پیشگوییها در مورد آخرالزمان
پیشگویی بعضی از منجمین و دانشمندان در مورد پایان جهان از دیدگاه اسلامی چگونه ارزیابی میشود؟
انسانها در طول زندگی خویش میکوشند که آینده و احتمالات قابل پیشبینی را در زندگیشان پیشبینی کنند، لذا خیلی از دانشمندان و منجمین شروع کردهاند به پیشگویی آینده و بیشتر این پیشگوییها نسبت به آخرالزمان و پایان جهان است.
پیشگوییهایی که صورت گرفته است، غالبا در مورد آخر الزمان است؛ یعنی نسبت به پایان جهان صریحاً بحثی نشده است، بلکه در مورد ظهور منجی که مقدمه پایان جهان است، بحث شده است، از جمله این پیشگوییها، پیشگویی آرماگدون است که پایان جهان نیست. بلکه مکانی برای جمع شدن سپاهیان عظیم است و محلی است که خداوند رهبران فریب خورده را برای شکست در جنگی حتمی با خود در اورشلیم فرا میخواند.
فراتر از نابودی انسانها، آرماگدون نوید هزار سال صلح و کامیابی برای خداست.}}[۱]
پیشگوییهای نوستر آداموس نیز در مورد آخر الزمان است؛ یعنی خیلی از وقایع و آخر الزمان، ولی در مورد پایان جهان چیزی نگفته است[۲] که صریحاً مشخص کند پایان جهان در فلان سال و به این نحو است.
تنها پیشگویی که در مورد پایان جهان صورت گرفته است، توسط قوم مایای باستان است که روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ را روز موعود و پایان جهان میداند. این قوم با تشکیل یک تقویم، پایان جهان را در دوره پنجم میداند.
عقیده آنها این است که در سال ۲۰۱۲ در اثر یک سلسله حوادث مهیب طبیعی، همه ساکنان زمین زیر آب میروند و جان میدهند و دوره ششم و جدیدی مثل تولد دوباره آغاز میشود. در فیلم ۲۰۱۲ نیز همین نظریه نمایش داده میشود.[۳]
چگونگی پیشگوییهای دانشمندان
نوستر آداموس، در نامه خود به پسرش سزار مینویسد: «پیش از هر چیز از سحر نادرست و ناخوشایند که کتاب مقدس آن را نکوهش کرده بپرهیز و تنها به کار ستارهشناسی و نجوم که حلال است سرگرم باش، زیرا من با آن توانستهام به کمک کشف و وحی و حسابهای پیاپی، پیشگوییهای خود را ترتیب دهم، و از بیم آنکه مبادا…».[۴]
و پیشگوییهای آرماگدون در کتاب یوحنا است که در آنجا به بحث آخرالزمان و نحوه آن پرداخته است و حضرت مسیح را منجی میدانند تا انسانها را از گمراهی و نابودی نجات دهد.[۵]
قوم مایا هم با توجه به تبحر در ستارهشناسی و علم نجوم توانسته بودند، تقویمی را ترتیب دهند و پیشگوییهایی را انجام دهند و پایان جهان را ۲۰۱۲ قلمداد کنند.[۶]
پس با توجه به مطالب قبل مشخص شد که این پیشگوییها غالباً از طریق علم نجوم صورت میگیرد و اینها با توجه به علم نجوم شروع به پیشگوییها کردهاند.
نظر اسلام در مورد این پیشگوییها
در اسلام آنچه در مورد علم نجوم ممنوع است «علم به احکام نجوم» میباشد؛ یعنی مجموعه پندارها و خیالاتی که زندگی و سرنوشت انسانها را با احوال ستارگان پیوند دهد.
بنا بر قول حضرت علی(ع) علم نجوم سر از کهانت درمیآورد و کار آنها شباهت زیادی به ساحران دارد.[۷]
و در قرآن کریم ما آیاتی داریم که میگوید پایان جهان و وقایعی که صورت میگیرد یا خواهد گرفت، فقط در دست خداوند است و کسی به آن علم ندارد و این که نحوه پایان جهان در اسلام غیر از آن چیزی است که منجمان پیشبینی کردهاند که ما به چند آیه به عنوان نمونه اشاره میکنیم:
۱. : {{قرآن|یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاء وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکتَابِ[۸]؛ «خداوند آنچه را که بخواهد محو و آنچه را که بخواهد اثبات و اصل کتاب نزد اوست».
