴۰.
  16. بقره/ ۲۷۵.
  17. . مطففين/ ۱.
  18. همزه/ ۱ و ۲.