۲.﴿إِذَا الشَّمْسُ کوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انکدَرَتْ وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ﴾[۹]؛ «زمانی که آفتاب در هم پیچیده میشود، و آن روز که ستارگان تیره میشوند (و سقوط میکنند)، و وقتی کوهها از شدت زلزله به راه میافتد و…».
مسئله پایان جهان یک امر غیبی است که بر همه ما پوشیده است و دانستن آن یعنی علم داشتن به غیب، در حالی که در آیات قرآن علم غیب مخصوص خدا و رسول و اهل بیت است: ﴿عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَدًا﴾[۱۰]؛ «یعنی غیب خود را بر احدی اظهار نمیکند».
بنابراین خدای متعال عالم به تمامی غیبها است؛ آن هم علمی که اختصاص به خودش دارد و کسی به آن آگاه نیست و در ادامه آیه استثنایی میآورد ﴿إِلَّا مَنِ ارْتَضَی مِن رَّسُولٍ.[۱۱]﴾؛ «مگر کسی از رسولان و انبیاء را که شایسته این کار بداند».
ممکن است گفته شود پس چگونه بعضی از این پیشگوییها محقق شده است؟ و نظر اسلام نسبت به این گونه مسائل چیست؟
پاسخ این است که بعضی از پیشگوییهای این دانشمندان محقق شده است، ولی چون مبانی پیشگوییهای این افراد از دیدگاه اسلام باطل است و این که خیلی از این پیشگوییها، محقق نشده است لذا اسلام هیچ مهر تأییدی به این گفتهها ندارد.
شیخ انصاری میفرمایند: «خطاهای علمای علم هیئت بسیار فراوان است، به همین جهت است که درباره این اطلاعات نمیتوان به اشخاص ثقه از این علمای علم هیئت اطمینان کرد، چه رسد به فاسقهای آنها، زیرا محاسبات آنها مبتنی بر عده ای امور نظری است که بر نظریات دیگری مبتنی است».[۱۲]
و هم چنین سرچشمه ادله آنها نیز پوچ است،[۱۳] چرا که آنها با توجه به۱. هوش و زکاوت خودشان که معمولاً با هوش و تیزبین هستند، ۲. ارتباط با شیاطین و اجنه:[۱۴] که خود مدعی اند ارتباط دارند و خبر را از آنها میگیرند. ۳. بعضاً کذب و دروغ، مثل گفتههایی که در کتاب مقدس وجود دارد، در نزد مسیحیها، به پیشگویی دست میزنند.
نتیجه
نتیجه این که پیشگوییهای دانشمندان بر اساس علم نجوم است و کتاب مقدس برای آرمگدون و پیشگوییهای آنها در مورد پایان جهان کاملاً مغایر با آیات و روایات ما میباشد و علم نجوم به این نحوی که اینها داشتند را اسلام قبول ندارد.
پس چون مبنای اینها در این پیشگوییها غیر منطقی و باطل است و خیلی از آنها هم محقق نشده، پس آن موارد از پیشگوییهایی که محقق شده هم قابل اعتنا و اطمینان نیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ کتابهای پیام امام، ج۳، شرح خطبه ۷۹ نهج البلاغه،
۲. جعفری، محمد تقی، تفسیر و ترجمه نهج البلاغه.
منابع
- ↑ جرولد الست، آیا واقعه آرماگدون پایان جهان است؟، ترجمه شفیعی سروستانی، فاطمه، مقاله، ماهنامه موعود، سال ششم، ش۳۲.
- ↑ اعرجی، شرف الدین، تحلیلی از پیشگوییهای نوستر دامس، ترجمه عباسعلی، براتی، ص۱۵ تا ۱۸.
- ↑ نورایی، علی رضا، دست نوشتههای درسدن، ص۵۰.
- ↑ تحلیلی از پیشگوییهای نوستر دامس، ص۱۲ و ۱۳.
- ↑ ماهنامه موعود، سال ششم، شماره ۳۲.
- ↑ همو، دست نوشتههای درسدن، ص۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین(ع)، قم، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۷۸.
- ↑ رعد / ۳۹.
- ↑ تکویر / ۱ تا ۳.
- ↑ جن / ۲.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج۲۰، ص۳۴۷.
- ↑ انصاری، مرتضی مکاسب محرمه (۵ جلدی)، قم، انتشارات مجمع الفکر السلامی، چاپ یازدهم، ج۱، ص۲۰۳ و ۲۰۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، سوگندهای پربار قرآن، قم، انتشارات امیر المؤمنین علی(ع)، چاپ اول، ص۳۵۱.
- ↑ جعفری، بهزاد، متن و ترجمه کتاب شریف احتجاج، ج۲، ص۲۱۲.